تعصب، به طور روزافزون رواج یافته و مانع جدی بر سر راه پیشرفت و رفاه است. گرچه قدمهای بزرگی برای ریشهکنی تعصب برداشته شده است ولی هنوز در عرصههای مختلف اجتماع رخنه دارد. دروغ، تقلید، نادانی، دسیسههای سیاسی، از ریشههای تعصباند و مبارزه با آن، حیاتیترین مسئله جامعه کنونی است.
کاربرد نادرست کلمه تعصب، موجب شده است تا بعضی از افراد، تمسک و پایبندی به فکر و اندیشهای را به معنای تعصب به آن بدانند؛ در صورتیکه تعصب به معنای جانبداری و حمایت غیرآگاهانه از فکر و ایدهای است که به آن دلبستهایم و سرسختانه و بدون دلیل از آن دفاع میکنیم.
تعصب انواع گوناگون دارد. تعصب جنسیتی، قومی، دینی، میهنی، نژادی، سیاسی و… . این تعصبات محصول تفاوتها و اختلافات مصنوعی هستند كه افراد بشر برای جدا كردن خود از دیگران به وجود آوردهاند .نیرو و منابع زیادی برای حفظ این موانع مصنوعی تلف میشود. در قرن بیستم، عقاید ملیگرایی و نژادپرستی به دو جنگ جهانی، و همچنین جنگهای كوچكتر، و ویرانی و خرابیهای زیادی در شهرهای مختلف دنیا انجامید.
همه میدانیم که تعصب دینی در طول تاریخ، تا چه اندازه، فتنه، آشوب و جنگ به بار آورده است. دین که اساسش بر الفت و محبت است، بارها به وسیله جدال و خونریزی بدل شده و میان انسانها، جدایی افکنده است. هر روز شاهدیم که در برخی از کشورها، با اقلیتهای دینی، چگونه رفتار میشود. در حقیقت، این ظلم و بیعدالتی، نتیجه آتش تعصبی است که به نام دین در قلوب مردم نادان، افروخته میشود.
یکی دیگر از انواع تعصبات، تعصب قومی است. تفاوت آداب و رسوم و زبان اقوام مختلف در یک کشور، درحقیقت نشانه غنای فرهنگی آن بهشمار میآید اما وقتی تعصب به میان آید، همین تنوع علتی برای اختلاف میگردد. فارس، آذری، کرد، لر و بختیاری، بلوچ و سیستانی، ترکمن، عرب، گیلک و مازندرانی و … جلوههایی از فرهنگ غنی ایرانی هستند.
یکی دیگر از جلوههای زننده تاریخ معاصر بشر، تعصب نژادی است. فجایع و کشتار سیاهان حتی در کشورهای پیشرفته و توسعهیافته موجب شگفتی و شرمساری آزاداندیشان در دنیا است. حضرت عبدالبهاء، وحدت نژادی در امریکا را شرط پیشرفت فرایند صلح در جهان میدانند:
“چون نژادهای مختلفهی ملتِ امریک با صلح و سلام با یکدیگر امتزاج یابند، انوار وحدت عالم انسانی بتابد … این علامتِ صلح اکبر است.”
احساس تعصب اغلب زاییده نادانی و ترس است و باعث میشود که شخص دیواری از تفاوتها دور خود و دیگران بکشد و متأسفانه همین دیوار، عامل اصلی بیعدالتی میشود و به خودخواهی و تجاوزطلبی دامن میزند. این تعصب عمیق، در اثر محیط اجتماعی بهوجود میآید و از طریق رسوم خانوادگی و قومی تقویت و حمایت میشود به صورتی که حتی با وجود افکار روشنفکرانه قرن بیستم، موانعی در راه اتحاد و یگانگی بهوجود میآورد؛ زیرا تعصب ریشه در عواطف انسانی دارد و قضاوت در مورد دیگران بر زمینه عقلانی استوار نیست. بنابراین اگرچه عقل سلیم نیاز به رفع تعصب قومی را درمییابد اما نیروی محرکه لازم برای اصلاح رفتار در مقیاس وسیع وجود ندارد. ایجاد احساس عمیق برادری واقعی بین اقوام مختلف بسیار دشوار است.
برای ایجاد علائق مشترک، هیچ نیرویی قویتر از نیروی برآمده از آگاهی و همبستگی روحانی نیست. آگاهی از اینکه خدا همه را خلق کرده و به همه مهربان است و این تفاوتهای ظاهری در پیشگاهش معنایی ندارد. اگر به شرافت هر انسانی باور داشته باشیم، این تفاوتها را دلیلی برای تفاوت حقوق انسانی و اجتماعی افراد نخواهیم دانست.
راهکارهای مبارزه برای ناتوان ساختن ابزار تعصب در جامعه چیست و چگونه میتوانیم از قید و بند تعصب، به طور کامل آزاد شویم؟ با دوری و فاصله گرفتن از دیگران، نمیتوان بر تعصب غلبه نمود. بالعکس، با نیروی محبت و نوعدوستی میتوان بر آن چیره شد. ریشه اصلی تعصب، جهل و نادانی است. راه غلبه بر آن، گسترش فرایندهای آموزشی است به طوری که دانش در اختیار عموم انسانها قرار گیرد و کالایی منحصر به اقلیتی مرفه نشود. تا مردم جهان از هر گروهی، بدون توجه به طبقه یا پیشینه مذهبی، قومی و اجتماعی، توانمند شوند و برای پیشبرد تمدن بشری به پا خیزند و مشارکت نمایند.
کانال تلگرام وب سایت بهائیان ایران (https://t.me/bahaisofiran_official)