تاريخ بهترين دليل است بر عدم تساوي حقوق زن و مرد در ديانت اسلام. تا کنون در هيچ يک از ممالک اسلامي اين مسئله رعايت نشده و هميشه حقوق زنان ضايع شده است. حال، برخي با استناد به اينکه تعداد «رجل» و امرأۀ» در قرآن برابر است و يا اشاره به آياتي که در آن ذکر شده نزد خداوند، برترين شما با تقواترين شماست، مدعي اند که در اسلام حقوق زن و مرد يکسان بوده است.
توضيح آنکه، حضرت محمد، پيامبر عظيم الشأن اسلام، توانستند به زن حقوقي قابل توجه در زمان خويش اختصاص دهند و دختران را از زنده به گور شدن به مقام کنوني برسانند. اما قابليت ذهن بشر در آن زمان بيش از اين نبود و تحمل اين را نداشت که زن را برابر با مردان بداند و اين مورد به پيامبر بعد واگذار شد. در پرتو تعاليم حضرت بهاءالله، حقايقي که از قبل در حقيقت اديان الهي پنهان بودند، مشخص شدند و به فرموده حضرت بهاءالله امروز زن و مرد در صقع واحد مشهود. هيچ بياني از حضرت محمد و ائمه اطهار وجود ندارد که صراحتاً تساوي حقوق زن و مرد را بيان دارند، در صورتي که اين مسئله يکي از تعاليم بنيادي آئين بهائي است. در ادامه مواردي ذکر خواهد شد که بيانگر مساوي نبودن زن و مرد در اسلام است که امروزه فقها با اضافه کردن تبصره هايي سعي در مساوي کردن اين احکام در مورد زن و مرد دارند.
- ديه زنان نصف مردان است.
- ارث زنان نيز نصف مردان است.
خداوند در قرآن مي فرمايد: «…فَإِن لَّمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاء…[i]» يعني پس اگر دو مرد نبودند، مردى را با دو زن، از ميان گواهاني كه (به عدالت آنان) رضايت داريد (گواه بگيريد)، که بيانگر اين است که شهادت دو زن در دادگاه برابر با شهادت يک مرد است.
- اختيار طلاق به دست مرد است و حتي مرد مي تواند زنش را سه طلاقه کند.
- مرد ميتواند تعدد زوجات اختيار كند.
- زنان ملزم به پوشش و حجاب اجباري اند.
خداوند در قرآن مي فرمايد: «…وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا[ii]» يعني و آن زنان را که از نافرمانيشان بيم داريد، اندرز دهيد و از خوابگاهشان دوري کنيد و بزنيدشان. اگر فرمانبرداري کردند، از آن پس ديگر راه بيداد پيش مگيريد. و خدا بلند پايه و بزرگ است. اين مطلب بيانگر اين است که مرد مي تواند همسرش را کتک بزند.
در حديث است که: «وقتي پيامبر اسلام شنيد که پوراندخت دختر خسرو پادشاه ايران شده است گفت قومي که ولايت امر را به زني بسپارند، هرگز رستگار نخواهند شد[iii]» و اين بيان مي کند که زنان در رهبري و سياست ارزشي نداشته اند.
در حديث است که: «خداوند نماز پنج نفر را قبول نمي كند و از جمله آنها زني است كه شوهرش از او راضي نباشد[iv]». همچنين امام صادق(ع) در مورد خوشرفتاري زنان فرموده است: «ايّما امرأة باتت و زوجها عليها ساخط في حق لم يتقبل منها صلاة حتي يرضي عنها…»يعني هرگاه زني، شب را به عبادت بيدار باشد، در حالي كه شوهرش به خاطر پايمال كردن حقش، از او خشمگين است، تا زماني كه او را راضي نكند، نمازش مورد قبول واقع نميشود. اين مطالب بيانگر فرمانبرداري مطلق زن از شوهر هستند.
و همچنين يسياري احکام ديگر که حکومت ها ي اسلامي از زنان سلب نموده اند. به عنوان مثال در عربستان سعودي، هنوز زنان حق رأي ندارند. و در ايران که دم از اسلام ناب محمدي مي زند، اين موارد بسيار زيادند و از آن جمله است حق حضانت مادر از فرزند، تنها تا سن هفت سالگي، نياز به اجازه پدر يا جد پدري براي ازدواج دختران و زنان و … . براي اطلاع بيشتر از اين قوانين تبعيض آميز به کمپين يک ميليون امضاء[v] مراجعه کنيد.
[i]. سوره بقره – آيه 282
[ii]. سوره نساء – آيه 34
[iii]. صحيح بخاري 5:59:709
[iv]. مستدرك الوسايل جلد 13 – صفحه332
[v]. مراجعه کنيد به سايت اينترنتيwww.we-change.org