《هوالله》
ای آموزگار بزرگوار ، این گرفتار زلف مشکبار را از بادهُ محبتّت جامی سرشار بخش بیدار و هُشیار کن غمخوار و غمگسار گرد دلجوئی نما و خوش خوئی عطا کن ثابت و نابت فرما و قائم و کامل کن مُقرب درگاه فرما و واقف و آگاه کن شعلهُ جهانسوز بخش و نالهُ جان سوز ده شمع شب افروز فرما و آه دلسوز عطا کن ناشر نفحات فرما و آیات باهرات کن به کوی خویش راه ده و به پرتو روی خویش روشن فرما توئی مقتدر و عزیز و توانا و توئی بینا و شنوا و خداوند بیهمتا . ع ع
مجموعه مناجاتهای حضرت عبدالبهاء- ص۴
دعای صبحگاهی
حضرت عبدالبهاء میفرمایند دعا و مناجات مکالمه با خداوند است.
هُو اللّه
ای پروردگار گنه کارم و تو آمرزگار قاصرم و تو غافر در ظلمت عصيانم و تو نور غفران پس ای خداوند مهربان خطا ببخش عطا بده گناه بيامرز پناه عطا کن در چشمه ايّوب غوطه ده و از جميع علل و امراض شفا بخش پاک و مقدّس کن و از فيض تقديس نصيب عطا فرما تا حزن و اندوه زائل گردد و فرح و سرور حاصل شود يأس مبدّل به اميد گردد و خوف منقلب به رجا توئی عفوّ و غفور و توئی بخشنده و مهربان. ع ع
مجموعه مناجات ها- مطبوعات امری آلمان، صفحه ۲۹۲
《هوالله》
ای بنده الهی، عبدالبهاء ناله و فغان ترا استماع نمود و با تو
همراز گشت و هم آواز شد، و به درگاه احدیت عجز و نیاز
آورد، که ای شمس حقیقت و حقیقت الوهیّت، من و این
بندهُ شرمنده را بنواز، و بنار محبتت بگداز، محرم راز کن
و همدم و هم آواز تا در حدیقهُ اشتیاق شهنازی زنیم، که
عالم امکان را باهتزاز آریم، توئی مقتدر و توانا و توئی
بخشنده و یکتا. ع ع
بشاره النور-ص۱۹۴
اجرا: بانو شهناز سنایی
《هوالله》
ای بنده الهی، عبدالبهاء ناله و فغان ترا استماع نمود و با تو همراز گشت و هم آواز شد، و به درگاه احدیت عجز و نیاز آورد، که ای شمس حقیقت و حقیقت الوهیّت، من و این بندهُ شرمنده را بنواز، و بنار محبتت بگداز، محرم راز کن و همدم و هم آواز تا در حدیقهُ اشتیاق شهنازی زنیم، که عالم امکان را باهتزاز آریم، توئی مقتدر و توانا و توئی بخشنده و یکتا. ع ع
بشاره النور-ص۱۹۴
اجرا: بانو شهناز سنایی
حضرت عبدالبهاء میفرمایند دعا و مناجات مکالمه با خداوند است.
هوالله
ای پروردگار شکر ترا که اين بينوايان را پر نوا نمودی و اين گمراهان را به راه هدايت دلالت فرمودی از ظلمت ضلالت نجات بخشيدی و از فيض نورانيّت احديّت بهره و نصيب عطا کردی بيگانه بوديم آشنا فرمودی بی مايه بوديم ثروت عظمی بخشيدی عليل بوديم شفا دادی اسير بوديم شعلهء جهان سوز فرمودی ای يزدان مهربان در پناه احديّتت حفظ فرما تا از شئون نفس و هوی محفوظ مانيم و در صدف عون و عنايتت مانند لؤلؤ مکنون مأمون و مصون مانيم در هر دمی به دم مسيحائی زنده فرما و در هر نفسی به نفس مشکباری مشاممان معطّر نما و بر عبوديّت آستان مُقدّست موفّق کن.
