کتاب اقدس امّ الكتاب دیانت بهائی

بند چهل و هشتم : اهمیت تعلیم و تربیت

کتب علی کلّ اب تربية ابنه و بنته بالعلم و الخطّ و دونهما عمّا حدّد فی اللّوح و الّذی ترک ما امر به فللامنآء ان يأخذوا منه ما يکون لازماً لتربيتهما ان کان غنيّاً و الّا يرجع الی بيت العدل انّا جعلناه مأوی الفقرآء و المساکين * انّ الّذی ربّی ابنه او ابناً من الابنآء کانّه ربّی احد ابنآئی عليه بهآئی و عنايتی و رحمتی الّتی سبقت العالمين *


Unto every father hath been enjoined the instruction of his son and daughter in the art of reading and writing and in all that hath been laid down in the Holy Tablet. He that putteth away that which is commanded unto him, the Trustees are then to take from him that which is required for their instruction if he be wealthy and, if not, the matter devolveth upon the House of Justice. Verily have We made it a shelter for the poor and needy. He that bringeth up his son or the son of another, it is as though he hath brought up a son of Mine; upon him rest My glory, My loving-kindness, My mercy, that have compassed the world.
بر تمام پدر و مادرها واجب است دختر و پسر خود را به علم و خط و سایر اموری که در لوح الهی ذکر شده است تربیت کنند. اگر پدر و مادری به این امر الهی اعتناء نکردند و ترک کردند، بر امنا و اعضای بیت العدل لازم است بگیرند از پدر و مادر آنچه را که لازم است برای تربیت دختر و پسر و این بشرطی است که پدر و مادر دارای ثروت باشند والا ما قرار دادیم بیت العدل را ماوی و پناهگاه فقراء و بیچارگان. هر کس تربیت کند پسر خود را یا فرزند دیگری را مثل این است که تربیت کرده است یکی از پسران مرا. بر اوست بهاء و عنایت و رحمت من که بر همه ی ممکنات و اهل عالم سبقت گرفته است.

حضرت عبدالبهاء میفرمایند ” … از یوم تولد، باید هر آنچه منجر به سلامتی کودک میشود، برایش مهیا گردد و این حقیقت را بدان که در صورت وجود، شیر مادر بهترین و موافقترین و مناسب ترین غذا برای کودک است. مگر آنکه مادر بیمار باشد و یا شیرش کاملاً خشک شده باشد.”

حضرت عبدالبهاء نقش مادر را در تعلیم و تربیت و پرورش اطفال اقدم دانسته و میفرمایند ” اين واضح است مادر اوّل مربّی است و مؤسسّ اخلاق و آداب فرزند . پس ای مادران مهربان اين را بدانيد که در نزد يزدان اعظم پرستش و عبادت تربيت کودکان است بآداب کمال انسانيّت و ثوابی اعظم از اين تصوّر نتوان نمود”

حضرت عبدالبهاء میفرمایند:” امهات باید نهایت اهمیت بدهند و همت بگمارند زیرا شاخه تا تازه و تر است هر نوع تربیت نمایی تربیت شود پس امهات باید طفلان خردسال را مانند نهالهائی که باغبان میپرورد پرورش دهند شب و روز بکوشند تا در اطفال ایمان و ایقان و خشیت رحمت و محبت بر آفاق و فضائل اخلاق و حسن صفات تاسیس یابد. مادر اگر از طفل حرکت ممدوحی بیند ستایش کند و تحسین نماید و تسریر خاصر طفل کند و اگر ادنی حرکت بی قاعده ای صدور یابد طفل را نصیحت کند و عتاب ننماید و به وسائط معقوله حتی زجر لسانی جزئی اگر لازم باشد مجری دارد ولی ضرب و شتم ابدا جائز نیست بعکس اخلاق طفل از ضرب و شتم مذموم گردد و علیکم البهاء الابهی.”

حضرت عبدالبهاء میفرمایند” اطفال را بايد امّهات…. در نهايت لطافت و نظافت و مهربانی طفل را پرورش دهند تا آنکه هر کودکی از بدو حيات نسيم محبّت اللّه را استنشاق نمايد و از رائحه هدايت اللّه باهتزاز آيد .”

