قسمتی از لوح مبارک حضرت بهاءالله خطاب به شيخ محمّد تقی اصفهانی معروف به نجفی بر اساس نسخه زين المقرّبين – ١٩٢٠ ميلادى چاپ مصر
“يا شيخ اگر اين امور انکار شود کدام امر لائق اقرار است بيّن لوجه اللّه و لا تکن من الصّامتين . حضرت نجفعلی را اخذ نمودند و با کمال جذب و شوق قصد مقام شهادت نمود و باين کلمه ناطق [ما بها و خون بها را يافتيم] اين بگفت و جان داد . در اشراق و تجلّی نيّر انقطاع که از شطر اعلای قلب ملّا عليجان اشراق نمود نظر نمائيد نفحات کلمه عليا و اقتدار قلم اعلی بشانی جذبش کرد که ميدان شهادت و ايوان عشرت نزدش يکسان بل الاولی اولی. در جناب ابا بصير و سيّد اشرف زنجانی تفکّر نمائيد . امّ اشرف را حاضر نمودند که ابنش را نصيحت نمايد ترغيب نمود الی ان فاز بالشّهادة الکبری. يا شيخ اين حزب از خليج اسماء گذشتهاند و بر شاطی بحر انقطاع خرگاه برافراشتهاند . ايشان صد هزار جان رايگان نثار نمايند و بما اراده الاعداء تکلّم ننمايند بارادة اللّه متمسّکند و از ما عند القوم فارغ و آزاد سر دادند و کلمهٔ نالائقه نگفتند. تفکّر نمائيد گويا از بحر انقطاع نوشيدهاند زندگی دنيا ايشان را از شهادت در سبيل الهی منع ننمود . در مازندران جمع کثيری از عباد اللّه را تمام نمودند حاکم بمفتريات جمعی را تاراج کرد . از جمله ذکر نمود حضرات اسلحه جمع کردهاند و بعد از تفحّص ملاحظه شد يک لوله تفنگ من غير اسباب بوده . سبحان اللّه اين حزب بسلاح محتاج نه چه که کمر همّت لاجل اصلاح عالم بستهاند . جندشان اعمال طيّبه سلاحشان اخلاق مرضيّه و سردارشان تقوی اللّه . طوبی لمن انصف .لعمر اللّه اين حزب از صبر و سکون و تسليم و رضا مظاهر عدل شدهاند و در اصطبار بمقامی رسيدهاند که کشته شدهاند و نکشتهاند مع آنکه بر مظلومهای ارض وارد شد آنچه که تاريخ عالم شبه آن را ذکر ننموده و چشم امم مثلش را نديده . آيا سبب آنکه اين بلايای عظيمه را قبول نمودهاند و در دفع آن دست در نياوردهاند چه بوده و علّت تسليم و سکون چه؟ سبب منع قلم اعلی در صباح و مساء و اخذ زمام امور بقدرت و قوّت مولی الوری . در ابا بديع تفکّر نمائيد آن مظلوم را اخذ نمودند و بسبّ و لعن اين مظلوم امر کردند . و لکن بعنايت الهی و رحمت ربّانی شهادت اختيار نمود و به آن فائز گشت . ان تعدّوا الشّهداء فی سبيل اللّه لا تحصوهم . در حضرت سيّد اسماعيل عليه سلام اللّه و عنايته نظر نمائيد که قبل از فجر باب بيت را با عمّامه خود جاروب نمود و بعد در کنار شطّ مقبلا الی البيت بدست خود جان نثار نمود . در نفوذ کلمه نظر نما جميع اين نفوس را اوّل بسبّ و لعن امر نمودند و لکن هيچ کدام ارادهٔ خود را بر ارادة اللّه مقدّم نداشت.”