ع.ع
حضرت عبدالبهاء، مجموعه مناجات ها، ناشر: موسسه ملّی مطبوعات امری آلمان، صفحه 45
《هوالله》
ای خداوند، روحی در دلها بدم که همدم تو گردند و شوقی در قلوب بینداز که بذکر تو دمساز شوند جانها را شور و ولهی ده و دلها را وجد و طربی بخش که هر دم روحی تازه یابند و بسروری بی اندازه رسند ای خداوند مهربان یاران را روح و ریحان بخش و تائیدی آسمانی فرما تا تشنگان را سلسبیل هدایت دهند و گمگشتگان را بسبیل عنایت دلالت کنند توئی مقتدر و توانا و شنونده و بینا.
ع ع
منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء
جلد۳-ص۶-۷
《هوالله》
ای پروردگار اهل بهاء را در هر موردی تنزیه و تقدیس بخش و از هر آلودگی پاکی و آزادگی عطا کن از ارتکاب هر مکروه نجات ده و از قیود هر عادت رهائی بخش تا پاک و آزاد باشند و طیّب و طاهر گردند سزاوار بندگی آستان مقدس شوند و لایق انتساب بحضرت احدیت. ع ع
مجموعه مناجاتهای حضرت عبدالبهاء
جلد۲- ص۲۰
اجرا : بانو فتحیه میثاقی
هواللّه
خدایا، طفلم در ظلِ عنایتت پرورش ده. نهالِ تازهام به رشحاتِ سحابِ عنایت پرورش فرما. گیاهِ حدیقۀ مَحبتم، درختِ بارور کن. تـوئی مقتدر و توانا و تـوئی مهـربان و دانا و بینا. ع ع
هوالله
قلب صافی چون درّ عطا فرما
ع ع
هُواللّه
خداوندا، اين طفلِ صغير را در آغوشِ مَحبّتت پرورش فرما و از ثَدی عنايت شير ده، اين نهالِ تازه را در گُلشن مَحبّتت بنشان و به رشحاتِ سَحابِ عنايت پرورش ده، از اطفالِ مَلَکوت کن و به جهانِ لاهوت هدايت فرما. توئی مقتدر و مهربان و توئی دهنده و بخشنده و سابق الانعام. ع ع
وجموعه مناجات ها- حضرت عبدالبهاء
《هوالله》
خداوندا مهربانا کریما رحیما ما بندگان آستان توئیم و جمیع در ظلّ وحدانیت توآفتاب رحمتت بر کلّ مشرق و ابر عنایتت بر کلّ می بارد الطاف شامل کلّ است و فضلت رازق کلّ جمیع را محافظه فرمائی و کلّ را بنظر مکرمت منظور داری، ای پروردگار الطاف بی پایان شامل کن نور هدایت برافروز چشمها را روشن کن دلها را سرور ابدی بخش نفوس را روح تازه ده و حیات ابدیه احسان فرما ابواب عرفان بگشا نور ایمان تابان نما در ظلّ عنایتت کلّ را متحد کن و جمیع را متّفق فرما تا جمیع انوار یک شمس شوند امواج یک دریا گردند اثمار یک شجر شوند از یک چشمه نوشند از یک نسیم به اهتزاز آیند از یک انوار اقتباس نمایند توئی دهنده و بخشنده و توانا. ع ع
مجموعه مناجاتهای حضرت عبدالبهاء-ص۵۲-۵۳
اجرا: بانو شکوه رضایی
هُوالابهی
ای پروردگارِ آمرزگار، اين مرغانِ بی آشيان را در حديقۀ ثَبات و استقامت در شاخسار سِدرۀ منتهی پناه عنايت فرما و اين ماهيان لُجّۀ توحيد را در بحرِ اعظمِ عنايتت غوص ده و اين بی سامانان صحرای محبّتت را در کَهفِ منيع و ملاذ رفیع ِحفظ و حراستت منزل و مأوی احسان کن تا به عون و فَضل و جودت در سماءِ وجود چون انجم هدايت بدرخشند و در انجمن عالم چون چراغهای محبّتالله روشن و منوّر گردند، اَمطار غَمام رحمت باشند و اشعّۀ آفتابِ افق