Afterwards, the companions and disciples of Jesus asked Him concerning those signs that must needs signalize the return of His manifestation. When, they asked, shall these things be? Several times they questioned that peerless Beauty, and, every time He made reply, He set forth a special sign that should herald the advent of the promised Dispensation. To this testify the records of the four Gospels.
” و بعد اصحاب و تلاميذ آن حضرت استدعا نمودند که علامت رجعت و ظهور چيست و چه وقت اين ظاهر خواهد شد؟ و در چند مقام اين سؤال را از آن طلعت بی مثال نمودند و آن حضرت در هر مقام علامتی ذکر فرمودند چنانچه در اناجيل اربعه مسطور است.”
” اناجیل اربعه ” چهار انجیلی که توسط مومنان نخستین دوره حضرت مسیح نوشته شده که شرح حوادث حیات حضرت مسیح و بیانات آن حضرت است و به نام نویسندگان آن معروف است یعنی متی (متیو)؛ مرقس (مارک)، لوقا(لوک) یا یوحنا ، غیر از این چهار انجیل، انجیل های دیگری نیز توسط مسیحیان اولیه نوشته شده مانند انجیل برنابا ولی مورد تأیید کلیسا قرار نگرفت.
رجعت: رجعت به معنای بازگشت است. شیخ مفید از دانشمندان برجسته قرن پنجم دراین باره می نویسد:«خداوند گروهی از اموات را به همان صورتی که در گذشته بودند، به دنیا برمی گرداند، و گروهی را عزیز و گروهی دیگر را ذلیل می کند و اهل حق را بر اهل باطل غلبه و نصرت داده، و مظلومین را بر ظالمین و ستمگران غلبه می دهد.» (شیخ مفید،اوائل المقالات،۱۴۱۳ق، ج۴، ص۷۷) در روایات هم الفاظ مختلفی برای این اصل اعتقادی به کار رفته است، مانند: رجعت، کرّه، ردّ، حشر. اما لفظ رجعت مشهورترین آنان است.(بهمنی، رجعت از دیدگاه متکلمان،۱۳۸۵ش، ص۲۷) اعتقاد به رجعت در قرن نخست در میان شیعه معروف بوده است.کتاب سلیم بن قیس هلالی از قدیمیترین کتابهاست که مسأله رجعت را مطرح نموده است. (سلیم،کتاب سلیم بن قیس،۱۴۱۶ق، ج۲، ص۵۶۲.)
یکی از معروف ترین ادله های قرانی با استناد به سوره ی نمل آیه ی هشت و سوم هست که میفرماید: ” وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ يُوزَعُونَ” یعنی: آن روز كه از هر امتى گروهى از كسانى را كه آيات ما را تكذيب كرده اند محشور مى گردانيم پس آنان نگاه داشته مى شوند تا همه به هم بپيوندند.
مشهور این است که رجعت به کسانى اختصاص دارد که یا از مؤمنان خالص و یا از کافران خالص بودهاند. احادیث فراوانى از رجعت انبیا، اولیاى خدا به ویژه امام حسین(ع)، امام على(ع) و اهل بیت(ع) به هنگام ظهور امام دوازدهم سخن گفتهاند.از احادیث برمیآید که رجعت اختصاص به مسلمانان ندارد برای مثال در برخى احادیث، به بازگشت دانیال، یوشع، عیسی و خضر(ع) اشاره شده است. برخی مؤمنان ادیان گذشته مانند اصحاب کهف نیز رجعت خواهند کرد.
یکی از بحثها درباره رجعت آن است که کسانی که رجعت میکنند با همان بدن سابق رجعت میکنند یا با یک بدن جدید هستند و این بدن جدید مادی است یا غیرمادی. که در این رابطه اختلاف است. (شیخ مفید، اوائل المقالات،۱۴۱۴ق، ص۴۶.) مثلاً مرحوم مطهری با نقل قول از فیض کاشانی معتقد است رجعت بازگشت شبح و یک جسم خاص رقیقى است که با این جسمها فرق داشته، نظیر جسم هایی که اهل مکاشفه ادعا ی رویت مىکنند. (شهید مطهری، مجموعه آثار،۱۳۸۹ش، ج۴، ص۵۶۲.) و یا شیخیه به رجعت آنگونه كه شیعیان دیگر اعتقاد دارند معتقد نیستند و رجعت را با جسم هورقلیایی می دانند. (رستمیان، بهرامی و زارعی، ۱۳۹۶ش،بررسی تطبیقی رجعت از دیدگاه علامه طباطبایی و شیخ احمد احسایی، ص۱۲.)
