حکایتی در باره ایام صیام

«….بارها هیکل مبارک را در ایّام صیام به قدری ضعیف مشاهده نمودم که رقّت حاصل شد تا این که یک چنین روزی بنده را برای امری در بیرونی احضار فرمودند. در بیانات مبارک آثار کسالت و ملالت هویدا بود.
آهسته آهسته مشی می‌فرمودند. کم‌کم از پلّه‌های بیت مبارک به تأنّی بالا رفتند و آثار کسالت به اظهار انزجار و ملالت منجر گردید. سپس فرمودند:

ادامه مطلب

حکایتی از حیاط حضرت عبدالبهاء

ژولیت تامپسون، در امریکا، مشغول ترسیم شمایل حضرت عبدالبهاء بود که لوآ گتسینگر و می مکسوِل وارد کتابخانه شدند، از عرض اطاق گذشتند و به سوی محلّی رفتند که او نشسته بود و پشت سرش ایستادند.

ادامه مطلب