حقيقت، لسانی ناطق گردند و فضلی سابق شوند، چشمی بينا باشند و گوشی شنوا، داری پِر بار گردند و گُلزاری با نفحاتِ مُشکبار، امواج دريایِ آثار قِدم شوند و نسائم گُلشنِ اسمِ اعظم، مَهبِط الهام باشند و مشرق انوار و مظهرِ الطافِ ربّ مختار، در ملأ مقرّبين محشور گردند و در زُمرۀ مخلصين معدود و معروف، از حرارتِ محبّتاللّه چون شعله سوزان باشند و در فِرقَتِ جمالِ منّان ابری گريان، به وفای الهی رويشان روشن گردد و به عنايتِ حضرت يزدانی دلهاشان لاله زار و گلشن، هر يک در امرالله عَلَمِ مُبين گردند و در استقامت بر عهد و پيمان حِصنِ مَتين. ع ع
《هوالله》
ای متوجه اِلی الله دیده به ملکوت غیب جبروت باز کن و به این مناجات آغاز نیاز کن که ای مهربان تو ستر کن و بپوش، خطا از ما عطا از تو جفا از ما وفا از تو گناه از ما پناه از تو بیماری از ما شفا از تو بپوش و بیامرز وفا کن پناه ده شفا بخش. ع ع
مجموعه مناجاتهای حضرت عبدالبهاء-ص۲۸۵-۲۸۶
《هوالله》
ای متوجه اِلی الله دیده به ملکوت غیب جبروت باز کن و به این مناجات آغاز نیاز کن که ای مهربان تو ستر کن و بپوش، خطا از ما عطا از تو جفا از ما وفا از تو گناه از ما پناه از تو بیماری از ما شفا از تو بپوش و بیامرز وفا کن پناه ده شفا بخش. ع ع
مجموعه مناجاتهای حضرت عبدالبهاء-ص۲۸۵-۲۸۶
《هوالله》
ای خداوند بیهمتا ای رب الملکوت ، این نفوس سپاه آسمانی تواند امداد فرما و به جنود ملا اعلی نصرت کن تا هر یک نظیر اردوئی شوند و آن ممالک را به محبّت الله و نورانیت تعالیم الهی فتح کنند ای خدا ظهیر و نصیر آنها باش و در بیابان و کوه و درّه و جنگلها و دریاها و صحراها مونس آنها باش تا به قوّت ملکوتی و نفثات روح القدس فریاد زنند توئی مقتدر و عزیز و توانا و توئی دانا و شنوا و بینا . ع ع
مجموعه مناجاتهای حضرت عبدالبهاء- ص۷۸
اجرا: بانو شکوه رضایی
《هوالله》
ای خداوند بیهمتا ای رب الملکوت ، این نفوس سپاه آسمانی تواند امداد فرما و به جنود ملا اعلی نصرت کن تا هر یک نظیر اردوئی شوند و آن ممالک را به محبّت الله و نورانیت تعالیم الهی فتح کنند ای خدا ظهیر و نصیر آنها باش و در بیابان و کوه و درّه و جنگلها و دریاها و صحراها مونس آنها باش تا به قوّت ملکوتی و نفثات روح القدس فریاد زنند توئی مقتدر و عزیز و توانا و توئی دانا و شنوا و بینا . ع ع
مجموعه مناجاتهای حضرت عبدالبهاء- ص۷۸
اجرا: بانو شکوه رضایی
هواللّه
ای پروردگار، آن مشتاقِ دیدار را در ملکوت بزرگوار کن و تاجی از موهبت بر سر نِه و خلعتی از هدایت کُبری در بـَر نما، زبان ناطق ده و بیان واضح بخش، قوّت ملکوت بنما و تأیید روحالقدس ظاهر کن. توئی مقتدر و توانا و توئی بخشنده و درخشنده و بینا. ع ع
《هواللّه》
