کتاب اقدس امّ الكتاب دیانت بهائی

بند هشتاد و دوم : خطاب به ملوک

يا معشر الملوک انتم المماليک قد ظهر المالک باحسن الطّراز و يدعوکم الی نفسه المهيمن القيّوم * ايّاکم ان يمنعکم الغرور عن مشرق الظّهور او تحجبکم الدّنيا عن فاطر السّمآء قوموا علی خدمة المقصود الّذی خلقکم بکلمة من عنده و جعلکم مظاهر القدرة لما کان و ما يکون *


Ye are but vassals, O kings of the earth! He Who is the King of Kings hath appeared, arrayed in His most wondrous glory, and is summoning you unto Himself, the Help in Peril, the Self-Subsisting. Take heed lest pride deter you from recognizing the Source of Revelation, lest the things of this world shut you out as by a veil from Him Who is the Creator of heaven. Arise, and serve Him Who is the Desire of all nations, Who hath created you through a word from Him, and ordained you to be, for all time, the emblems of His sovereignty.
ای پادشاهان شما در ظاهر مالک هستید، مالک حقیقی با بهترین آرایش آشکار شد. حال که مشرق ظهور الهی و شما را با نفس خود که مهیمن او قیوم است دعوت میکند. مبادا غرور و یا ثروت دنیا که حجاب است شما را از شناخت خالق آسمان مانع شود. قیام کنید به خدمت حضرت مقصود، آن خداونی که به یک کلمه خلق کرد و زمام سلطنت و قدرت دنیا را به شما داده است.

آیه ی قران است که میفرماید إِنَمَا أَمرهُ إِذا أَرادَ شَیئًا أَن یقولَ لَه کن فیکونُ (آیه ۸۲) يعني: فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند، تنها به آن می‌گوید: «موجود باش»، آن نیز بی‌درنگ موجود می‌شود.
این آیه درباره چگونگی آفرینش سخن می‌گوید. علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می‌نویسد مقصود آیه این است که خداوند برای خلق‌کردن نیاز به هیچ چیزی ندارد؛ پس اینکه گفته است «تنها به آن می‌گوید موجود باش» در واقع تمثیل است نه اینکه واقعا خداوند به سخن درآید و دستور دهد.در نقلی از امام علی(ع) هم امده، کلام خدا(کن فیکون) همان فعل اوست، که آن شیء را ایجاد کرده است. (ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه،‌ ج۱۳،‌ ص۸۲،‌ خطبه۲۳۲.)

حضرت بهالله میفرمایند: الها کریما یکتا خداوندا جودت وجود را هستی بخشید و موجود نمود ، از دریای رحمتت محرومش منما و این مظلومان را در ظلِّ سدرۀ عدلت مَأوی ده و فقیران را به بحر غنایت راه نما . تویی مالک جود و سلطان عطا ( ادعیه حضرت محبوب ص ۳۳۷)