زندگی انسان هنگامی شروع میشود که روح به جنین در حین پیدایش تعلق پیدا میکند. هنگام مرگ، جسم به عالم خاک باز میگردد و روح به ترقی خود در عوالم معنوی الهی ادامه میدهد.
در این رابطه حضرت عبدالبهاء میفرمايند: «اگر بعد از فوت جسد، روح را فنائی باشد مثل اين است که تصور نمائيم مرغی در قفس بوده به سبب شکست قفس هلاک گرديده و حال آن که مرغ را از شکست قفس چه باک و اين جسد مثل قفس است و روح به مثابه مرغ. ملاحظه کنيم که اين مرغ را بدون اين قفس در عالم خواب پرواز است، پس اگر قفس شکسته شود مرغ باقی و برقرار است، بلکه احساسات آن مرغ بيشتر شود، ادراکاتش بيشتر گردد، انبساطش بيشتر شود.»۱
پس از آنکه تعلق روح به بدن پایان میپذیرد، روح در سفری ابدی به سوی کمال ترقی میکند. حضرت بهاءالله میفرمایند: «و مِنه تَظهَرُ آثارُ اللهِ وَ صِفاتُهُ وَ عِنایَهُ وَ الطافُه.»۲
(و از روح آثار و صفات ربانی و عنایات و الطاف خداوندی ظاهر میشود.)
ارواح پاک بر تاثیر خود بر پیشرفت و ترقی این جهان و مردمانش ادامه میدهند. «اشراقات آن ارواح سبب ترقيات عالم و مقامات امم است. ايشاناند مايۀ وجود و علت عظمی از برای ظهورات و صنايع عالم.»۳
حضرت بهاءالله در مورد عالم بعد میفرمایند: «فرق اين عالم با آن عالم مثل فرق عالم جنين و اين عالم است.» ۴
همانطور که رحم مادر محیط مناسبی جهت پرورش جسمانی انسان در مرحلۀ جنينی فراهم میکند، دنیای مادی نیز عرصهای است که در آن خصوصیات و توانمندیهای روحانیای را که برای ادامۀ سفرمان به آنها نیاز داریم، توسعه و پرورش میدهیم. به واسطۀ لطف و مرحمت الهی هم در این عالم و هم در زندگی بعد ترقی میکنيم. همچنین اعمال نیکی که به نام و یاد ما در این دنیا انجام میشوند و نيز دعاهای خالصانۀ دوستان و بستگان در ترقی روحمان در عالم بعد مؤثر هستند.
در پرتو چنین دیدگاهی، از مرگ نباید هراس داشت. حضرت بهاءالله مرگ را «بشارت»۵ توصیف میکنند. ایشان میفرمایند:«أَنْتَ مُلْكِي وَمُلْكِي لا يَفْنى. کَيْفَ تَخافُ مِنْ فَنائِكَ، وَأَنْتَ نُوري وَنُوري لا يُطْفى. كَيْفَ تَضْطَرِبُ مِنْ إِطْفائِكَ، وَأَنْتَ بَهائِي وَبَهائِي لا يُغْشى، وَأَنْتَ قَمِيصي وَقَميصِي لا يَبْلَى.»۶
(تو قلمرو منی و قلمرو من نابود نمیشود پس چگونه از نابودی خود هراسناکی؟ تو نور منی و نور من خاموش نمیشود. چرا از خاموشی خود نگرانی؟ و تو شکوه منی و شکوه من محو و زائل نمیشود و تو پیراهن منی و پیراهن من کهنه و فرسوده نمیشود.)
مآخذ:
۱- حضرت عبدالبهاء، مفاوضات ص۱۶۰
۲- منتخباتی از آثار حضرت بهاءالله،
ص۶۲ شمارۀ ۸۱
۳- همان مأخذ
۴- همان مأخذ
۵- حضرت بهاءالله، کلمات مکنونۀ عربی، شمارۀ ۳۲
۶- حضرت بهاءالله، کلمات مکنونۀ عربی، شمارۀ ۱۴
کانال گُل مَستور (https://t.me/Gol_e_Mastour)