سوالی که در این مورد مطرح میشود یک برداشت نادرست از مطالب عنوان شده در صفحه 79 کتاب گنج شایگان و مائده آسمانی صفحه 355 باب یازدهم
قل من کان فی قلبه بغض هذا الغلام (بهاء)فقد دخل الشیطان علی فراش امه
بگو هرکس در قلبش دشمنی این غلام (بهاءالله) را داشته باشد قطعا شیطان در بستر و رختخواب مادرش رفته است!
در جای دیگری
و از طرفی دیگر جناب بهاالله با برادرش صبح ازل بر سر جانشینی باب دعوا می کنند و بهاالله حرام زادگی برادرش را اعلام می دارد ( جز یکم مایده آسمانی ص 40 )
اما پاسخ مسالۀ شیطان و بیان حضرت بهاءالله
تعریف شیطان در دین بهائی واضح است. شیطان هر آن چیزی است که مردم را از خدا و دین الهی دور کند. ولی در دین بهائی موجودی به نام شیطان یا ابلیس نداریم و داستان ابلیس را حضرت بهاءالله یک استعاره و تشبیه برای تعلیم بشر دانسته اند، نه یک واقعیت دینی یا روحانی.
مثلا ً داریم:
«شیطان عبارت از قوای طبیعت است که …به نفس اماره تعبیر شده…» (امر و خلق 2 ص 165)
«بگو اهريمنان در کمينگاهان ايستاده اند ، آگاه باشيد و بروشنائی نام بينا از تيرگيها خود را آزاد نمائيد . عالم بين باشيد نه خود بين . اهريمنان نفوسی هستند که حائل و مانع اند مابين عباد و ارتفاع و ارتقاء مقاماتشان .» (دریای دانش ص 88)
کسی که خود بین است، عالم بین است و چشم حسرت و طمع به دنیا دوخته و بین بندگان و خداوند حجاب می شود از آن موجود به اهریمن تعبیر شده است. به عبارت ساده تر قرآنی همان نفس اماره است که آمر به عمل غیر الهی است. حضرت بهاءالله می فرمایند کسی که دشمنی و کینه حضرت بهاءالله را داشته باشد، منشاء این کینه از نفس اماره است و شهوت قدرت و از دوستی دنیاست.
عدم درک درست از این مطلب ریشه در درک نادرست از مفهوم شیطان در آیین بهائی دارد چون اصلا موجودی بنام شیطان از نظر دیانت بهائی موجودیت خارجی ندارد.
سوره حج آيه 52
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلا نَبِيٍّ إِلاَّ إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ.
هيچ پيامبرى را پيش از تو نفرستاديم مگر اينكه هرگاه آرزو مىكرد (و طرحى براى پيشبرد اهداف الهى خود مىريخت)، شيطان القائاتى در آن مىكرد; اما خداوند القائات شيطان را از ميان مىبرد، سپس آيات خود را استحكام مىبخشيد; و خداوند عليم و حكيم است.
خب به هر حال شیطان، هر تعریف کیفی که از آن داشته باشیم، بنابراین گفته قرآن پیامبران پیشین را موردآزمون قرار می داده و القاآتی به آنان می کرده است. یعنی آیاتی شیطانی بر انبیاء و رسولهای پیش از حضرت باب و حضرت بهاءالله وارد می شده است. این دو بزرگوار حضرت باب و حضرت بهاءالله هیچگاه مورد حملۀ این چنین قرار نگرفته اند. آیاتی را شیطان به ایشان نازل نکردند و زیر نفوذ ابلیس نبوده اند. در دین بهائی نیز معضلی به نام آیات شیطانی نداریم.
شیطان (با تعریف کیفی مورد نظر و درون دینی اسلامی) اگر با روح و عقل و روان پیامبران چنین می کند یعنی با تجاوز به ناموس الهی و بکر بودن محمل وحی چنین غوغایی می کند که روان آشفته پیامبر صحیح را از ناصحیح و ثواب را از خطا باز نمی شناسد و خداوند حق باید خودش داخل ماجرا شود و آیات را نسخ کند، آیا بیان حضرت بهاءالله واقعا ً ایراد دارد که می فرماید شخصی که از پیامبر اعراض کند شیطان ( به معنی متعارف بهائی که همان نفس اماره است) با وجود او عجین شده است؟
بطور خلاصه شیطانی در آیین بهایی وجود ندارد و منظور از این بیان عجین شدن نفسانیت منیت و تعصب با وجود روحانی فرد است.
