اصول اعتقادی دیانت بهائی

ظهور الهی پدیده‌ای تکرار شونده و پایان‌ناپذیر است که مقصود از آن تربیت و ترقی تدریجی نوع بشر است

به مناسبت سالروز اظهار امر حضرت محمد:
نظری به مقام و منزلت پیامبران
مربیان عالم بشری

در طول تاریخ خداوند سلسله‌ای از مربیّان الهی را برای بشر فرستاده است که به عنوان مظاهر ظهور الهی شناخته می‌شوند و تعالیمشان شالودۀ پیشرفت تمدّن را فراهم آورده است. از میان این مظاهر ظهور می‌توان به حضرت ابراهیم، کریشنا، زرتشت، موسی، بودا، مسیح و محمّد اشاره کرد……خداوند نه تنها واحد و بی‌همتا است، بلکه کاملاً برای بشر غیر قابل درک است و تا همیشه چنین خواهد بود. هیچ ارتباط مستقیمی بین خالق کل شئ و خلق او وجود ندارد.تنها راه تقرب به حقیقت الوهیتی که ورای هستی وجود دارد از طریق سلسله پیام‌آورانی است که خداوند می‌فرستد. خداوند به این طریق خود را برای بشریت “ظاهر” می‌سازد و آگاهی انسان در شخص مظهر ظهور می‌تواند از اراده و صفات الهی با خبر شود. آنچه که کتب مقدس به عنوان “لقاءالله”، “معرفةالله” ، “عبادت الهی” و “خدمت به درگاه خداوند” مطرح کرده‌اند به عکس‌العمل روح انسان هنگام تصدیق ظهور جدید اطلاق می‌شود. ظهور پیامبر الهی خود “یوم قیامت” است. به این ترتیب، حضرت باب اعتقاد صوفیان را دربارۀ امکان وحدت عرفانی فرد با وجود الوهیت از طریق مراقبه و آداب رمزگونه مردود می‌شمارند:

«فریب به نفس خود مدهید که از برای خدا عمل می‌کنیم که لدون‌الله می‌کنید؛ که اگر لله کنید از برای من یظهره‌الله خواهید کرد و ذاکر او خواهید بود … قدری تعقل نموده که از مبدأ امر محتجب نگردید.»

حضرت باب، از برداشت متعارف اسلامی از “توالی ظهور” رسولان الهی که با رسالت حضرت محمّد خاتمه می‌یابد، فراتر رفته تصریح می‌نمایند که ظهور الهی پدیده‌ای تکرار شونده و پایان‌ناپذیر است که مقصود از آن تربیت و ترقی تدریجی نوع بشر است. هنگامی که آگاهی انسان هر یک از پیامبران الهی را بشناسد و به ندای او پاسخ گوید، توانمند‌های معنوی، اخلاقی و فکری نهان در او به طور پیوسته رشد کرده و به این ترتیب راه را برای شناخت مظهر ظهور الهی بعدی آماده و هموار ‌می‌نماید.

مظاهر ظهور الهی، از جمله حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت مسیح، و حضرت محمد – در ذات یکی هستند اگر چه شخصیت‌های جسمانی آن‌ها با یکدیگر متفاوت است و جنبه‌هایی از تعالیمشان که به اجتماع بشری همواره در حال تکامل مربوط می‌شود نیز با هم تفاوت دارند. می‌توان گفت که هر یک از آن‌ها دارای دو “مقام” هستند: مقامی بشری و الهی. هر یک از آن‌ها دو برهان برای رسالت خود دارند: شخصیتشان و حقایقی که تعلیم می‌دهند. هر کدام از این شواهد برای هر جستجوگر صادقی کفایت می‌کند؛ موضوع در واقع خلوص نیت است….کسانی که صادقانه به پیامبری که از او پیروی می‌کنند ایمان داشته باشند، ایمانشان به آن‌ها آمادگی می‌دهد تا ظهور بعدی را که از یک منبع واحد الهی است بشناسند. به این ترتیب آن‌ها وسائلی می‌شوند که از طریق آن‌ها کلام الهی همچنان به تحقق مقصد خود در حیات نوع بشر ادامه می‌دهد. این معنای حقیقی اشارات ادیان گذشته به “رستاخیز” است.
حضرت بهاءالله، جدید‌ترین این پیام‌آوران بیان می‌دارند که منشأ تمامی ادیان عالم یکی است و ادیان مختلف، در حقیقت، بخش‌های متوالی یک دین الهی را تشکیل می‌دهند.

بهائيان معتقدند که اکنون نياز مبرم نوع بشر، يافتن بينشی وحدت‌بخش در مورد آيندۀ اجتماع و ماهيّت و هدف زندگی است. چنین بینشی در آثار حضرت بهاءالله روشن می‌شود……(۱)

۱-https://bicentenary.bahai.org/fa/the-bab/articles/mission-bab/

۲۷ رجب سالروز بعثت حضرت «محمد» بر تمامی مسلمین علی الخصوص عزیزان در کشور ایران مبارک.


کانال تلگرام طلوع کرمل (https://t.me/tolo_e_carmel)