ای ذاکر متذکّر، مواعظ و نصائح گهی بگفتار باشد و گهی برفتار و کردار و نفحات اسرار و تبتّل در اسحار امّا گفتار مدار حقيقت و دليل اتّعاظ و بصيرت نبوده و نيست چه که يمکن واعظ فصيح چون بشير حامل قميص يوسفی خوداز بوی خوش پيراهن غافل و محروم و پير کنعانی محظوظ و انّی اجد ريح يوسف لو لا ان تفنّدون امّا کردار و رفتار صرف حقيقت است و صرف موهبت و جوهر هدايت ملاحظه فرما که حضرت سيّد الشّهداء و سند الاتقياء روحی له الفدا چگونه برفتار و کردار جميع من فی الوجود را وعظ و نصيحت فرمود که صفت عاشقان جمال ذوالجلال چنين است و سمت مشتاقان ربّ جمال چنان تا جان ندهی بجانان نرسی تا منقطع نگردی متمتّع نشوی تا نسوزی نيفروزی تا نگريی نخندی پس از خدا بخواه که جام لبريزی از اين باده فرح انگيز بکام اين ناکام ريزد و البهآء عليک. ع ع
مکاتیب عبدالبهاء-جلد۶- ص۱۲۵
《هواللّه》
ای ذاکر متذکّر، مواعظ و نصائح گهی بگفتار باشد و گهی برفتار و کردار و نفحات اسرار و تبتّل در اسحار امّا گفتار مدار حقيقت و دليل اتّعاظ و بصيرت نبوده و نيست چه که يمکن واعظ فصيح چون بشير حامل قميص يوسفی خوداز بوی خوش پيراهن غافل و محروم و پير کنعانی محظوظ و انّی اجد ريح يوسف لو لا ان تفنّدون امّا کردار و رفتار صرف حقيقت است و صرف موهبت و جوهر هدايت ملاحظه فرما که حضرت سيّد الشّهداء و سند الاتقياء روحی له الفدا چگونه برفتار و کردار جميع من فی الوجود را وعظ و نصيحت فرمود که صفت عاشقان جمال ذوالجلال چنين است و سمت مشتاقان ربّ جمال چنان تا جان ندهی بجانان نرسی تا منقطع نگردی متمتّع نشوی تا نسوزی نيفروزی تا نگريی نخندی پس از خدا بخواه که جام لبريزی از اين باده فرح انگيز بکام اين ناکام ريزد و البهآء عليک. ع ع
مکاتیب عبدالبهاء-جلد۶- ص۱۲۵
《هُو الحقّ القيّوم》
الهی تو بينا و آگاهی که ملجأ و پناهی جز تو نجسته و نجويم و به غير از سبيل محبّتت راهی نپيموده و نپويم در شبان تيره نوميدی ديده ام به صبح اميد الطاف بی نهايتت روشن و باز و در سحرگاهی اين جان و دل پژمرده به ياد جمال و کمالت خرم و دمساز هر قطره ای که به عواطف رحمانيّتت موفّق بحريست بيکران و هر ذرّه ای که به پرتو عنايتت مؤيّد آفتابيست درخشنده و تابان پس ای پاک يزدان من اين بنده پر شور و شيدا را در پناه خود پناهی ده و بر دوستی خويش در عالم هستی ثابت و مستقيم بدار و اين مرغ بی پر و بال را در آشيان رحمانی خود و در شاخسار روحانی خويش مسکن و مأوائی عطا فرما. ع ع
مجموعه ی مناجات های حضرت عبدالبهاء
ناشر: موسسه ملّی مطبوعات امری آلمان، ص۲۷
اجرا : بانو فتحیه میثاقی
هواللّه
ای خداوند، این کنیزِ مُستمَند را در مَلَکوتِ خویش قبول نما و به فیضِ ابدی محظوظ فرما، جامِ عشق بنوشان و نورِ عِرفان بخش، در چشمۀ ایّوب غوطه ده و از مِحَن و آلامِ اخلاقِ بشری شفا بخش، پرتوی از صفات خویش مبذول فرما، آسمانی کن ربّانی نما، روحالقدس بِدَم، به روح وحدت عالم انسانی زنده نما، لسانِ ناطق ده، قلبِ فارغ بخش، حُجَج و بُرهان اِلهام کن و سبب هدایت نفوس فرما. توئی مقتدر و توانا و توئی کریم و رحیم و دانا. ع ع
هوالابهی