یهودیان طبق کتاب دوم پادشاهان [کتاب دوم پادشاهان ۱۱:۲] معتقد بودند که حضرت الیاس پیامبرى است که بر گردباد سوار شده و به آسمان عروج کرده و شخصا به زمین رجعت خواهد کرد.
همچنین در کتاب تثنیه، باب ۱۸، آیات ۱۵ تا ۱۸ذکر شده است که “یهوه، خدایت، نبی ای را از میان تو از برادرانت، مثل من برای تو مبعوث خواهد گردانید، او را بشنوید. موافق هر آنچه در حوریب در روز اجتماع از یهوه خدای خود مسئلت نموده، گفت: آواز یهوه خدای خود را دیگر نشنوم، و این آتش عظیم را دیگر نبینم، مبادا بمیرم. و خداوند به من گفت: آنچه گفتند نیکو گفتند. نبی ای را برای ایشان برای ایشان از میان برادران ایشان مثل تو مبعوث خواهم کرد، و کلام خود را به دهانش خواهم گذاشت و هر آنچه به او امر فرمایم به ایشان خواهم گفت.” و در انجیل نیز درباره ی رجعت ایلیا از حضرت مسیح پرسش شده است و ایشان فرمودند که رجعت ایلیا همان یحیی تعمید دهنده بود که مردم او را نشناختند. عین متن چنین است: ” شاگردانش از او پرسیده، گفتند پس کاتبان چرا میگویند که میباید الیاس اول آید؟ آن حضرت در جواب فرمودند: به شما میگویم که الحال الیاس آمده است و او را نشناختند بلکه آنچه خواستند با وی کردند… آنگاه شاگردان دریافتند که درباره ی یحیی تعمید دهنده بدیشان سخن میگفت. (انجیل متی باب هفدهم، ایات ۱۰ تا ۱۳) به همچنین مسیحیان منتظر رجعت مسیح از آسمان هستند چرا که ایشان نیز معتقدند که حضرت مسیح پس از مصلوب شدن بعد از سه روز زنده شده و به آسمان صعود کرد چنانچه در انجیل متی باب شانزدهم بند نهم میخوانیم: عیسی روز یکشنبه صبح زود زنده شد. اولین کسی که او را دید مریم مجدلیه بود، که عیسی از وجود او هفت روح ناپاک بیرون کرده بود. او نیز رفت و به شاگردان عیسی که گریان و پریشان حال بودند، مژده داد که عیسی را زنده دیده است!… در آخر عیسی به آن یازده شاگرد، وقتی که شام میخوردند ظاهر شد و ایشان را بخاطر بی ایمانی شان سرزنش کرد، زیرا گفته های کسانی را که او را بعد از مرگ زنده دیده بودند، باور نکرده بودند.” و در انجیل لوقا باب بیست و چهارم، بند پنجاه آمده است که ” آنگاه عیسی ایشان را با خود تا نزدیکی (بیت عنیا) برد. در انجا دستهای خود را به سوی آسمان بلند کرد و ایشان را برکت داد، و در همان حال از روی زمین شد و بسوی آسمان رفت.” بنا به همین آیات ذکر شده که متشابه آن در اناجیل دیگر نیز ذکر شده ایشان معتقد به رستاخیز حضرت مسیح بعد از سه روز هستند و چون آن حضرت را زنده ی جسمانی میدانند معتقدند که او به همان بدن جسمانی بازخواهد گشت. عهد جدید با تأکید فراوان اعلام میکند که شخص عیسی (یوحنا ۳:۱۴) به صورت ناگهانی و بدون اطلاع قبلی (متی ۵۱.۳۲:۲۴) در جلال و هیبت پدر و به همراه فرشتگان (همان ۲۷:۱۶) و همراه با پیروزی و فتح (لوقا ۲۷.۱۱:۱۹) به جهان بازخواهد گشت و با تشکیل حکومت و برپایی ملکوت الاهی، بنیاسرائیل و همه مؤمنان به خود را نجات خواهد داد. جرج برانتل، نویسنده و الاهیدان کاتولیک، با تشویق مسیحیان به انتظار و فعالیت برای تحقق بازگشت مسیح، با صراحت اعلام می دارد که اعتقاد به بازگشت مسیح جزء سنت تغییرناپذیر کلیسای کاتولیک است: «در پایان جهان، مسیح پیروزمندانه بهعنوان داور همه انسانها و فرشتگان دوباره خواهد آمد. این همان رجعت و داورىاى است که مسیح بسیارى از اوقات با حواریان خود درباره آن سخن گفت. این عقیده جزء ثابت سنت کاتولیک است» (برانتل، ۲۷۶.۲۷۴:۱۳۸۱).
