آغاز گفتار، ستایش پروردگار است.
ای بندگان! چشمههای بخشش یزدانی در جوش است از آن بنوشید، تا به یاری دوست یکتا از خاک تیره پاک شوید و به کوی دوست یگانه در آئید. از جهان بگذرید و آهنگ شهر جانان نمائید.
ای بندگان! آتش پرده سوز، بر افروختۀ دست من است، او را به آب نادانی میفسرید. آسمان ها نشان های بزرگی منست، به دیده پاکیزه در او بنگرید و ستاره ها گواه راستی منند، به این راستی گواهی دهید.
ای بندگان! دیدن، به دیده بوده و شنیدن به گوش. هر که در این روز فیروز، آواز سروش را نشنید، دارای گوش نبوده و نیست. گوش نه گوشی است که به دیده از آن نگرانی. چشم نهان باز کن تا آتش یزدان بینی و گوش هوش فرا دار تا گفتار خوش جانان بشنوی.
ای بندگان! اگر درد دوست دارید، درمان پدیدار. اگر دارای دیدۀ بیننده اید، گل روی یار در
بازار نمودار. آتش دانائی بر افروزید و از نادان بگریزید. اینست گفتار پروردگار جهان.
ای بندگان! تن بی روان، مرده است و دل بی یاد یزدان، پژمرده. پس به یاد دوست بیامیزید و از دشمن بپرهیزید. دشمن شما چیزهای شما است که به خواهش خود آن را یافته اید و نگاه داشتهاید و جان را به آن آلوده اید. جان برای یاد جانان است آن را پاکیزه دارید، زبان برای گواهی یزدان است آن را به یاد گمراهان میالائید.
ای بندگان! به راستی می گویم : راستگو کسی است که راه راست را دیده. و آن راه یکی است و خداوند آن را پسندیده و آماده نموده. و این راه در میان راه ها مانند آفتاب جهانتاب است در میان ستارگان، هر کس به این راه نرسیده، آگاه نه و بی راه بوده. اینست سخن یکتا خداوند بی مانند.
ای بندگان! روزگار، بنگاه دیوان است، خود را از نزدیکی او نگاه دارید. دیوان، گمراهانند که در خوابگاه فراموشی با کردار تباه آرمیده اند. خواب آن ها، خوشتر از بیداری است و مردن آنها، دلکش تر از زندگی.
ای بندگان! نه هر تن دارای روان است و نه هر کالبد دارای جان. امروز دارای روان، تنی است که به جان آهنگ کوی جانان نموده. انجام هر آغاز امروز است، خود را کور مکنید، دوست یکتا نزدیک است، خود را دور منمائید.
ای بندگان! تن های شما مانند نهالهای باغستان است و از بی آبی نزدیک به خشکی است. پس به آب آسمانی که از ابر بخشش یزدانی روانست تازه نمائید. گفتار را کردار باید. هر که گفتار را پذیرفت مَرد کردار اوست و گر نه مُردار بِه از اوست.
ای بندگان! سخن دوست شیرین است، کو کسی که بیابد؟ کجاست گوشی که بشنود؟ نیکو است کسی که امروز با دوست پیوندد و از هر چه جز اوست، در رهش بگذرد و چشم پوشد تا جهان تازه بیند و به مینوی پاینده راه یابد.
پروردگار جهان می فرماید:
ای بندگان! از خواهش های خود بگذرید و آنچه من خواستهام آن را بخواهید. راه بی راهنما نروید و گفتار هر راه نما را نپذیرید. بسیاری از راهنمایان گمراهانند و راه راست را نیافته اند. راهنما کسی است که از بند روزگار، آزاد است و هیچ چیز او را از گفتار راست باز ندارد.
ای بندگان! راستی پیشه کنید و از بیچارگان رو برمگردانید و نزد بزرگان مرا یاد نمائید و مترسید.
ای بندگان! از کردار بد پاک باشید و به گفتار پروردگار رفتار کنید. اینست سخن خداوند یکتا.
مأخذ: دریای دانش، چاپ هند 1985، صص 32-35