That the term “sun” hath been applied to the leaders of religion is due to their lofty position, their fame, and renown. Such are the universally recognized divines of every age, who speak with authority, and whose fame is securely established.
If they be in the likeness of the Sun of Truth, they will surely be accounted as the most exalted of all luminaries; otherwise, they are to be recognized as the focal centers of hellish fire. Even as He saith: “Verily, the sun and the moon are both condemned to the torment of infernal fire.” You are no doubt familiar with the interpretation of the term “sun” and “moon” mentioned in this verse; no need therefore to refer unto it. And whosoever is of the element of this “sun” and “moon,” that is, followeth the example of these leaders in setting his face towards falsehood and in turning away from the truth, he undoubtedly cometh out of infernal gloom and returneth thereunto.
“و اطلاق شمس بر آن علماء به مناسبت علوّ و شهرت و معروفيّت است. مثل علمای مسلّم عصر که مشهور بلاد و مسلّم اند بين عباد. و اگر حاکی از شمس الهی باشند از شموس عاليه محسوبند و إلّا از شموس سجّين چنانچه می فرمايد: “الشّمسُ والقمَرُ بِحُسبَانِ.” و معنی شمس و قمر هم که در آيه مذکوره هست البتّه شنيده ايد، احتياج به ذکر نيست. و هر نفسی هم که از عنصر اين شمس و قمر باشد يعنی در اقبال به باطل و اعراض از حقّ، البتّه از حسبان ظاهر و به حسبان راجع خواهد شد.”
سجّين: دوزخ
سوره ی الرحمن آیه ی پنجم “الشّمسُ والقمَرُ بِحُسبَانِ.”: خورشید و ماه به حسابند و یا خورشيد و ماه بر طبق حساب منظمي ميگردند.
در تفسیر المیزان در خصوص این آیه ذکر شده است: ” كـلمـه (حسبان ) مصدر و به معناى حساب كردن است، و كلمه (الشمس ) مبتداء و كلمه (قـمـر) عـطف است بر آن، و آن نيز مبتداء و كلمه (بحسبان ) خبر آن است، و اين جمله يـعـنـى ايـن دو مـبتدا يا خبرش خبر دومى است براى (الرحمن )، و تقدير كلام چنين است : خورشيد و ماه با حسابى از خداى تعالى در حركتند، يعنى در مسيرى و به نحوى حركت مى كنند كه خداى تعالى براى آن دو تقدير فرموده.”
“في تفسير علي بن إبراهيم حدثني أبي عن الحسن بن خالد عن أبي الحسن الرضا عليه السلام في قوله: ” الرحمن علم القرآن ” قال: الله علم محمدا القرآن قلت: ” خلق الانسان ” قال: ذلك أمير المؤمنين عليه السلام قلت: ” علمه البيان ” قال: علمه بيان كل شئ تحتاج إليه الناس، قلت: الشمس والقمر بحسبان قال: هما يعذبان قلت: الشمس والقمر يعذبان؟قال: سألت عن شئ فأتقنه، ان الشمس والقمر آيتان من آيات الله تجريان بأمره مطيعان له، ضوءهما من نور عرشه وحرهما (وفى المصدر ” جرمهما ” في الموضعين والظاهر هو المختار) من جهنم، فإذا كانت القيامة عاد إلى العرش نورهما وعاد إلى النار حرهما فلا يكون شمس ولا قمر، وانما عناهما لعنهما الله أوليس قد روى الناس ان رسول الله صلى الله عليه وآله قال: إن الشمس والقمر نوران في النار؟قلت: بلى”
در قیوم الاسماء سوره ی ۱۳ حضرت اعلی میفرمایند: “هو الذی قد جَعَلَ الشمسَ و القمرَ بِحُسبان مِنَ النار.” که معنی دوزخ و آتش را به ذهن متبادر میکند.