زرتشتیان نیز منتظر بازگشت شاه کیخسرو هستند. کیخسرو پس از ۶۰ سال سلطنت دل از دنیا برکند و آماده سفر معنوی گردید. سران و بزرگان لشکر را در دشتی گرد آورد و لهراسب را به داشتن فر کیانی معرفی نمود و گفت آهنگ سفر معنوی دارم. رستم دستان، گودرز، گیو، بیژن، گستهم، فریبرز، طوس و مغراران از ایرانیان رو به کوه و دشت نهادند. همه رفتند جز طوس و گیو و فریبرز و بیژن که یک شبانه روز با کیخسرو بودند، به چشمه رسیدند شب را در آن جا ماندند. کیخسرو گفت فردا مرا نخواهید دید شما هم این جا نمانید. برف خواهد بارید و شما نابود خواهید شد. همراهان کیخسرو نشنیدند، شب را ماندند، صبح برخاستند شاه را ندیدند، برف باریدن گرفت و همه هلاک شدند، میگویند آن چشمه همان است که مستوفی آن را به چشمه کیخسرو نامیده، در پای راسوند و اکنون به نام بلاغ نزدیک به ده حک واقع است. و آن کوه که کیخسرو در آن پنهان شده همین کوه گوره زار معروف به کوه شاه زنده است و آن دشت واقع در جاپلق موسوم به برفیان است. اما خود کلمه شازند یا شاه زند یا شاه زنده به زبان عامه شاه زنده معروف است و میگویند کیخسرو در این غار پنهان شده و روزی فریدون وار سر از غار بیرون کشیده و دنیا را پر از فر کیانی خواهد نمود. غار کیخسرو یا کوه شاه زنده در سی و پنج کیلومتری جاده اراک و بروجرد و در شهرستان شازند است این کوه برای زرتشتیان مقدس بوده و هوویک میناسیان گفته است که در سالهای نه چندان دور، این غار بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار زیارت کننده زرتشتی داشته که تعدادی از آنان در شمار پارسیان هند بودهاند.
پارسیان نیز منتظر بازگشت پشوتن هستند او نیز پسر بزرگ گشتاسب و برادر اسفندیار بود. وی یکی از جاودانان زرتشتی است و دستیار سوشیانث، به شمار میآید که در آینده ظهور خواهد کرد و نیکی را به ارمغان میآورد و به بازسازی نهایی جهان خواهد پرداخت. به روایت دینکرد، پشوتن یکی از هفت حاکم جاودانه ایست که در قهندز یا کهندژ که محل ناشناختهای میباشد، به همراه ۱۵۰ نفر از پیروان خویش زندگی میکند.آنطور که در وهمن یسن شرح داده شدهاست، وی در پایان هزارهٔ یازدهم به عنوان محافظت کننده از مذهب برمی خیزد و به احیای ایمان میپردازد و این زمانی ست که دوران هزارسالهٔ حکومت دیوها طی شدهاست.هنگامیکه زمان ظهور فرا رسید، پشوتن از قلعهٔ خویش پایین خواهد آمد و به جنگ با ارتش دیوها و شیاطین خواهد پرداخت تا ایران و مذهب آن را نجات دهد. وی در مبارزه، میان مهر (به زبان اوستایی : میترا) با دیو خشم (به زبان اوستایی : آئشماAeshma )، به نفع مهر مداخله میکند و نیروهای شر را به عالم نابودی میفرستد.
در آئین بودا نیز به ظهور منجی ای در آخرالزمان اشاره شده است. بودا به نجات دهندگانی گفته میشود که در زمان گذشته به دنیا آمده اند و ابتدا صورت بشری داشته اند، سپس به مراتب اشراق رسیده و پس از اینکه انسانها را به راه راست رهنمون کرده اند به مقام نیروانا که همان فنای مطلق در نزد عرفا است رسیده اند. موسس آئین بودا (سدهار تا جوتوما) است که به بودا شناخته میشود. او کسی بود که در نپال متولد شد و بوداییها او را فرزند خدا میدانند و معتقدند که در آخرالزمان ظهور کرده، بشریت را از وضع موجود و گرفتاریها نجات خواهد داد. آنان میگویند: بودا با کاملکردن وظیفه خود، با جسدش به آسمان رفته و بار دیگر به زمین باز میگردد تا صلح و برکت را به مردم بازگرداند.