ای یزدان مهربانم، قصورم چوق و عمل مبرورم یوق، گنهکارم بد کردارم، غمگینم بی تمکینم بیچاره ام آواره ام گرفتارم ستمکارم سَن غفور سَن، سَن غیور سَن،سَن صبور سَن، سَن کاشف ظلام دیجور سَن، آلهی فضل ایله، لطف ایله، کرم ایله رحمتله معامله ایله گوگللّری شاد ایله، جانلری آزاد ایله، احسان مزداد ایله. ع ع
مجموعه مناجاتهای حضرت عبدالبهاء
جلد۱-ص۴۸
《مناجات ترکی از حضرت عبدالبهاء》
هوالابهی
ای یزدان مهربانم، قصورم چوق و عمل مبرورم یوق، گنهکارم بد کردارم، غمگینم بی تمکینم بیچاره ام آواره ام گرفتارم ستمکارم سَن غفور سَن، سَن غیور سَن، سَن صبور سَن، سَن کاشف ظلام دیجور سَن، آلهی فضل ایله، لطف ایله، کرم ایله رحمتله معامله ایله گوگللّری شاد ایله، جانلری آزاد ایله، احسان مزداد ایله. ع ع
مجموعه مناجاتهای حضرت عبدالبهاء
جلد۱-ص۴۸
هواللّه
ای بینیاز، این کنیزِ ناچیز را در آستانِ مبارکت قبول فرما و این بال و پر شکسته را در هوایِ قدسِ عِنایتت پرواز ده، این فقیر را به کَنزِ غَناء دلالت فرما و این ذلیله را به درگاهِ عزّت هدایت کن. ع ع
《ای کنيز الهی》
چه قدر نيک بخت بودی که ندای الهی شنيدی و آهنگ ملکوت ابهی استماع نمودی و در محفل محبّت و عرفان داخل شدی و نفحه طيّبه جنّت حيات بمشام آوردی. امروز جميع محافل و مجامع و مساجد و صوامع تنزّهگاه خلق گشته اوقاتی بظاهر بذکر و دعا مشغول و بالفت و محبّت مألوف ولکن بحقيقت کلّ غافل و در شهوات نفسانيّه منهمک و باوهام و
آرزوی خويش مشغول نه قلبی پاک و نه جانی تابناک نه تضرّعی و نه تبتّلی نه احساس روحانی نه انجذاب وجدانی نه محبّت و الفت قلبی ولی محافل بهائی نورانيست روحانيست رحمانيست محرّک قلوب و مبشّر ارواح انسانی. حال بدايت تأسيس است عنقريب ترقّی خواهد نمود و بدرجه ئی رسد که اين محافل مجامع ملکوت گردد و اين نفوس ملائکهء عالم لاهوت شوند.
منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء
جلد۲-ص۷۷- ۷۸
هواللّه
ای پروردگار، این کنیزان را در مَلَکوتِ عزّتت عزیز نما و این اِماء را در آستانِ مقدّست مقبول فرما، قلوبشان را منوّر کن و روحشان را مُطهّر فرما، مشامشان را مُعطّر کن تا سزاوارِ آستانِ احدیّت گردند و به عبادت و خدمت و تضرّع و عجز و نیاز پردازند، به ذکرِ تو زنده گردند و به مَحبّتِ تو حیاتِ جاودانی یابند. اَنتَ الکریم و انتَ الرّحیم و انتَ العزیزُ الرّؤوف الربِّ القدیم. ع ع
هواللّه
ای خداوند، این کنیزِ مُستمَند را در مَلَکوتِ خویش قبول نما و به فیضِ ابدی محظوظ فرما، جامِ عشق بنوشان و نورِ عِرفان بخش، در چشمۀ ایّوب غوطه ده و از مِحَن و آلامِ اخلاقِ بشری شفا بخش، پرتوی از صفات خویش مبذول فرما، آسمانی کن ربّانی نما، نفثات روحالقدس بِدَم، به روح وحدت عالم انسانی زنده نما، لسانِ ناطق ده، قلبِ فارغ بخش، حُجَج و بُرهان اِلهام کن و سبب هدایت نفوس فرما. توئی مقتدر و توانا و توئی کریم و رحیم و دانا و علیک البهاء الا بهی. ع ع
《هوالابهی》