حضرت عبدالبهاء میفرمایند: ” اما اطفال از پنج سالگی باید در تحت تربیت داخل شوند یعنی روزها در محلی که مربیان هستند محافظه شوند و ادب آموزند و به تحصیل بعضی حروف و کلمات و قرائت مختصر بعنوان بازی تعلیم شوند. چنانکه در بعضی بلاد حروف و کلمات را از شیرینی ساخته به طفل میدهند مثل شکل الف از شیرینی ساخته اند اسمش الف است با را از شیرینی ساخته اند اسمش با است و همچنین سایر حروف به طفل خردسال میدهند اطفال زود حروف را یاد میگیرند…. اما در وقت خواب اطفال، امهات باید غزلیات جمال مبارک را بخوانند تا از سن طفولیت این اطفال به آیات هدی تربیت شوند.” و در بیانی دیگر میفرمایند:”… اگر نهالی تحت توجه و مراقبت دقیق باغبان در آید نشو و نمای کامل حاصل کند و ثمره مرغوب به بار آرد اطفال را باید از دوران طفولیت تعلیم صحیح نمود و به نحو منظم تربیت کرد تا روز به روز ترقی نمایند و بصیرت بیشتر حاصل کنند و دایره ی استعداد و روحانیتشان وسیعتر گردد. از اغاز طفولیت باید تعلیم گیرند نمیتوان آنها را به وسیله کتاب چیزی آموخت بسیاری از علوم و مبادی مقدماتی باید در پرورشگاه ها برای اطفال روشن شود و به وسائل بازی و سرگرمی مسائلی را بیاموزند اغلب افکار و معلومات باید ضمن صحبت و مذاکره تفهیم گردد نه از راه کتاب، یک طفل باید از طفل دیگر درباره این مواضیع پرسش کند و طفل ثانی پاسخ گوید بدین طریق ترقی محسوس حاصل خواهد شد فی المثل ریاضی نیز بایستی به صورت سوال و جواب تفهیم گردد و یکی از اطفال سوالی طرح میکند و طفل دیگر باید جوابگو باشد بعداً خود اطفال به میل و اراده خویش با یکدیگر راجع به همان مسائل بحث خواهند نمود. اطفالی که در راس کلاس باشند بایستی جایزه و انعام دریافت دارند باید تشویق شوند و چون یکی از ایشان پیشرفت قابل ملاحظه ای ظاهر ساخت باری حصول ترقی بیشتر لازم است مورد تمجید و ترغیب قرار گیرد حتی در مسائل الهیه سوالات باید شفاها بعمل آید و اجوبه نیز به همان قرار شفاهی داده شود. اطفال باید بدین قرار با یکدیگر به بحث و مذاکره پردازند.”

حضرت بهالله در خصوص موضوع تعالیمی که باید در کلاسهای اطفال ارائه شود میفرمایند” … اول تربیت آداب و تربیت به اخلاق و تعدیل صفات و تشویق بر اکتساب کمالات و تحریص بر تمسک به دین الله و ثبوت بر شریعت الله و اطاعت و انقیاد تام به حکومت عادله و صداقت و امانت به سریر سلطنت حاضره و خیر خواهی عموم اهل عالم و مهربانی با کل امم و تعلیم فنون مفیده و السن اجنبیه و حسن سلوک و مداومت ادعیه خیریه در حق ملوک و مملوک و اجتناب از قرائت کتب مادیه امم طبیعیه و از حکایات و روایات عشقیه و تالیفات غرامیه. خلاصه جمیع دروس محصور در اکتساب کمالات انسانیه…”و در جایی دیگر میفرمایند:” مادام که اولاد در مرحله طفولیت هستند، آنان را از ثدی الطاف الهیه بنوشانید و در مهد ترقی و تعالی پرورش دهید و در آغوش فضل و رحمت ربانی، بزرگ کنید، از هر علم مفیدی بهرمند سازید و در هر فن و هنر نادر و بدیعی، سهیم نمائید. آنان را با کار و کوشش بزرگ کنید و به سختی و صعوبت عادت دهید.” و همچنین حضرت عبدالبهاء میفرمایند” حضرت بهالله وحدت تربیت را اعلان نمودند که به جهت اتحاد عالم انسانی لازم است که جمیع بشر یک تربیت شوند رجال و نساء دختر و پسر تربیت واحد گیرند و چون تربیت در جمیع مدارس یک نوع گردد ارتباط تام بین بشر حاصل شود و چون نوع بشر یک نوع تربیت یابد وحدت رجال و نساء اعلان گردد و بنیان جنگ و جدال برافتد و بدون تحقق این مسائل ممکن نیست زیرا اختلاف تربیت مورث جنگ و نزاع، مساوات حقوق بین ذکور و اناث مانع حرق و قتال است زیرا نسوان راضی به جنگ و جدال نشوند این جوانان در نزد مادران خیلی عزیزند هرگز راضی نشوند که آنها در میدان قتال رفته و خون خود را بریزند جوانی را که بیست سال مادر در نهایت زحمت و مشقت تربیت نموده آیا راضی خواهد شد که در میدان حرب پاره پاره گردد هیچ مادری راضی نمیشود ولو هر اوهامی بعنوان محبت وطن و وحدت سیاسی و وحدت جنس و وحدت نژاد و وحدت مملکت اظهار دارند و بگویند که این جوانان باید بروند و برای این اوهامات کشته شوند لهذا وقتی که اعلان مساوات بین زن و مرد شد یقین است که حرب از میان بشر برداشته خواهد شد.” 19 بنابراین بنا به نص صریح حضرت بهالله تفاوتی میان دختر و پسر در امر تعلیم و تربیت نیست و حتی در خصوص تعلیم نساء تاکید میفرمایند که تربیت ایشان در اولویت است چنانچه حضرت عبدالبهاء میفرمایند: ” ای اماء رحمن مدرسه بنات اهم از مدرسه ذکور است. زیرا دوشیزگان این قرن مجید باید نهایت اطلاع از علوم و معارف و صنایع و بدایع این قرن عظیم داشته باشند تا به تربیت اطفال پردازند و کودکان خویش را از صغر سن تربیت به کمال نمایند و اگر مادر چنانکه باید و شاید حائز فضائل انسانی باشد، اطفال مانند فرشتگان در نهایت کمال و جمال و آداب، پرورش یابند. پس این مدرسه بنات که در آن سامان تاسیس شده ، باید مشمول نظر احبای الهی گردد و مورد اهتمام نفوس رحمانی شود. معلماتی که در این مدرسه هستند، اماء مقربه درگاه احدیتند. زیرا امتثال اوامر مقدسه جمال مبارک نمودند و به تربیت اطفال اناث برخاستند. روزی آید که این دختران مادران گردند و هر یک در نهایت ممنونیت به درگاه احدیت تضرع و زاری نمایند و این معلمات را نجاح و فلاح و رستگاری طلبند و علو درجات در ملکوت رب الایات خواهند..” و همچنین میفرمایند: ” … تربیت و تعلیم بنات اهم ترین امور است. زیرا این دختران وقتی مادران گردند و اول مربی اطفال، امهاتند. اطفال را هر قسم تربیت نمائید، نشو و نما کنند و مادام الحیات آن تربیت تاثیرش باقی و تبدیل و تغییر بسیار مشکل. مادر بی تربیت و نادان، چگونه تربیت و تعلیم اطفال نماید؟ پس معلوم شد که تربیت دختران اعظم و اهم از پسران است. این کیفیت بسیار اهمیت داردو باید نهایت همت و غیرت را مبذول داشت. خدا در قرآن می فرماید:” لا یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون”. پس جهل مطلقا مذموم خواه در ذکور خواه در اناث، بلکه در اناث مضرتش بیشتر است. لهذا امیدوارم که احبا اطفال را چه ذکور، چه اناث در نهایت همت تربیت و تعلیم نمایند. هذا هو الحق و ما بعد الحق الا الضلال المبین.”
از دیگر مسائلی که در دیانت بهایی در خصوص مسئله ی تعلیم و تربیت کودکان مطرح است بحث آزادی ایشان در انتخاب دین است، یعنی پدر و مادر حق ندارند که دین خود را به فرزند خود تحمیل کنند. ” حضرت ولی امرالله مایلند رسید نامه شما را که درباره ی ازدواج با کاتولیک و ثمره ازدواج که باید کاتولیک بشود نوشته اید اعلام دارم اس اساس این امر در تحری حقیقت است و این امر هر آن اندازه که به ما مربوط است به اطفال ما هم مربوط است. آنها باید آزاد باشند که هر دینی که میخواهند برای خود انتخاب نمایند.”

