يکي از علل نسخ شدن حکم نماز جماعت اين است که هيچ انساني محل اقتداء مؤمنين در نماز نگردد و هر کسي در تنهائي خويش با نهايت توجه و آرامش بسوي خداوند نيايش کند، زيرا هر کسي خود مسؤل اعتلاي روحاني خويش و بيان راز و نياز قلبي خود با خداوند است و نبايد اين امر مهم را به شخص ديگري تفويض نمود.
علت ديگر اينکه در پيشگاه خداوند، همه برابر باشند و پيش نماز و صاحب امتيازي تعيين نگردد. البته در دوران گذشته به سبب عدم امکان آموزش همگان لزوم اين نوع نماز کاملا محسوس بود زيرا در خلال آن آموزش آداب و شيوه ها نيز صورت مي گرفت و حتي اگر کسي نمي توانست کلمات را ادا کند از انجام اين فريضه محروم نمي ماند. اما امروز خوشبختانه امکان آموزش آنقدر وسيع گرديده که نيازي به بکار گيري آن روش نيست.
درهر صورت هر نحوه نيايشي که پيامبر الهي توصيه نمايد همان صحيح است و درستي يا نادرستي آن از مرجعي غير از کلام الهي تعيين نمي گردد. همان گونه که اين شيوه نيايش مرسوم نبود و حضرت محمد انجام آن را در دوره خود به صلاح دانستند، به همين سياق تغيير آن به سبب عدم ضرورت، از جانب خداوند، امري طبيعي است.