شعر : از عاطفه حدادیان
با صدای جناب عارف و خانم عاطفه حدادیان
این جهان به سرا پرده جانان گذری کرد
مکنون ازل را به بصر فاش همی کرد
مقبول جهان، درّ گران، نقطه اولی
این راز نهان را به همه مژده دهی کرد
هر چند که ظلم شه و نادانی مردان تعصب
هر یک سر شمشیر به آن سرو سهی کرد
لکن به دمی لرزه نیافتاد براندام
بر عهد بمانده، و بلایا سپری کرد
بستند به اندام عفیفش چنان توپ و تپانچه
تبریز در آن شب، به طوفان سپری کرد
آن میر قجر، مرد غضب، قاسط و فرزین جفاکار
بیهوده خیالی به سرش، گوشاسب، شبی کرد
امروز کز آن روز دو صد سال گذشته است
آن درّ بها تاج زری بر سر عالم ابدی کرد
الواح و اثار الهي
@Alvah_O_Asare_Elahi