How strange! These people with one hand cling to those verses of the Qur’án and those traditions of the people of certitude which they have found to accord with their inclinations and interests, and with the other reject those which are contrary to their selfish desires. “Believe ye then part of the Book, and deny part?”
How could ye judge that which ye understand not? Even as the Lord of being hath in His unerring Book, after speaking of the “Seal” in His exalted utterance: “Muhammad is the Apostle of God and the Seal of the Prophets,”123 hath revealed unto all people the promise of “attainment unto the divine Presence.” To this attainment to the presence of the immortal King testify the verses of the Book, some of which we have already mentioned. The one true God is my witness! Nothing more exalted or more explicit than “attainment unto the divine Presence” hath been revealed in the Qur’án. Well is it with him that hath attained thereunto, in the day wherein most of the people, even as ye witness, have turned away therefrom.
“بسيار تعجّب است که اين قوم در بعضی از مراتب که مطابق ميل و هوای ايشان است متمسّک به آيه منزله در فرقان و احاديث اولی الايقان می شوند و از بعضی که مغاير هوای ايشان است بالمرّه اعراض می نمايند.”اَفَتُؤمِنُونَ بِبَعضِ الِکتَاب و تَکفُرُونَ بِبَعْضٍ.” ما لَکُم کيف تَحکُمُونَ ما لا تَشعُرُونَ؟ مثل آنکه در کتاب مبين، ربّ العالمين بعد از ذکر ختميّت فی قوله تعالی: “وَ لَکِنْ رَسُولَ اللّهِ وَ خَاتَمَ النّبيّينَ”، جميع ناس را به لقای خود وعده فرموده. چنانچه آيات مدلّه بر لقای آن مليک بقا در کتاب مذکور است و بعضی از قبل ذکر شده. و خدای واحد شاهد مقال است که هيچ امری اعظم از لقا و اصرح از آن در فرقان ذکر نيافته. فَهَنيئاً لِمَن فازَ بِهِ فی يَومٍ اَعْرَضَ عَنهُ اَکثَرُ النّاسِ َما اَنتُم تَشهَدُونَ. ”
“اَفَتُؤمِنُونَ بِبَعضِ الِکتَاب و تَکفُرُونَ بِبَعْضٍ.”
آیا شما به پاره ای از کتاب ایمان می آورید و به پاره ای کفر میورزید؟
سوره بقره آیه هشتاد و پنجم است که کامل آن چنین است: ثُمَّ أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِنْكُمْ مِنْ دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِنْ يَأْتُوكُمْ أُسَارَى تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ. یعنی: باز همين شما هستيد كه يكديگر را مى كشيد و گروهى از خودتان را از ديارشان بيرون مى رانيد و به گناه و تجاوز بر ضد آنان به يكديگر كمك مى كنيد و اگر به اسارت پيش شما آيند به [دادن] فديه آنان را آزاد مى كنيد با آنكه بيرون كردن آنان بر شما حرام شده است آيا شما به پاره اى از كتاب ايمان مى آوريد و به پاره اى كفر مى ورزيد پس جزاى هر كس از شما كه چنين كند جز خوارى در زندگى دنيا چيزى نخواهد بود و روز رستاخيز ايشان را به سخت ترين عذابها باز برند و خداوند از آنچه مى كنيد غافل نيست.
” ما لَکُم کيف تَحکُمُونَ ما لا تَشعُرُونَ؟”
از حضرت بهالله که میفرمایند: شما را چه میشود، چگونه حکم میکنید به چیزی که آن را درک نمیکنید؟
“وَ لَکِنْ رَسُولَ اللّهِ وَ خَاتَمَ النّبيّينَ”
ولیکن رسول خدا و خاتم انبیاء
سوره احزاب آیه چهلم: “مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا” محمد پدر هيچ يك از مردان شما نيست ولى فرستاده خدا و خاتم پيامبران است و خدا همواره بر هر چيزى داناست.
در توضیح بند صد و هفتاد و دوم توضیح لفظ خاتم النبیین داده شد.
” فَهَنيئاً لِمَن فازَ بِهِ فی يَومٍ اَعْرَضَ عَنهُ اَکثَرُ النّاسِ َما اَنتُم تَشهَدُونَ”
پس گوارا باد بر آنکس که به آن فائز شد در روزی که اکثر مردمان از او اعراض کردند چنانچه شما میبینید.
در اینجا نیز حضرت بهالله اشاره ی دیگری به ظهور اعظم و علنی خود میکنند که به زودی رخ میدهد.