حضرت بهاءالله شارع دیانت بهائی

قسمتهایی از آثار حضرت بهاءالله

بسم الله الابهی
مقصود از کتابهای آسمانی و آيات الهی آنکه مردمان به راستی و دانائی تربيت شوند که سبب راحت خود و بندگان شوند.


هر امری که قلب را راحت نمايد و بر بزرگی انسان بيفزايد و ناس را راضی دارد مقبول خواهد بود. مقام انسان بلند است اگر به انسانيّت مزيّن و الّا پست‌تر از جميع مخلوق مشاهده می شود.


بگو ای دوستان! امروز را غنيمت شمريد و خود را ازفيوضات بحر تعالی محروم ننمائيد. از حق می طلبم جميع را به طراز عمل پاک و خالص در اين يوم مبارک مزيّن فرمايد. اِنَّه هُو المُختار. (1)


بگو ای دوستان! سرا پردهء يگانگی بلند شد، به چشم بيگانگان يکديگر را مبينيد. همه بار ِ يک داريد و برگِ يک شاخسار.

به راستی مي گويم، هر آنچه از نادانی بکاهد و بر دانائی بيفزايد او پسنديده آفريننده بوده و هست. بگو ای مردمان! در سايه داد و راستی راه رويد و در سراپرده يکتائی در آئيد. (2)


انسان طلسم اعظم است و لکن عدمِ تربيت، او را از آنچه با اوست محروم نموده. به يک کلمه، خلق فرمود به کلمهء اخری به مقام تعليم هدايت نمود و به کلمه ديگر مراتب و مقاماتش را حفظ فرمود .


انسان را به مثابه معدن که دارای احجار کريمه است مشاهده نما. به تربيت، جواهر آن به عرصهء شهود آيد و عالم انسانی از آن منتفع گردد. (3)


لَيسَ الفَخر لِمَن يُحِبُّ الوَطَن بَل لِمَن يُحِبُّ العَالَم…


فی الحقيقه عالم يک وطن محسوب است و من علی الأرض اهل آن و مقصود از اتّحاد و اتّفاق که در کتب انبيا از قلم اعلی ثبت شده در امور مخصوصه بوده و خواهد بود، نه اتّحادی که سبب اختلاف شود و اتّفاق بآن ، علّت نفاق گردد ….


دينُ اللّه و مذهبُ اللّه از برای حفظ و اتّحاد و اتّفاق و محبّت و الفت عالم است ، او را سبب و علّت نفاق و اختلاف و ضغينه و بغضاء منمائيد . (4)


مأخذ:
(1) حضرت بهاءالله، دریای دانش ص 1
(2) همان مأخذ، ص 7
(3) همان مأخذ، ص 12
(4) همان مأخذ، ص 20

ارسال شده توسط ‘آوای دوست’ در ۵/۱۳/۱۳۸۷