” بعضی از احساسات بطور عَرَضی ایجاد میشوند و برخی مبنای اساسی دارند، فی المثل بعضی از افراد طبعاً مهربانند ولی ممکن است که ناگهان ناراحت و دستخوش خشم و غضب گردند، ولی در چنین موقعی اگر موسیقی اِصغا نمایند طبیعت واقعی آنها مجددا بروز مینماید، موسیقی فی الحقیقه طبیعت ذاتی و جوهر حقیقی هر فردی را بیدار میسازد، پس با هر نیّتی که در قلبتان باشد به موسیقی گوش فرا دهید، آن نیت افزون میگردد.”
حضرت عبدالبهاء (مجموعهٔ مستخرجاتی از آثار امری دربارهٔ موسيقی، ص١١-١٢)
” اصوات و الحان بدیعه و آهنگ و آوازهای خوش عرضی است که بر هوا عارض میشود ، زیرا صوت یعنی عبارت از تموجات هوائیه است و از تموج هوا اعصاب صماخ گوش متأثّر شود و استماع حاصل گردد .
حال ملاحظه کنید که تموجّات هوا که عَرَضی از اَعراض است و هیچ شمرده شود روح انسان را بجذب و وله آرد و بنهایت درجه تاثیر بخشد گریان کند، خندان کند شاید بدرجه ای آید که بمخاطره اندازد .
پس ملاحظه کنید چه مناسبتی بین روح انسان و تموّج هواست که اهتزاز هوا سبب شود انسان را از حالی به حالی اندازد و بکلّی منقلب نماید بلکه صبرو قرار از برای او نگذارد .
ملاحظه کنید که چقدر این قضیه عجیب است زیرا از خواننده چیزی خروج نیابد و در مستمع دخول ننماید باوجود این تأثیرات عظیمه روحانیّه حاصل شود .
پس این ارتباط عظیم کائنات را لابد از تاثیرات و تأثرّات معنویّه است چنانکه ذکر شد که چگونه این اعضاء و اجزای انسان متأثرّ و مؤثّر دریکدیگرند مثلاً چشم نظر کند قلب متأثّر شود .
گوش استماع کند روح متأثّر شود . قلب فارغ شود فکر گشایش یابد و از برای جمیع اعضای انسان حالت خوش حاصل آید…”.
(از مبحث ٦٩ مفاوضات مبارکه )
فنّ موسیقی از فنون ممدوحه است و سبب رقّت قلوب مغمومه.
گنجینه حدود و احکام ص۱۹۴
موسيقی آیتی از آيات الهی است. چنانچه آن موسيقی اجسام را بحركت و هيجان آرد،موسيقی الهی و ندای اسمانی قلوب و ارواح را اهتزاز بخشد…
(بدائع الآثار جلد ۲ ص ۲۷۵)