کتاب ایقان مخزن حقائق اسرار الهی

بخش هفدهم- از موضع کتاب رمز و راز

«دایرۀ تحقیق بیت‌العدل اعظم در حیفا- اسرائیل، در پاسخ به اتّهامات نجفی، یادداشتی تهیه كرده است كه در آن اطلاعات و تحلیلات زیر آمده است:

  1. اتّهام حذف اشارات احترام‌آمیز نسبت به صبح ازل: دایرۀ تحقیق در یادداشت مورّخ 10 سپتامبر 1991 كه به واسطۀ بیت‌العدل اعظم برای نگارنده ارسال داشته است،(به این اتّهام) چنین پاسخ می‌گوید: «نجفی می‌گوید پذیرش مرجعیّت ازل توسّط حضرت بهاءالله در طبع 1308 ایقان موجود بوده و در طبع‌های بعدی ایقان (فقرات دالّ بر) این پذیرش، اصلاح شده است آیه‌ای از ایقان كه نجفی به عنوان شاخص قبول مرجعیّت ازل توسّط حضرت بهاءالله بدان استناد می‌كند چنین است: “تا آنكه از مصدر امر حكم رجوع صادر شد و لابداً تسلیم نمودم و راجع شدم.” نجفی و منـابع ازلی، عبارت “مصدر امر” را اشاره به ازل فرض كرده‌اند . گرچه نجفی مدّعی است كه آیۀمذكوره در طبع‌های بعدی ایقان اصلاح شده است . امّا وی خودش عین این آیه را در صفحات 312- 311 كتابش نقل كرده و نشان داده است كه مأخذ آیه، صفحۀ 195 ایقان (طبع1933) می‌باشد . امّا این نسخۀ ایقان دقیقاً همان طبعی است كه فتوكپی صفحۀ عنوان، صفحۀ اوّل و صفحات 59- 58 آن، در صفحۀ 467 كتاب نجفی درج و به عنوان “نسخۀ اصلاح شده” تأكید شده است. به طور خلاصه، آیه‌ای از ایقان كه به ادّعای نجفی اصلاح شده است، در طبع‌های كتاب، از اوّل تا كنون؛ یعنی در واقع در كُلّیۀ نُسَخ ایقان موجود است و نجفی خود آن را از طبع1933 گرفته و در كتابش درج نموده استاتّهام نجفی دالّ بر اینكه این اشاره از نشرهای بعدی كتاب ایقان پاكسازی شده است، در تناقض آشكار می‌باشد با ارجاعات خود نجفی به این آیه؛ آن‌گونه كه در نسخۀ موسوم به “اصلاح شده” موجود است.»(رمزوراز، ص64)
  2. «اتّهام جمع آوری و انعدام «اوّلین طبع» ایقان: هدف نجفی این است كه با اتّهام پاكسازی عبارات احترام‌آمیز منسوب به ازل و نیز با تهمتِ جمع آوری و انهدام چاپ‌های سنگی اصلی كتاب ایقان، هم حضرت بهاءالله و هم پیروان ایشان را بی‌اعتبار سازد. دایرۀ تحقیق در پاسخ به این اتّهام نیز چنین می‌نویسد: [بیان آقای باك (در واقع بیان نجفی) دالّ بر اینكه “نُسَخ نخستین طبع، مخفیانه جمع‌آوری و نابود شده‌اند” به طور ساده، مبتنی بر هیچ مدركی نیست. همان طور كه در بخش بعدِ این یادداشت مشخّص است، اصلاحاتی كه حضرت بهاءالله، بنفسه‌الاقدس در ایقان انجام دادند، نسخه جدیدی از كتاب به وجود آورد و به طور خیلی طبیعی، نُسَخ دیگر از حیّز انتفاع ساقط شدند.] این توضیح، به عنوان انكاری قاطع از هر گونه توطئۀ بهایی در جهت حذف و دفع آنچه «اوّلین طبع» كتاب ایقان گفته می‌شود، وجود طبع 1308 را نه تأیید می‌نماید و نه ردّ می‌كند؛ گرچه چنین می‌نماید كه فحوای پاسخ دایرۀ تحقیق، طرح وجود چنین نسخه‌ای را به سبب ضرورت‌های استدلال، قلمداد می‌كند. عبارت مبهم «به طور خیلی طبیعی، نسخ دیگر از حیّز انتفاع ساقط شدند»، تمایزی بین دستنویس‌ها و چاپ‌های سنگی، ملحوظ نمی‌دارد. چون این اطمینان وجود دارد كه مهم‌ترین و مبرهن‌ترین شاهد موجود در متن «اصلی» كتاب ایقان، دالّ بر داعیۀ تسلیم حضرت بهاءالله به خواست صبح ازل، در حقیقت، از متن هیچ یك از نشرهای كتاب، پاكسازی نشده است، سایه‌ای از تردید اهمّیت نسبی همۀ دیگر خرابكاری‌های ادّعایی ازل‌گرایانه را فرامی‌گیرد. هیچ بررسی دیگری از ایقان نیز هرگز به این نتیجه نرسیده است كه نسبت به دستنویس اوّلیه و اصلی، دستكاری‌هایی صورت گرفته است. ما می‌دانیم كه حضرت بهاءالله خود در حواشی نسخۀ اصلی اضافاتی را مرقوم فرموده‌اند، امّا هرگز چیزی از آن نكاسته‌اند. اكنون به مسألۀ منقولات اشتباه ادّعایی از آیات قرآنی می‌پردازیم.»(رمزوراز، ص64)
