در ديانت بهائي بر عفت و پاکدامني تأکيد بسيار گرديده و از مهمترين شاخصه هاي ايمان شمرده شده ولي حجاب به شکل روسري يا چادر وجود ندارد.
اگر منظور پوشش است، بايد گفت حد و حدود آن در خود اسلام نيز روشن نيست و بين علماي 480 فرقه اسلامي در اين مورد اختلاف نظر وجود دارد! اما اگر منظور از پرسش فوق، علاوه بر پوشش ظاهري، تقواي باطني نيز هست، پاسخ زير براي منصفين، مفيد و کافي خواهد بود.
حضرت بهاءالله درباره دوره بلوغ عالم که بهائيان آن را آغاز کرده اند، مي فرمايند: «اهل بهاء نفوسي هستند که اگر بر مدائن ذهب (شهرهاي طلا ) مرور کنند، نظر التفات به آن ننمايند، و اگرچه جميع نساء ارض (خانم هاي روي زمين) به احسن طراز و ابدع جمال ( با بهترين زينت و جديدترين زيبائي) حاضر شوند، به نظر هوي ( به نظر هوي و هوس و شهوت)در آنها نظر نکنند»[i]
نکته مهم درباره بيان فوق از حضرت بهاءالله آن که اولياي الهي از قبل مژده آمدن چنين ايامي را هنگام ظهور موعود اسلام و اديان آسماني داده اند. در حديثي به نقل از حضرت امير چنين آمده است: «اگر قائم ما قيام کند آسمان باران خود را فرو مي ريزد و زمين نباتات خود را بيرون مي دهد، و کينه ها از دل بندگان خدا زائل مي شود، و درندگان و حيوانات با هم ساخته از يکديگر رم نمي کنند، تا جائي که زني که مي خواهد راه عراق و شام را بپيمايد همه جا قدم بر روي سبزه و گياهان مي گذارد و زينت هاي خود را بر سر دارد و کسي طمع به آن نمي کند؛ نه درنده اي به او حمله مي آورد و نه او از درندگان وحشت دارد»[ii] ملاحظه مي فرمائيد که اين حديث، با چه تشبيهاتي همان مضمون بيان حضرت بهاءالله در فوق است! آري مربيان و اولياي آسماني حقيقت واحده اند و اراده فرموده اند انسانها را نيز که نوع واحدند با هم متحد و مهربان فرمايند.
تا به حال از خود پرسيده ايد که زماني که تمام زنان مصر به حضرت يوسف به ديده شهوت مي نگريستند، چرا هيچ کس مردان را مجبور به داشتن حجاب نکرد؟ آيا هوسبازي زنان آن زمان بايد باعث مي شد تا مردان حجاب داشته باشند؟ همين امر در مورد حجاب زنان نيز صدق مي کند.
با توجه به بيانات فوق از حضرت بهاءالله و حضرت علي (ع)، بايد گفت تا حال فقط تأکيد بر اين بوده که زنان بايد خود را در حجاب سفت و سخت بپيچند که نکند چشم مردي به آنان افتد و تحريک شود! اما در دوره اي که جامعه جهاني دوره بلوغ خود را، طبق بشارات انبياء و از جمله بشارات فوق از حضرت علي آغاز کرده، مردان نيز بايد به چنان بلوغي از نظر ايماني و فرهنگي رسند که به اين آساني به امتحان نيفتند! به عبارتي ديگر فقط زنان نيستند که بايد عفت و عصمت داشته باشند بلکه مردان نيز بايد تقوي و انضباط معنوي و اخلاقي بر طبق آموزه هاي بهايي پيشه سازند، تا هر دو جنس بتوانند با رعايت اعتدال و ادب و حيا و عفت و تقوي با هم تعامل و ارتباط معنوي, انساني, علمي, فرهنگي, هنري و اقتصادي داشته باشند.
در مورد نوع پوشش لباس براي مردان وزنان، حضرت بهاءالله معياري را تعيين فرموده اند که در هر مکاني مي توان آن را مورد استفاده قرار داد: «خداوند تعيين حد را از لباس برداشته ، بگونه اي لباس بپوشيد که ملعبه جهال نگرديد». يعني اگر در جامعه اي مردم با چادر و يا روسري هستند، اگر بدون روسري کسي در شهر بگردد انگشت نما ميشود و بالعکس اگر در جائي که مردم بدون حجاب هستند با روبنده و چادر ظاهر شويم ملعبه و مسخره ميگرديم؛ بنابراين خوب است که پوشش ما نزديک به عرف اجتماع باشد. البته اين تبعيت از عرف داراي حدودي است. مثلا برهنگي هرچند ممکن است در جائي رايج باشد براي فرد مومن رفتار پسنديده اي نيست.
