حضرت بهاءالله شارع دیانت بهائی

گزیده ای از آثار حضرت بهاءالله: آیات الهی (9)

” انشاء الله جمیع فائز شوند به آنچه که مقصود است و آن، این که کلّ لِوجهِ اللّه حرکت نمایند و مذهب الهی را سبب و علّت ضغینه و بغضا ننمایند، با کلّ به کمال رفق و مدارا و محبّت ملاقات کنند و کلمه را القا نمایند، اگر قبول شد و از وجهه اش نَضره رحمن مشاهده گشت، حقّ متعال را شاکر شوند و الّا او را به او واگذارند بدون آنکه ادراک عدم محبّت نماید. نفوس زکیه مطمئنّه راضیه مرضیه را لاَجلِ صفات پسندیده و اخلاق روحانیه هر نفسی اظهار محبّت می نماید و دوست می دارد و لکن نفوس غافله را باید لِوجه اللّه محبّت نمود که شاید مبدء رحمت و فضل را سبب و علّت عناد ندانند و ارض فی الجمله مستریح شود.” (1)


” فی الحقیقه امروز، ربیع عالم حقیقت است. فرات رحمت جاری، بحر عنایت موّاج، امطار فضل هاطل و نور وجه لامع و سرّ غیب ظاهر و آفتاب اسم اعظم از اعلی افق عالم مُشرق و لائح. طُوبی لِمَن عَرَفَ و فازَ و حسرت از برای نفوسی که اسباب فانیه ایشان را از مُسبّب و نعمت باقیه محروم نموده.” (2)


” آنچه الیوم محبوب است استقامت بر امر الله جلّ جلاله بوده. هر نَفْسی به این مقام بلند اعلی فائز شد به کلّ خیر فائز گشته. بلایا و مِحَن و رزایای سرّ و عَلَن، لَم یزَل و لایزال مخصوص احبّای حقّ بوده، طُوبی لِمَن شَربَ مِنها ساکناً صابراً فی اَمْر الله مَولی العالَمین. طَرْفِ عنایت حقّ با شما بوده و انشاء الله خواهد بود. از آنچه وارد شده محزون مباشید. مشاهده نما حقّ مَعَ آنکه خیر کلّ را خواسته و جمیع ناس را به افق اعلی دعوت نموده، بر او وارد شده آنچه بر احدی از اهل ابداع وارد نشده. این است شأن خلق، از حقّ منیع و مَطلع یقین گذشته‌اند و به اوهام خود مشغولند، زود است بر اعمال خود مطّلع شوند و بر انفس خود نوحه نمایند. انشاء الله لَمْ یزَل و لایزال از بحر سرور بیاشامی و به افق ابهی ناظر باشی.” (3)


” کلّ را به حکمت امر نمودیم و حکمت، اعمال و اخلاقی است که ناس را به بحر اعظم نزدیک نماید و سبب تشویق کلّ گردد. از حقّ می طلبیم عباد را مؤید فرماید بر ادراک حلاوت بیانش، چه اگر حلاوت بیان را بیابند کلّ از ما عِندَهُم بما عِندَهُ تمسّک نمایند. مکرّر در الواح الهی کلّ را به اَعمال طیبه و اخلاق مرضیه امر نمودیم. لَعَمری جنود منصوره اعمال طیبه بوده و هست. یا ابنَ اسمی، اخلاق مرضیه اَعلام منصوره‌اند در عالم. طوبی از برای نفسی که حبّ دو یوم، او را از حیات ابدی و نعمت سرمدی منع ننماید. کلّ را وصیت می نمائیم که به جنود اعمال و اخلاق امر الله را نصرت نمایند. از هر نَفْسی لوجه اللّه عملی ظاهر شود که سبب هدایت خلق گردد، آن عمل لایق اثبات است و به شهادت این مظلوم محو، آن را اخذ ننماید و تغییر به آن راه نیابد.” (4)


” اعمالی که منسوب به کتاب الهی است مابین اَعمال واضح و هویداست و به مثابه عطر خالص است مابین روایح اشیاء. می فرماید: ضَعُوا الاَقْوال، زَینُوا اَنْفُسََکُم بالاَعْمالِ الطّیبَةِ وَ الاَخْلاقِ الرّوحانیة النّورانیة. این خادم فانی امیدوار است که دوستان موفّق شوند بر آنچه به طراز قبول، عندالله مزین و مطرّز است. فی الحقیقه اگر انسان به نار محبّت الهی مشتعل نباشد و از مؤانست اولیا و ناصحین حقیقی محروم ماند، ایامش ضایع و عمرش تلف و به حسرت تمام و اسف بی منتهی راجع شود. در این صورت باید کلّ، دستِ رَجا به سماء جودِ واجبُ الوجود بلند نمائیم و کَرَم قدیم و فضل بدیع منیعش را آمل شویم تا عبادِ خود را به رضای خود مؤید فرماید و از شرّ نفس امّاره حفظ نماید. اوست مقتدر و بر هر امری توانا.” (5)


