شعر ، ادب ، هنر در دیانت بهائی

موسیقی و نقش آن در تعلیم و تربیت اطفال (بخش اول)

فریده حاجی پور

کلیاتی درباره موسیقی و اهمیت آن:
حضرت عبدالبهاء می فرمایند: “… موسیقی یکی از مهم ترین هنرهاست… هنر موسیقی آسمانی و موثر است… موسیقی مائده روح و جان است… ” (1)
فلاسفه قدیم نیز بر این عقیده بوده اند که موسیقی هنری آسمانی و از افلاک است. پیروان نظریه فیثاغورث که اصل وجود را عدد می دانستند بر این عقیده بودند که ” … فواصل کُرات از یکدیگر به نسبت فواصل اعداد است که آوازها را می سازد و از گردش آن نغمه ای ساز می شود که روح عالم است و این نغمه را گوشهای مردمان به علت عدم استعداد یا نداشتن عادت نمی تواند بشنود و در حقیقت لحن موسیقی روح عالم وجود است.” (2)
افلاطون نیز علم موسیقی را “مبدأ کلّ علوم” می داند و ارسطو نیز عقیده داشت که موسیقی طبایع پرهیجان و منقلب را آرام می بخشد و چون داروی مسکّن، التهاب درونی را تسکین می دهد.” (3)
به طور کلی اکثر علماء و فلاسفه به تأثیر نغمات موسیقی در روح انسان اعتراف نموده و عقیده داشتند که چون اثر موسیقی کاملاً حقیقی است باید در تربیت کودکان از آن استفاده کرد. در امر بهائی، همچنانکه مسئله تعلیم و تربیت اطفال مورد اهمیت قرار دارد، نقش موسیقی نیز به عنوان وسیله ای جهت تعلیم و تربیت مورد توجه است. حضرت عبدالبهاء در این مورد می فرمایند: ” موسیقی را کیفیت شگفت انگیزی است که قلوب اطفال را شدیداً متأثر می سازد… قریحه و استعداد طبیعی که در نهاد اطفال مودوع است به سبب موسیقی به عرصۀ ظهور و بروز آید.” (4)
در مورد حدّ استفاده از موسیقی و به طور کلی ممدوحیّت یا مذمومیّت آن، بین حکما و متخصصین اختلاف است. اما اکثریت معتقدند که اگر استفاده از این هنر در حدّ اعتدال باشد نه تنها اثر نامناسبی ندارد بلکه تأثیر نیکو در روح و روان انسان خواهد داشت. از آنجا که به عقیدۀ بعضی، موسیقی از آزادترین هنرها محسوب و دارای گسترۀ وسیعی است می توان از آن در جهت پیشبرد اهداف انسانی و برانگیختن احساسات غیر انسانی نیز بهره جست. حضرت عبدالبهاء در بیانی که مؤید این قول است می فرمایند: ” … پس با هر نیّتی که در قلبتان باشد به موسیقی گوش فرا دهید، آن نیّت افزون گردد… ” (5) ” نوای موسیقی و نغمات، قلوب منجذبه را حیات می بخشد و لیکن نفوسِ منهمک در شهوات را به سوی هوی و هوس کشاند.” (6)
به طور کلی در دیانت بهائی، موسیقی ای که انسان را از حدّ ادب و وقار خارج می کند، منع شده است. حضرت ولی امرالله (شوقی افندی) نیز در یکی از توقیعات مبارکه می فرمایند: ” … موسیقی بدون شک قسمت مهمی از برنامۀ اجتماعات بهائی است… ولی یاران در این باره و دربارۀ دیگر امور، نباید از حدّ اعتدال خارج گردند…” (7)
اهمیت لحن خوش و ارتباط آن با روحانیّت:
استفاده از لحن خوش در قرائت کلمات و آیات الهی از روزگاران کهن تا به حال مرسوم بوده است و برای اینکه بیانات الهی و حتی کلمات بزرگان، از تأثیر بیشتری برخوردار باشد، آن را به آواز و صوت خوش مزیّن می نموده اند.
محقَّق است که لحن خوش در قلب و روح انسان اثر می گذارد، چنانکه حضرت عبدالبهاء می فرمایند: ” آهنگ و آواز، رِزق ِ روحانی قلوب و ارواح است.” (8) و نیز می فرمایند: ” آیات الهی خواه به صورت راز و نیاز و خواه دعا و مناجات باشد، وقتی با صوت و لحن خوشی تلاوت شود، بسیار موثّرتر است.” (9)روایات و حکایات متعددی در کتب و صحف ادیان قبل مشاهده می شود که نشانگر آن است که لحن موسیقی با روح انسان و در نتیجه روحانیات، ارتباط ناگسستنی دارد. از جمله، حدیثی از امام رضا (ع) نقل شده است که می فرمایند: ” قرآن را با حُسن صوت خود نیکو گردانید… زیرا حُسن صوت، حُسن قرآن را زیادت می گرداند.” (10)

حضرت بهاءالله در کتاب مستطاب اقدس در لزوم قرئت آثار الهی به لحن خوش توسط اطفال می فرمایند: ” عَلّمنا ذُریّاتکم ما نُزِّلَ مِنْ سَماءِ العَظَمَةِ وَ الاِقْتِدارِ وَ لِیَقْرَئوا اَلواحَ الرّحْمن بِاَحْسَنِ الاَلْحان…” (11) و نیز حضرت عبدالبهاء می فرمایند: “… و به آنها (کودکان) بیاموزید که با لحنی دلپذیر و موثر بخوانند…” (12) مهم ترین اثراتی که لحن خوش در افراد انسانی، به خصوص اطفال دارد، اولاً در ارتقاء ارواح به عوالم روحانی و ثانیاً در تبلیغ و جذب نفوس به امر الهی می باشد. به طوری که از لحاظ روانشناسی ثابت شده، اطفال در سنین طفولیت دارای احساساتی پاک و رقیق هستند و بسیار از محیط خارج تاثیر پذیرند، لذا تلاوت الواح و آثار به لحن خوش در ایشان بسیار مؤثّر می افتد و روحانیّت کلام الهی، قلوبشان را تسخیر خواهد نمود. چنانکه در مقام تلاوت آیات به لحن خوش، حضرت بهاءالله می فرمایند: ” قُل انّها تَجْذبُ الْقُلوبَ الصّافیةَ اِلی العَوالِمِ الرّوحانیةَ الّتی لاتُعَبِرَ بِالعِبارَة وَ لاتُشارُ بِالاِشارَة…” (13)


طلوعی دیگر(Tlgrm.in/tolouidigar)