نمونه هایی در این مورد در اسلام
آیا دشمنان ائمه اطهار(ع)، حرامزاده هستند؟ اگر هستند، چگونه چنین چیزی توجیهپذیر است؟
پرسش
آیا حدیثی وجود دارد که دشمنان امام علی(ع) و ائمه اطهار(ع) را حرامزاده بداند؟
پاسخ اجمالی
احادیثی در این زمینه در منابع شیعه و سنی وجود دارد که؛ ائمه اطهار(ع) را دوست نمیدارد، مگر حلالزاده و آنها را دشمن نمیدارد، مگر حرامزاده.
اما برای فهم و برداشت درست درباره این دسته از روایات باید به نکاتی توجه شود؛ از جمله اینکه؛ حرامزاده بودن موجب سلب اختیار انسان نشده و علّت تامّه ارتکاب گناه و دوری از محبت و دوستی اهل بیت عصمت و طهارت(ع) نمیشود؛ لذا فرزند زنا نیز مثل دیگر افراد بشر مختار بوده و سرنوشت خود را در دست اختیار خود دارد؛ و میتواند با اعتقاد حق و انجام اعمال نیک و پسندیده این نقص روحی و معنوی خود را برطرف کرده و از مؤمنان و محبّان ائمه اطهار(ع) شود. و هیچ دلیل عقلی یا نقلی وجود ندارد که اثبات کند زنازاده لزوماً اهل جهنّم میشوند؛ همانطور که هیچ دلیلی نیست که اثبات کند هر حلالزاده و مسلمانزادهای وارد بهشت میشود. بنابر این، روایات ظاهراً حکمی غالبی را بیان میکنند نه حکمی کلّی را؛ یعنی اغلب چنین است که زنازاده دشمن اهل بیت میشود نه همیشه.
نکته دیگر آنکه لزوماً تمام دشمنان اهل بیت حرامزاده به معنای فرزند حاصل از روابط نامشروع نیستند، بلکه دلایل دیگری چون نفاق نیز میتواند در این دشمنی، تأثیرگذار باشد.
پاسخ تفصیلی
احادیثی در موضوع مطرح شده در پرسش، در منابع شیعه و سنی وجود دارد که به ذکر چند نمونه بسنده میشود:
- پیامبر خدا(ص) به امام على(ع) فرمود: «اى على! هر که مرا و تو را و امامان از نسل تو را دوست بدارد، باید خدا را بر حلالزادگى خود، ستایش گوید؛ زیرا ما را دوست نمیدارد، مگر حلالزاده و ما را دشمن نمیدارد، مگر حرامزاده».[1]
- پیامبر خدا(ص) درباره امام على(ع) فرمود: «اى مردم! فرزندان خود را با [محکِ] محبّت على بیازمایید؛ زیرا على هرگز به گمراهى فرا نمیخوانَد و از راه راست، دور نمیشود. پس، هر یک از فرزندان شما على را دوست داشت، از شماست و هر کدام او را دشمن داشت، از شما نیست».[2]
- امام على(ع) به نقل از پیامبر(ص) فرمود: «اى ابو ذر! هر که ما اهل بیت را دوست بدارد، باید خدا را بر نخستین نعمت، ستایش گوید». ابو ذر پرسید: اى پیامبر خدا! نخستین نعمت کدام است؟ فرمود: «حلالزادگى. ما را دوست نمیدارد، مگر کسى که حلالزاده باشد».[3]
- ام سلمه گفت: از رسول خدا(ص) شنیدم که به على(ع) میفرمود: «تنها سه گروه تو را دشمن دارند: ولد زنا، منافق و کسى که مادرش در حال حیض به او حامله شده باشد».[4]
- «ابوبکر گفت: رسول خدا در خیمه نشسته بود، علی و فاطمه و حسن و حسین نیز در خیمه بودند، فرمود: ای مسلمانان! هر کس با اهل خیمه دوست باشد من با او دوست هستم و هر کس با آنان دشمن باشد من با آنان دشمنم، آنان را دوست ندارد، مگر آنکه ولادتی پاک دارد و دشمن نیست با آنان مگر آنکه ولادتی ناپاک دارد».[5]
- کافران گستاخ , خشن , زنازاده و بی اصل و نسب هستند . .سوره قلم . آیه ۱۳
- اف بر شما و بر آنچه غير از الله مى پرستيد مگر نمى انديشيد. قرآن . سوره انبیاء . آیه 67
- مانند خران وحشی که از شیر می گریزند. مدثر. آیه ۴۹و50
- بدترین جانوران نزد الله ، کسانی هستند که کافر شدند انفال آیه 55
- کافران، مثل حیوانی است که کسی در گوش او آواز کند و او جز بانگی و آوازی نشنود. بقره آیه ۱۷۱
- و به راستى بسيارى از جن و انس را براى جهنم آفريده ايم، دلهايى دارند كه با آن در نمى يابند و چشمهايى دارند كه با آن نمى بينند و گوشهايى دارند كه با آن نمى شنوند، آنان چون چهارپايانند، بلكه اينان گمراه ترند، ايشان بى خبرند . اعراف . آیه ۱۷۹
- … و انانکه به راه کفر به شهوت رانی و شکم پرستی مانند چهار پایان پرداختند عاقبت منزل انها آتش دوزخ خواهد بود. محمد آیه 12