” انشاء الله در کلّ اَحیان، از رحیق حَیوان بیاشامید و به ذکر محبوب عالمیان مشغول باشید. اوامر الهیه از سماء عزّ احدیه نازل، باید کلّ به آن عامل شوید، امتیاز و ترقّی و فوز خَلق به آن بوده و خواهد بود، هر نَفْسی که به آن عمل نمود، رستگار شد. بعد از عرفان مطلع توحید و مشرق تفرید، دو امر لازم: اوّل استقامت بر حُبّش به شأنی که نِعاق ناعقین و ادّعای مدّعین او را از حقّ منع ننماید و کَاَن لَمْ یکُنْ شَیئاً انگارد و ثانی، اتّباع اوامر اوست که لَمْ یزَل مابین ناس بوده و خواهد بود و به او حقّ از باطل ممتاز و معلوم است. انشاء الله جهد نمائید تا بر عمل بما اَرادَ الله موفّق شوید. اِنّهُ لَهُوَ النّاصِحُ العَلیم.” (6)


” ای حبیب روحانی، نفحهء خوش جان که از ریاض روحانی متضوّع گشته مشام مشتاقان را معطّر نمود. سبحان اللّه رائحهء محبّت اللّه را چه نفوذ و ثبوتی است که سطوعش آفاق را احاطه می نماید و ثبوتش در عوالم وجود تا ابدُ الآباد باقی. الیوم، یوم الاعظم و انوارش چون نیر اکبر، کلّ عوالم را فرا گرفته و اَعمال و افعال، حُکم شجره طیبهء مذکوره در آیه مبارکه داشته که اصلش در اراضی مقدّسه ثابت و فروعش در ملأ اعلی و اثمار جَیده طیبه اش مِن دونِ انقطاع حاصل ….


پس باید الیوم به توفیقات رحمانیه، کلّ به اَعمال و افعالی قیام نمائیم که نورانیت عالم باشد و الیوم، کلّ طوائف و قبائل عالَم در ظلمات افعال و افکار مبتلا و هلاک. مقصد در این بیان آنکه جمیع احبّای الهی را در کلّ احیان متذکّر فرمائید که با خلق به صفات حقّ رفتار نمایند تا آنکه انتساب حقیقیشان الی اللّه در نزد عموم ثابت و واضح گردد.” (7)


” ای دوستان، به مَنزلهء سراج باشید از برای عالَم ظلمانی و به مثابه نور باشید از برای تاریکی، با جمیع اهل عالَم به کمال محبّت رفتار کنید. اجتناب و جدال و فساد، کلّ در این ظهور اعظم منع شده. نصرت به اعمال طیبه و اخلاق مرضیه بوده و خواهد بود. تَمَسَّکوا بالاِسْتِقامَةِ الکُبری فِی اَمْرِ رَبّکُمُ مالِک الوَری ثُمّ اعْمَلوا بما اُمِرتُمْ بِهِ فِی کِتابِ رَبِّکُمُ الْعَلیمِ الْحَکیم.” (8)


” ای صادق، انشاء الله به مَطلع صدق فائز باشی و به ذکرش ناطق. ردّ و قبول کلّ شیء در قبضه قدرت الهی بوده، هر چه را قبول فرموده او لَدَی الکلّ مقبول بوده و خواهد بود و هرچه را ردّ نموده، او مردود بوده و هست. الیوم صادق کسی است که مطلع صدق را بشناسد و به او متمسّک باشد و اگر نفسی به جمیع اعمال حسنه مرضیه عامل باشد و از مَطلع وحی و مَشرق الهام غافل گردد او از غافلین لَدَی العرش مذکور است. و همچنین اگر نَفْسی به جمیع کتب الهیه تکلّم نماید و به جمیع نصایح مُنزله ناس را متذکّر کند و تصدیق حقّ ننماید، او صادق نبوده و نیست.” (9)


یادداشت ها:
1) مجموعه آیات الهی جلد 2، صفحه 37
2) همان مأخذ، ص 38
3) همان مأخذ، ص 40
4) همان مأخذ، ص 42
5) همان مأخذ، ص 48
6) همان مأخذ، ص 49
7) همان مأخذ، ص 51
8) همان مأخذ، ص 53
9) همان مأخذ، ص 55

ارسال شده توسط ‘آوای دوست’ در ۹/۰۱/۱۳۸۷