  3. «اتّهام منقولات اشتباه از قرآن و احادیث: راجع به این اتّهام كه حضرت بهاءالله در به خاطرآوری ارتجالی فقراتی از آیات قرآنی، دچار خطا شده‌اند، دایرۀ تحقیق چنین پاسخ می‌گوید: «حضرت بهاءالله بنفسه‌الاقدس در خلال ایّام حیاتشان متن كتاب را مورد تجدید نظر قرار داده، تغییرات لازم را مشخّص فرمودند؛ به نحوی كه بعد از آن یك نسخۀ تجدید نظر‌ شدۀ كتاب در دسترس قرار گرفت. در چندین مورد از الواح حضرت بهاءالله اشاراتی می‌توان یافت مبنی بر اینكه آن حضرت در خلال سال‌های 1305 و 1306 هجری قمری (1889- 1887 میلادی) كار تجدید نظر در كتاب را، به خصوص برای همانند كردن فقرات قرآنی با معیارهای جاری، به عهده گرفتند. نمونه‌ای از این الواح در كتاب فاضل مازندرانی، اسرارالآثار درج شده است كه بخشی از آن عیناً ذكر می‌شود: “كتاب ایقان هم، صحیح آن به جناب علی اكبر علیه بهایی عنایت شد. نُسَخ موجوده باید به آن مطابق شود یا از روی آن مجدّد بنویسند. این اولی و انسب است.” در این‌جا از مراجع رسمی بهایی تأییدی بر وجود یك نسخۀ اصلی ایقان و “یك نسخۀ تجدیدنظر شدۀ” جدید از آن، ملاحظه می‌كنیم. منقولات قرآنی، بین سال‌های 88- 1887، با متن استاندارد قرآن، انطباق داده شدند. بر اساس این اطلاعات، مبرهن می‌شود كه تاریخ‌گذاری 1308 قمری توسّط نجفی برای اوّلین چاپ سنگی تجدیدنظر شدۀ ایقان، بسیار مؤخّر است. دایرۀ تحقیق در یادداشت22 ژانویه 1995 می‌نویسد: “در هیچ یك از دو چاپ سنگی اوّلیۀ ایقان، آیاتی از قرآن متفاوت از متون معتبر موجود نقل نشده است به جز آیۀ210 از سورۀ 2 كه در طبع اوّل آمده است.” این مطلب نظر نجفی را نقض می‌نماید. دایرۀ تحقیق می‌گوید در اوّلین چاپ سنگی ایقان، فقط یك مورد نقل تصحیح نشدۀ قرآنی (210/2) وجود داشته؛ در حالی كه نجفی ادعا می‌كند ده آیۀممزوج به “خطا” در نقل آیات موجود بوده است. بدون دسترسی به این دو چاپ سنگی بمبئی، نویسندۀ حاضر قادر به اتخاذ تصمیمی مستقلّ در این مورد نیست. دایرۀ تحقیق از انواع تغییرات متنی دیگر نیز سخن می‌گوید، مثل اصلاحات سبكی و دستوری. حضرت بهاءالله خود، در رسالۀ سؤال و جواب كه مكمّلی است بر كتاب اقدس، فرایند تصحیح و دلایل آن را افشاء می‌فرمایند: “بسیاری از الواح نازل شد و همان صورت اوّلیه، من دون مطابقه و مقابله، به اطراف رفته؛ لذا حسب الامر به ملاحظۀ آنكه معرضین را مَجال اعتراض نماند، مكرّر در ساحت اقدس قرائت شد و قواعد قوم در آن اجراء گشت.” و چنین مطلبی البتّه حملاتی را از آن دست كه نجفی انجام داده، محتمل می‌سازد. چنین افشاگری‌هایی در مورد تصحیـح، به خصوص از جانب خود حضرت بهاءالله، امثال نجفی را پاك كنف می‌كند. دایرۀ تحقیق در همین یادداشت، به نحو تأییدآمیزی فاش می‌سازد كه: «در مورد تغییرات سبكی و دستوری باید خاطرنشان كرد كه تغییرات متعدّدی كه همۀ آن‌ها در متون استنساخ شده در زمان حیات حضرت بهاءالله منعكس شده‌اند، ثبت شده است و این بدان معنی است كه آن حضرت این تغییرات را ملاحظه و تأیید فرموده‌اند. امّا بعضی از این تغییرات در نسخه‌های چاپ سنگی اوّلیه اعمال نشده‌اند. لطفاً به سند ضمیمه كه در آن تعدادی از این تغییرات فهرست شده، رجوع نمایید..»(کتاب رمزوراز، صص66- 65)
  4. «بر خلاف رأی نجفی، هیچ كسی را نباید به علت اصلاحات در متن، مذمّت كرد. این‌ها همه، جزیی از تاریخ استنساخ ایقان و سابقۀ طبع و نشر آن است. خطاهای موجود در نسخه‌های خطی این سِفر مبین كه حضرت بهاءالله خود بدان توجّه فرموده‌اند، به همراه بی‌نظمی‌های فوقاً مذكور در نسخه‌های چاپی، احتمالاً اسئلۀ بیشتری را به وجود خواهد آورد كه در فقدان یك نسخۀ نقّادی شده، نسبت به وجود یك نشر عادی تحقیقی، مطرح می‌گردد؛ نسخه‌ای كه نظریّات منقّدانۀ مربوط به آن، همۀ این مسائل و مشكلات را حلّ و فصل خواهد كرد.»(کتاب رمزوراز، ص69)