معهد اعلي مي فرمايند: جاي تأسّف است که اهل افترا بهائيان را مخالف و حتّي دشمن اسلام ميشمرند. اما در نقطه مقابل، در آثار بهائي از اسلام به عنوان «شريعت مبارکه غرّا» ياد ميشود. حضرت محمّد (ص) را «سراج وهّاج نبوّت کبري»، «سرور کائنات» و «نير آفاق» که «به اراده الهي از افق حجاز اشراق نمود» وصف مينمايد و از حضرت اميرالمؤمنين (ع) به «بدر منير افلاک علم و معرفت» و «سلطان عرصه علم و حکمت» ياد ميکند. از قلم نفس شارع امر ابهي زيارتنامه مخصوص حضرت سيدالشّهداء نازل شده که در آن حضرت بهاءالله مقام آن حضرت را با القاب «فخر الشّهداء» و «نير الانقطاع من افق سماء الابداع» ميستايند. حضرت عبدالبهاء حدود صد سال پيش در اروپا و امريکا در کليساها، کنيسهها و در جمع دانشمندان راجع به مقام و اهمّيت اسلام خطاباتي ايراد فرمودند و به همين علت بود که در مراسم تشييع و تدفين حضرت عبدالبهاء، عده کثيري از اهالي منطقه شام، از جمله هزاران نفر مسلمان، براي اداي احترام به مقام ايشان حضور داشتند و مفتي شهر حيفا و ديگر رهبران مسلمانان در بزرگداشت آن حضرت سخنانراني کردند. و جالب است که بر خلاف پيروان اديان ديگر، تنها بهاييان هستند که دين اسلام را از جانب خداوند مي دانند و به آن احترام مي گذارند.
[i]
. پيام 29 اکتبر 2008
موضع دیانت بهایی در رابطه با #اسلام
حضرت عبدالبهاء ميفرمايند :
( …. به جناب شكرى افندى تحيّت محترمانه برسان ، بﮔو مائيم اهل قرآن مائيم مؤمن به رسول الله عليه الصلوة و السلام مائيم ثابت بر عهد و ﭘيمان . در اين سبيل جان فدا نمائيم . مائيم مؤمن به جميع انبيا لا نفرّق بين احد من رسله زيرا ايمان ما حقيقت است نه مجاز تحقيقى است نه تقليدى . اگر ظالمان با سيف شاهر بر سر ما هجوم نمايند و بگويند يا انكار محمّد رسول الله عليه الصلوة و السلام نما يا ﮔردنت مى زنيم و با اين شمشير قطع مى كنيم در زير شمشير نعره زنيم نشهد انّ محمّداً رسول الله و انّه الآية الكبرى و الكلمة الجامعة للمعانى الالهيّه و انّه الموهبة الكبرى قد فصلت بكلّ الصّحف و الزّبر و الألواح روحى له الفدآء … )
مكاتيب جلد 6 شماره 65
چرا کلام الهی #درک نمی شود
جمال مبارک در لوح قناع میفرمایند:
“اگر کسی صاحب شامّه نباشد بر گل بُستان چه تقصیری راجع؛ بی ذائقه قدر عسل از حنظل نشناسد.” (مجموعه الواح طبع مصر، ص84)
“هر مرضی را علاجی و هر دردی را درمانی، مگر علّت #حماقت را که درد بیدرمان است.” (مائدۀ آسمانی، ج5، ص126)