موج آزار و اذیت و سرکوب بهائیان در ایران پس از انقلاب اسلامی توجه جامعهٔ بینالمللی را به خود جلب کردهاست. مجمع عمومی سازمان ملل متحد و سایر نهادهای سارمان ملل متحد، سازمانهای حقوق بشر بینالمللی، دولتهای مختلف، دانشگاهیان و روزنامه نگاران کشورهای مختلف، فعالان مسلمان حقوق بشر و چهرههای ترقی خواه جامعهٔ ایران متوجه بی گناهی و رنج بهائیان شده و سرکوب آنها توسط حکومت ایران را محکوم کردهاند و خواستار پایان دادن به این آزار و اذیت شدهاند.
علل بهائی ستیزی
برنارد لوئیس معتقد است که حکومتهای اسلامی و جوامع مسلمان همواره در پذیرش ادیانی که پس از اسلام ظهور پیدا کردهاند و به خدای یگانه اعتقاد دارند (مانند بهائیان) دچار مشکل فراوان بودهاند؛ چرا که از یک سو نمیتوان پیروان این آئینها را همانند پیروان ادیان چندخدایی آسیا یا انیمیست در آفریقا سرکوب کرد و از سوی دیگر هم برخورد با آنها همانند مسیحیان و یهودیان بها دادن به آنهاست. به علاوه پذیرش آنها مغایر پذیرش ختمیت وحی در زمان زندگی پیامبر اسلام است. آدام سیلورشتاین معتقد است که به علت ضعف ایران در قرن بیستم مردم ایران به دنبال علتی برای این موضوع بودند و به همین تئوریهای توطئهای از اینکه یهودیان، بهائیان، فراماسونها و… مقابل پیشرفت ایران میایستند به وجود آمد و بین مردم و حتی قشرهای تحصیلکرده جامعه محبوبیت یافت.
تئوری توطئه
تئوریهای توطئه در ایران مجموعهٔ از باورها هستند که سیر وقایع و تاریخ ایران و سیاست آن را به نیروهای متخاصم خارجی و سازمانهای مخفی نسبت میدهند. در روانشناسی اجتماعی معاصر این تئوریهای به عنوان مجموعههایی بسط یافته از «توهمات جمعی» تعریف میشوند. یکی از گروههایی که در ایران علیه آنها تئوری توطئه مطرح شدهاست بهائیان هستند.
اعتقاد به توطئه پیروان آیین بهائیت بر پایه سندی جعلی منسوب به شاهزاده دیمیتری ایوانوویچ دالگوروکف (معروف به کنیاز دالگورکی)، سفیر کبیر روسیه در ایران در سالهای ۱۲۶۳ تا ۱۲۷۰ است. این سند مدّعی است شاهزاده بابیت و بهائیت را به منظور تضعیف تشیع و بهطور کلی تضعیف ایران به وجود آوردهاست.این سند در تهران در اواخر دهه ۳۰ میلادی پخش شد و از آن به بعد در مباحثات مسلمانان بهطور وسیعی برای اثبات اینکه بهائیان توسط روسها، و بعد انگلیسها یا آمریکاییها یا هر دو کنترل میشدند استفاده میشد. علاوه بر این، از آنجایی که مرکز جهانی این آئین در شهر حیفا قرار گرفته است، آئین بهائی توسط برخی، یک سازمان صهیونیستی در نظر گرفته میشود تا یک مذهب. برخی نویسندگان حتی آن را با فراماسونری و بنیادگرایی اسلامی مرتبط دانستهاند. برخی نیز بهائیان را به حمایت مالی از انقلاب اسلامی متهم کردهاند.
برخی از ادعاهای بیپایه و اساس و متناقضی که در ایران در مورد بهائیان مطرح میشود عبارتند از اینکه آئین بهائی یک جنبش سیاسی است نه یک دین یا اینکه بهائیان عاملان و جاسوسان اسرائیل و صهیونیسم هستند یا بهائیان جاسوس و عامل امپریالیسم آمریکایی، انگلیسی یا روسی هستند و … بیپایه و اساس بودن تمامی این ادعاها توسط سازمان ملل متحد، نهادهای حقوق بشری و محققان بیغرض به اثبات رسیده است. برای مثال اتهام ارتباط با صهیونیسم و جاسوسی برای اسرائیل به این دلیل مطرح میشود که مرکز روحانی و اداری جامعهٔ جهانی بهائی در عکا و حیفا در اسرائیل قرار دارد که تنها دلیل این مسئله این است که بهاءالله توسط مقامات ایرانی و عثمانی زندانی و در سال ۱۸۶۸ به عکا تبعید شد و در سال ۱۸۹۲ در همانجا درگذشت.بهائیان در حالی عامل صهیونیسم قلمداد میشوند که آئین بهائی در سال ۱۸۹۰ و قبل از تشکیل جنبش صهیونیسم، در فلسطین مرکز جهانی خود را بنا نهاده بود.
منبع: وبسایت ویکی پدیا