- و همچون شتران مبتلا به بیماری عطش، از آن می آشامید. واقعه. آیه ۵۶
- … آنها فقط همچون چهارپایانند بلکه گمراه تر. فرقان. آیه ۴۴
- همانا بدترين جنبندگان نزد الله كران و لالان هستند آنهائی كه نمى انديشند. انفال ۲۲
- و هنگامی که به آنان گفته شود: همانند سایر مردم ایمان بیاورید، می گویند: آیا همچون ابلهان ایمان بیاوریم؟! بدانید اینها همان ابلهانند ولی نمی دانند. بقره. آیه ۱۳
- مثل كسانى حمالان تورات شدند آنگاه آن را حمل نکردند، مانند خرى است كه كتابهايى را برپشت مى كشد؛ … جمعه. آیه ۵
- کسانی از شما، که در روز شنبه نافرمانی و گناه کردند، ما به آنها گفتیم: به صورت بوزینه هایی طرد شده درآیید. (قرآن .سوره بقره. آیه ۶۵)
- اى مؤمنان همانا مشركان نجس هستند، لذا نبايد پس از امسال ایشان به مسجدالحرام نزديك شوند، … توبه ۲8
در قرآن الله گفته کسانی که به جز دین اسلام را بر میگزینند همگی در آتش جهنم خواهند سوخت. مجازات ارتداد و انکار وجود الله و توهین لفظی به محمد پیامبر مرگه. در تمام کشور های اسلامی از اقلیت های غیر مسلمان جزیه گرفته میشه و این جزیه شامل بر حقوق اجتمایی, فردی, شهروندی و انسانی آنهاست. در واقع در تمامی کشور های اسلامی اقلیت های مذهبی جز شهروند درجه دوم محسوب میشوند با حقوق شهروندی درجه دوم. . به این معنی که حق قصاص و دیهاش نصف مسلمانان است. این حرف به این معنی است که اگر یک مسلمان ایرانی یک اقلیت غیر مسلمان ایرانی را به قتل برساند قصاص نخواهد شد ولی اگر یک اقلیت غیر مسلمان ایرانی یک مسلمان ایرانی را به قتل برسونه در جا اعدامش میکنند که هیچ بلکه خانوادهاش بایستی پول ۵ شتر را [مآب التفاور قیمت دیه مسلمان و ذمی] را به خانواده مقتول بپردازند. یا همجنین اگر یک مسلمان ایرانی خانه یک اقلیت غیر مسلمان ایرانی را به سرقت ببرد مال باخته اقلیت غیر مسلمان حق ندارد در دادگاه بر علیه دزد مسلمان شهادت بدهند.
1
لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشيرَتَهُمْ (22 مجادله) هيچ قومى را كه ايمان به خدا و روز رستاخيز دارند نمىيابى كه با دشمنان خدا و رسولش دوستى كنند، هر چند پدران يا فرزندان يا برادران يا خويشاوندانشان باشند.
قُلْ إِنْ كانَ آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ وَ إِخْوانُكُمْ وَ أَزْواجُكُمْ وَ عَشيرَتُكُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسادَها وَ مَساكِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ في سَبيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقينَ (24 توبه) بگو: «اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طايفه شما، و اموالى كه به دست آوردهايد، و تجارتى كه از كساد شدنش مىترسيد، و خانه هايى كه به آن علاقه داريد، در نظرتان از خداوند و پيامبرش و جهاد در راهش محبوبتر است، در انتظار باشيد كه خداوند عذابش را بر شما نازل كند و خداوند جمعيّت نافرمانبردار را هدايت نمىكند.
عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِكَ زَنِيمٍ ﴿۱۳﴾ القلم گستاخ [و] گذشته از آن زنازاده است (۱۳)
[1]. شیخ صدوق، الأمالی، ص 475، کتابچی، تهران، چاپ ششم، 1376ش.
[2]. ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج 42، ص 288، دار الفکر، بیروت، 1415ق؛
[3]. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق و مصحح: رسولی محلاتی، هاشم، ج 1، ص 401 – 402، نشر بنی هاشمی، تبریز، چاپ اول، 1381ق.
[4]. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 1، ص 142، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش.
[5]. طبری، أحمد بن عبد الله، الریاض النضرة فی مناقب العشرة، ج 3، ص 154، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ دوم، بیتا.