حضرت بهاءالله شارع دیانت بهائی

“بزرگداشت روز درگذشت حضرت بهاءالله”

مه 24, 2018 | مقالات جامعه بهائی
اقتباس از نویسندگان بهائی

حضرت بهاءالله بنیانگذار آئین بهائی قبل از طلوع آفتاب روز ۲۹ ماه می ۱۸۹۲ میلادی پس از ۴۰ سال تبعید، اسارت، آزار و اذیت زمانی که هنوز زندانی دولت عثمانی بودند عالم خاکی را وداع گفته به عالم باقی شتافتند. بدین مناسبت بهائیان در سراسر عالم (۱۹۲ کشور و منطقه) روز ۲۹ ماه می را با جلساتی روحانی به دعا و مناجات می‌پردازند.

حضرت بهاءالله در ۱۲ نوامبر ۱۸۱۷ میلادی در خانواده اشرافی و خوشنام درتهران متولد شدند. اصل و نسب ایشان به یزدگرد سوم، آخرین پادشاه امیراطوری ساسانی می‌رسد. پدرشان میرزا بزرگ نوری از وزرای دربار پدر فتحعلی‌شاه قاجار و فرماندار بروجرد و لرستان بودند. پس از درگذشت پدرشان حاجی میرزا آغاسی صدراعظم محمدشاه پیشنهاد وزارت به حضرت بهاءالله نمود ولی ایشان قبول نکردند.

پس از حادثه سوءقصد به ناصرالدین شاه مادر شاه حضرت بهاءالله را محرک اصلی سوءقصد پنداشت، در نتیجه به دستور شاه حضرت بهاءالله را دستگیر و زندانی نمودند. زندانی که حضرت بهاءالله در آن زندانی بودند (سیاه‌چال) نام داشت، دخمه‌ای سرد، تاریک، مرطوب که محل زندان قاتلین، سارقین و راهزنان بود. حضرت بهاءالله را مدت چهار ماه زیر زنجیری سنگین در سیاه‌چال زندان کردند.

پس از چهار ماه هنگامی که بیگناهی حضرت بهاءالله ثابت شد شاه چاره‌ای جز آزاد کردن ایشان را نیافت ولی او را پس از آزادی ملزم به ترک ایران نمود که تبعید ۴۰ ساله حضرت بهاءالله و خانواده ایشان از آنجا آغاز شد. حضرت بهاءالله را از ایران به بغداد و از آنجا به دلیل دسیسه‌گری علما و حکمای دولت ایران پس از ده سال به استامبول پایتخت امپراطوری عثمانی و سپس به ادرنه یکی دیگر از شهرهای عثمانی (ترکیه امروز) تبعید نمودند. در آخر پس از حدود پنج سال به زندان عکا واقع در فلسطین که دولت عثمانی آنجا را تبعیدگاه مجرمین و آشوبگران نموده بود فرستاده شدند و مدت ۲۴ سال تا آخر عمر زندانی دولت عثمانی بودند.

حضرت بهاءالله قبل از حرکت از بغداد به سمت استامبول اظهار داشتند که ایشان مظهر آئینی جدید مبتنی بر صلح جهانی و وحدت عالم انسانی هستند و پیش‌بینی‌های ادیان گذشته در مورد ظهور این آئین جدید به تحقق پیوسته است و ایشان موعود همه ادیان گذشته می‌باشند. همانند بازگشت شاه‌ بهرام در دیانت زرتشت، یا ظهور بودای پنجم در مذهب بودایی، یا هویت مسیحایی در یهودیت، یا بازگشت (پدر سرمدی و روح حقیقت) در مسیحیت و یا رجعت حسینی در اسلام.

اگر چه حضرت بهاءالله ۴۰ سال از زندگی خود را به عنوان یک تبعیدی و زندانی به سر بردند ولی اسارت ایشان به هیچ وجه مانع از اظهار پیام الهی خود حتی به قدرتمندترین افراد نشد. یکی دیگر از ویژگی‌های قابل توجه ظهور حضرت بهاءالله این واقعیت است که ایشان نامه‌هایی به تعدادی از شاهان و حاکمان وقت حتی کسانی که مسئول زندان کردن ایشان بودند، فرستادند. در میان حاکمان نامه‌هایی به ناصرالدین شاه فرمانروای ایران، سلطان عبدالعزیز سلطان امپراطوری عثمانی و وزرای او، ناپلئون سوم امپراطور فرانسه، الکساندر دوم تزار روسیه، ویلهم اول پادشاه پروس، ملکه بریتانیا و ایرلند، ملکه ویکتوریا، فرانسیس ژوزف امپراطور اتریش و مجارستان، پاپ پیوس نهم رئیس کلیسای کاتولیک و حاکمان امریکا فرستادند.

حضرت بهاءالله با عظمت و اقتدار از آنها خواستند که با یکدیگر برای حل و فصل اختلافات و تلاش در جهت بهبود جهان و مردمان آن بکوشند و عدالت اجتماعی و حمایت از حقوق ستمدیدگان را فراموش نکنند. ایشان از حاکمان وقت در یک پیام عمومی خواستار کاهش تسلیحات نظامی شدند و به آنها هشدار دادند که اگر به توصیه‌های ایشان گوش فرا ندهند فجایع بزرگی گریبانگیر آنها خواهد گردید.

حضرت بهاءالله به ما می‌آموزند که بشر نژادی واحد است و زمان برای اتحاد جامعه جهانی فرارسیده است. تنها یک خدا وجود دارد و تمام ادیان از جانب یک خدای واحد هستند و زمان آن رسیده که بشر به حقیقت یگانگی خود آگاه گشته، متحد شوند.

حضرت بهاءالله در همان شهر تبعیدی خود، شهر عکا که در آن زمان بخشی از امپراطوری عثمانی بود به خاک سپرده شدند و امروزه قبله‌گاه و زیارتگاه پیروان آئین بهائی می باشد.

۵۶ سال پس از درگذشت حضرت بهاءالله یعنی سال ۱۹۴۸ کشور اسرائیل تأسیس شد و شهر عکا و شهر مجاور یعنی حیفا که امروزه مرکز روحانی و اداری بهائیان است نیز در کشور اسرائیل واقع گردید.


منبع: سایت شهروند