جامعهٔ انسانی سرانجام به مرحله ای از بلوغ رسیده است که می تواند و باید تضادها و دشمنی ها را از بین ببرد و به وحدت و یکپارچگی برسد.
اما وحدت از نظر بهائیان به معنای همسانی و یکسانی نیست. وحدت به این معنا نیست که همه باید به یک شکل درآیند، به یک باور برسند، به یک نحو فکر کنند و به یک شکل زندگی نمایند.
این وحدت، وحدتی در کثرت است. یعنی این که انسانها بیاموزند با وجود تفاوتهای دینی، نژادی، ملی و با وجود باورها و سلیقه ها و روش های مختلف زندگی در کنار یکدیگر با صلح و صفا زندگی کنند.
“چون به گلستان درآییم، ملاحظه نماییم که این گل های رنگارنگ چقدر جلوه دارد. اختلاف الوان، زینت گلستان است. اگر یک رنگ باشد، جلوه ندارد… اختلاف الوان زینت عالم انسان است پس نباید سبب اختلاف گردد.”
بنابر این تلاش بهائیان در جهت ایجاد وحدت و محبّت تلاشی در جهت یکسان کردن مردم جهان یا از بین بردن گوناگونی فرهنگی نیست، بلکه ترویج این باور است که لزومی ندارد همه مثل هم باشیم تا بتوانیم با صلح و محبّت در کنار یکدیگر زندگی کنیم، ترویج این باور است که می توانیم معتقدات، روش ها، سلیقه ها و آداب و رسوم یکدیگر را محترم بشماریم و با وجود تفاوتها یکدیگر را دوست داشته باشیم.
“وحدت عالم انسانی، يعنی جميع بشر كلّ مشمول الطاف جليل اكبرند. بندگان يک خداوندند و پروردۀ حضرت ربوبيت. رحمت شامل كلّ است و تاج انسانی زينت هر سری. لهذا بايد جميع طوائف و ملل خود را برادر يكديگر دانند و شاخ و برگ و شكوفه و ثمر شجرۀ واحده شمرند، زيرا جميع، سلالۀ حضرت آدمند و لئالی يك صدف.”
برگرفته از کانال “آموزه های دیانت بهائی”