حال تصور کنید که پدر و مادری وظایف خود را انجام ندهند و قصوری در امر خطیر تعلیم و تربیت داشته باشند. چگونه باید با ایشان معامله کرد و جایگاه ایشان در نزد حق چیست؟ ” در کتاب الهی در این دور بدیع تعلیم و تربیت امری اجباریست نه اختیاری. یعنی پدر و مادر فرض عین است که دختر و پسر را به نهایت همت تعلیم و تربیت نمایند و از پستان عرفان شیر دهند و در آغوش علوم و معارف پرورش بخشند و اگر در این خصوص قصور کنند در نزد رب غیور ماخوذ و مذموم و مدحورند.” و یا در بیانی دیگر میفرمایند: ” هر کس قصور نمايد از موهبت کبری محروم ماند زنهار زنهار اگر فتور نمائيد البتّه بجان بکوشيد که اطفال خويش را علی الخصوص دختران را تعليم و تربيت نمائيد و هيچ عذری در اين مقام مقبول نه “و یا معهد اعلی میفرمایند” …. اگرچه مادر اول مربی طفل است؛ اما مسئولیت تربیت فرزندان، بعهده ی پدر نیز هست و این مسئولیت چنان سنگین و خطیر است که به فرموده حضرت بهالله، پدری که در انجام آن قصور ورزد، حق پدری از او ساقط است”البته این نکته نیز شایان ذکر است که مادران الزاماً محکوم به ماندن در خانه نیستند چنانچه حضرت عبدالبها میفرمایند:” در این ظهور اعظم جمال قدم، زنان شانه به شانه ی مردان، حرکت میکنند، در هیچ حرکت و فعالیتی عقب نخواهند بود. حقوقشان از نظر پایه و رتبه، همطراز و مساوی مردان است. آنان در جمیع زمینه ها و شاخه های اداری سیاسی وارد خواهند شد و در کلیه ی این زمینه ها، چنان رتبه و درجه ای کسب خواهند کرد که عالی ترین مراتب و مقامات عالم انسانی ملحوظ خواهد گشت و در همه ی امور و شئون مشارکت خواهند نمود.”32 بنابراین هنگامی که کودک مستقل از نیاز از مادر خود شد، که این مسئله محدود به 32 ماه اول زندگی کودک است، مادر میتواند فعال در انجام امور خارج از خانه نیز باشد.