اصول اعتقادی دیانت بهائی

آیا انسان به دین نیازمند است؟

برخی دین را سرچشمه محبّت و روحانیّت و برخی دیگر آن را عامل انواع تعصّب، جنگ و خونریزی میدانند. بهائیان بر این باورند که ادیان الهی چنانچه به اصل تعالیم آنان رجوع شود همه از نیروی محرّکه ای برخوردارند که قادر است تکامل افراد بشر و جوامع انسانی را موجب شود. هر گاه تعالیم ادیان سوءتعبیر شوند و به دست انسان تغییر ماهیّت دهند یا از آن تعالیم سوءاستفاده به عمل آید، بدیهی است که سبب درد و رنج بسیار برای ابناء بشر گردند. در کتب و آثار بهائی این نکته تأکید شده است که دین باید سبب الفت و محبّت باشد، در غیر این صورت بی دینی بهتر است:

«جمیع انبیای الهی مظاهر حقیقتند… جمیع نفوس مقدّسه که به عالم آمده اند چراغ های حقیقت بودند. حقیقت وحدت عالم انسانی است، حقیقت محبّت بین بشر است، حقیقت اعلان عدالت است، حقیقت هدایت الله است، حقیقت فضائل عالم انسانی است. انبیای الهی جمیعاً منادی حقیقت بودند و جمیع متّحد و متّفق بودند… همین قِسم که انبیاء محبّ یکدیگرند ما نیز باید محبّ یکدیگر باشیم… اساس ادیان الهی محبّت است و الفت و یگانگی… وقت آن آمده که جمیع با همدیگر صلح نمائیم و به دوستی و راستی پردازیم. تعصّب مذهبی نمانَد، تعصّب جنسی نمانَد، تعصّب وطنی نمانَد، با یکدیگر در نهایت الفت و ومحبّت باشیم… وحدت عالم انسانی ترویج نمائیم، فضائل عالم انسانی آشکار کنیم… جمیع در یک نقطه جمع شویم و آن نقطه وحدت عالم انسانی است…»

به اعتقاد بهائیان تعالیم یک دین باید با تحوّلات اجتماعی زمان همخوان باشد. حضرت بهاءالله، مؤسّس آئین بهائی فرموده است که «رگ جهان در دست پزشک دانا است، درد را می بیند و به دانائی درمان می کند. هر روز را رازی است و هر سر را آوازی، درد امروز را درمانی و فردا را درمان دیگر، امروز را نگران باشید و سخن از امروز رانید.»

آموزه های روحانی و اخلاقی همه ادیان الهی در راستای زمان یکسان بوده است. همه از محبّت، مودّت، انصاف، عدالت و ایمان سخن رانده اند. با این حال همه ادیان الهی مشمول فرآیند ظهور و سقوط نیز بوده اند. تاریخ شاهد جنبش های مذهبی بسیاری در جهت اصلاح و تجدیدنظر در مبادی و موازین یک دین بوده است، لکن همه این تلاش ها منجر به ایجاد شکاف، تعصّب، اختلاف و کشمکش بین پیروان ادیان گردیده است. به اعتقاد بهائیان تنها پروردگار عالمیان مجاز و مختار به دخالت در فرآیند تاریخ به وسیله پیامبران خود است. این پیامبرانند که به حقایق جاودانی و گاه به فراموشی گراییده ادیان حیات جدید می بخشند و در عین حال با وضع تعالیم و احکام جدید که متناسب با روح زمان ظهورشان است، به اصلاح عالم می پردازند و تحوّل و پیشرفت جامعه انسانی را موجب می گردند.

مأخذ:
آئین بهائی (نگرشی کوتاه به تاریخ و تعالیم) ص۴۶-۴۵


کانال گُل مَستور (https://t.me/Gol_e_Mastour)