حضرت ولي امرالله در ابلاغيه اي خطاب به محفل روحاني ملي بهائيان ايران راجع به قضيه رقص و تقليد البسه تساء غرب مي فرمايند: «اول وظيفه محفل ملي بهائيان در اين ايام که اخلاق در آن سامان تدني نموده و تقليد و عدم تقيد و لامذهبي رواجي شديد يافته، اين است که جمهور بهائيان را از قبل اين عبد کرارا و مرارا در کمال تاکيد و به نهايت صراحت تذکر دهند که تجاوز از آداب بهائي و مخالف مبادي ساميه امريه راجع به تنزيه و تقديس و عفت و عصمت و اعتدال در امور و اجتناب از سيئات اهل غرب و آداب مذمومه غير مرضيه آنان، توليد مفاسد عظيمه در جامعه نمايد و بنيه جامعه را ضعيف نمايد و از رونق بيندازد. بهائيان بايد همت در ترويج و اقتباس از حسنات اهل غرب نمايند نه تقليد سيئات آنان، امتياز بهائيان حقيقي در اين است لا غير.»[iii]
بيانات زير بيانگر اهميت پوشش و عفت هستند:[iv]
«هر نفسي از او آثار خباثت و شهوت ظاهر شود او از حقّ نبوده و نيست.»
«طراز اعظم از براي اماء عصمت و عفّت بوده و هست . لَعَمْرُ اللّه نور عصمت آفاقِ عوالم معاني را روشن نمايد و عرفش بفردوس اعلي رسد»
«اهل بهاء بايد مظاهر عصمت کبري و عفّت عظمي باشند در نصوص الهيّه مرقوم و مضمون آيه به فارسي چنين است که اگر ربّات حجال با بدع جمال بر ايشان بگذرند ابداً نظرشان بآن سمت نيفتد . مقصد اين است که تنزيه و تقديس از اعظم خصائص اهل بهاء است. ورقات موقنه مطمئنه بايد در کمال تنزيه و تقديس و عفّت و عصمت و سِتر و حجاب و حيا مشهور آفاق گردند تا کلّ بر پاکي و طهارت و کمالات عفتيّه ايشان شهادت دهند زيرا ذرّه اي از عصمت اعظم از صد هزار سال عبادت و درياي معرفت است.»
«عنداللّه امري اعظم از عصمت و عفّت نيست . اين اعظم مقامات عالم انسانيست و از خصائص اين خلقت رحماني و دونِ آن از مقتضيات عالَم حيواني.»
«اِنّا نَأمُرُ عِبَادَ اللّهِ وَ اِمَائَهُ بِالْعِصْمَةِ وَ التَّقْوَي لِيَقُوْمُنَّ مِنْ رَقْدِ الْهَوَي وَ يَتَوَجَّهُنَّ اِلَي اللّهِ فَاطِرِ الْاَرضِ وَ السّمَاءِ» «اِنَّ اللّهَ قَدْ جَعَلَ الْعِصْمَةَ اِکْلِيْلاً لِرُؤوُسِ اِمَائِهِ طُوْبَي لِاَمَةٍ فَازَتْ بِهَذا الْمَقَامِ الْعَظِيْمِ.»
در انتها به بيانات زير توجه کنيد:[v]
«…بايد به ياد داشت که هدف زندگي جهاني مهيا نمودن روح براي جهان بعد است. شخص بايد در اين جهان ياد بگيرد که غرائز و کششهاي حيواني را کنترل کند، نه اينکه بنده آنها باشد.»
«جهان امروز بيش از حد طبيعي غرق در شهوات عشق جسماني و فاقد ارزشهاي روحاني است. … زندگي مشترک و مشروعشان (احبا) بايد در صدد تدارک قيد و بند ها و شروطي براي رفاقت و عشق ابدي و مؤسس بر حيات روحاني انسان، نه حيات جسماني باشند.»
«عفت و عصمت به قبل و بعد از ازدواج مربوط مي شود. قبل از ازدواج عفت و عصمت مطلق و بعد از آن وفاداري صرف به همسر. وفاداري در روابط زناشوئي و وفاداري در قول و عمل.»
[i]. گنجينه حدود و احکام – صفحه 229
[ii]. بحارالانوار ترجمه آقاي دواني جلد 13 – صفحه 1109
[iii]. امر و خلق جلد 3 – صفحات 70 – 71
[iv]. نقل از گلزار تعاليم – صفحات 217 – 219
[v]. کتاب انوار هدايت – صفحات 450 – 452