اقتباس از نویسندگان بهائی
ژانویه 16, 2020
مروری بر تعالیم آیین بهائی
در جهان امروز که روابط شخصی با جوامع و حتی ملل در قالب ارتباط و وابستگیهای متقابل تعریف میشوند هر حرکت مترقی از هر شخصی در هر گوشهای از جهان عواقب و نتایجی طنین انداز ایجاد می کند که به صورت پدیدههای فرهنگی سایر افراد را نیز متأثر میکند.
دیدگاه بهائی پیشرفت را در آن میبیند که انسان به مقام اصلی خود دست یابد و عزت نفس و شرافت انسانی او حفظ گردد. در این راستا تحقق برابری فردی و اجتماعی زمینهای است برای رشد روحانی و اخلاقی افراد.
آئین بهائی یکی از شروط اساسی دستیابی به تحقق برابری فردی و اجتماعی را تعلیم و تربیت نسلی جدید با افکار و ارزشهای مترقی در محیط خانواده میداند . در این محیط پدران و مادران میتوانند با روشهای تربیتی خود مروج اصول اخلاقی و ایجاد برابری فردی فرزندان خود باشند.
اصولاً بهترین نوع تربیت زمانی تحقق میپذیرد که پدر و مادر در عمل نمونه و سرمشق آداب اخلاقی باشند، تأثیر عمل بیشتر از خروارها نصیحت و اندرز است.
نمیتوان به فرزندان درس راستی و درستی آموخت ولی در عمل به اعمالی دست زد که شائبه نادرستی در آن باشد.
پدران و مادران نمیتوانند درس روحانیت و اخلاق بدهند در حالی که خود به مادیات مفرط مشغولند. اگر فرزندان تضاد و تناقص مابین گفتهها و عمل والدینشان مشاهده کنند در وهله اول دچار نوعی ناباوری و اغتشاش فکری میشوند و سپس آن اعتماد و اطمینان را که لازمه رشد و تکامل روابط صحیح مابین فرزندان و والدین است به مرور از دست میدهند و این عدم اعتماد میتواند در مراحل بعدی زندگی بر روابط اجتماعی آن فرزندان تأثیر گذارده زندگی آنها را مختل سازد.
بر اساس همین اصل تربیتی والدین میتوانند به نحوی که با یکدیگر رفتار میکنند نمونه و سرمشق احترام به زن و شوهر شوند و برابری زن و مرد را در زندگی زناشوییشان به مرحله ظهور درآورند. چون دختران در محیط خانواده چنان رفتاری از پدرانشان مشاهده کنند و به آن آداب و منش خو گیرند، ارزشهای آزادی و برابری بخشی از وجودشان میگردد و در آن حالت در ارتباط با جامعه مرد سالار تن به خواری نخواهند داد و سطح انتظارشان از مردانی که در مسیر زندگانی آنها قرار میگیرند بر مدار احترام متقابل خواهد بود. این روش در مورد فرزندان پسر نیز مؤثر بوده و آنها به آداب و منش پدران خود خو گرفته و برخوردشان در اجتماع با زنان و به طور کلی با جامعه بر مدار احترام متقابل قرار خواهد گرفت.
حال تصور کنید که فرزندان بخصوص دختران تنها از پدر خود درشتی و تندی و سرکوب و تحقیر ببینند، احتمالاً بر این تصور خواهند بود که واقعیت زندگی اجتماعی و زناشویی همین است و آنها نیز بایستی با آن خو گیرند. پدرانی که نگرانند که فرزندانشان در زندگی اجتماعی و زناشویی قربانی تعصبات جنسی و تسلط جویی و زورگویی شوند میتوانند با غلبه بر تعصبات و روحیه تسلط جویی سرمشق افتادگی و مروج احترام به حقوق انسانی در محیط خانواده باشند تا در عمل نشان دهند که مرد واقعی کیست و مسئولیت او چیست.
والدین باید ناظر به این حقیقت باشند که تمرین اصل برابری حقوق فردی در خانواده روشی مؤثر است که به فرزندان خود اهمیت برابری را نشان دهند و به ایشان بیاموزند که در صحنه اجتماع به چیزی کمتر از احترام و برابری کامل قانع نشوند. در این حالت فرزندان میآموزند که ثروت و مقام همسر اگر همراه با احترام کامل به حقوق انسانی نباشد و به ترقی ایشان در همه جوانب زندگی و بخصوص کسب خصوصیات اخلاقی نیانجامد ارزشی ندارد.
فرزندانی که والدینشان را الگوی آزادی و احترام به حقوق انسانی یافتهاند به خاطر رفاه مادی تن به خواری نمیدهند و زورگویی را نمیپذیرند.
در ارتباط با تربیت بایستی مراقب بود که استاندارهای دوگانه در کار نباشد. هنوز در بسیاری از خانوادهها گاه به صورت نامشخص به پسران آزادی بیشتر داده میشود و پدران و مادران انتظار و توقع دوگانهای به فرزندان خود منتقل میکنند. لزوم عفت و عصمت اکثراً در مورد دختران به شدت تأکید میشود ولی تأکید در لزوم عفت پسران کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
مقاله امروز را با دو بیان از حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء در مورد تربیت خاتمه میدهیم.
میفرمایند: امروز تربیت اطفال و حفظ ایشان از سید اعمال (سرور اعمال) نزد غنی متعال (بینیاز والامقام) مذکور، اگر چه در ظاهر زحمت است ولکن سبب ظهور راحت ابدی بوده و هست.
حضرت عبدالبهاء میفرمایند:
… هر طفلی ممکن است که سبب نورانیت عالم گردد و یا سبب ظلمانیت آفاق شود لهذا باید مسئله تربیت را بسیار مهم شمرد و اطفال را از کودکی از پستان محبت الله شیر داد و در آغوش معرفت الله تربیت نمود تا نورانی گردد، رحمانی شود، علم و دانش آموزد و خلق و خوی فرشتگان یابد.
منبع: سایت شهروند