ای پروردگار این بیچارگان شیفتهُ روی تواند و افتادهُ کوی تو و سرمست جام هوی تو و عاشقان خوی تو در هجرانت گریبان دریدند و در حرمان زهر فراق چشیدند شب و روز گریان تواند و روز و شب نالان به سوی تو جز تو ندانند و غیر از تو نشناسند و جز به سوی تو ننالند توئی ملجاء و پناهشان و توئی مبدء و منتهاشان اکر برانی و یا بخوانی و بپذیری و یا آبروی بندگان بریزی بزرگوار کنی و یا شرمسار فرمائی توئی مختار توئی پروردگار توئی آمرزگار اکر بپسندی هر مستمند ارجمند گردد و اکر برانی هر بزرگوار خوار شود و هر گلی خار گردد و هر سروری خاک رهگذار پس ای آمرزگار این بندگان را بنواز و کار این افتادگان را بساز شمعی در قلوبشان روشن کن و شهاب ثاقب بر هر اهرمن نما تا نور یزدانیت برافروزد و پردهُ ظلمات شبهات بسوزد توئی قادر و بینا و حّی و توانا و داننده و شنوا راز درون را ابراز نما خار زار دلها را گلشن و گلزار کن روح را فتوحی بخش و جان و وجدان را بشارت و نشاهُ صبوحی عنایت فرما. ع ع
مجموعه مناجاتهای حضرت عبدالبهاء-ص۴۲۰-۴۲۱
《هوالابهی》
ای پروردگار این بیچارگان شیفتهُ روی تواند و افتادهُ کوی تو و سرمست جام هوی تو و عاشقان خوی تو در هجرانت گریبان دریدند و در حرمان زهر فراق چشیدند شب و روز گریان تواند و روز و شب نالان به سوی تو جز تو ندانند و غیر از تو نشناسند و جز به سوی تو ننالند توئی ملجاء و پناهشان و توئی مبدء و منتهاشان اکر برانی و یا بخوانی و بپذیری و یا آبروی بندگان بریزی بزرگوار کنی و یا شرمسار فرمائی توئی مختار توئی پروردگار توئی آمرزگار اکر بپسندی هر مستمند ارجمند گردد و اکر برانی هر بزرگوار خوار شود و هر گلی خار گردد و هر سروری خاک رهگذار پس ای آمرزگار این بندگان را بنواز و کار این افتادگان را بساز شمعی در قلوبشان روشن کن و شهاب ثاقب بر هر اهرمن نما تا نور یزدانیت برافروزد و پردهُ ظلمات شبهات بسوزد توئی قادر و بینا و حّی و توانا و داننده و شنوا راز درون را ابراز نما خار زار دلها را گلشن و گلزار کن روح را فتوحی بخش و جان و وجدان را بشارت و نشاهُ صبوحی عنایت فرما. ع ع
مجموعه مناجاتهای حضرت عبدالبهاء-ص۴۲۰-۴۲۱
《هوالله》
ای یزدان مهربان، یارانت بی سر و سامانند و دوستانت اسیر در دست عوانان، از هر طرف تیر و سنانی و از هر شخصی زخمی بی امان، با وجود این سرگشتهُ کوی تواند و آشفتهُ موی تو و دلدادهُ روی تو، هر بلائی را ولا دانند و هر دردی را درمان شمرند، غل و زنجیر را تاج و سریر یابند و زندان را ایوان بی پایان دانند، بکلی جانفشانند، ای خداوند هوشمندان را بنواز و همدم و همراز عبدالبهاء ساز، تا کل جان و دل در کف گرفته نثار درگاه تو نمائیم، و روی تو جوئیم و به کوی تو پی بریم و راز تو گوئیم توئی مقتدر و توانا و واقف و بینا .
ع ع
نیایش و ستایش :
منتخباتی از آثار حضرت بهاءالله و حضرت
عبدالبهاء وحضرت ولی امرالله- ص۶۶-۶۷
اجرا : بانو فتحیه میثاقی
《هوالله》
ای یزدان مهربان، یارانت بی سر و سامانند و دوستانت اسیر در دست عوانان، از هر طرف تیر و سنانی و از هر شخصی زخمی بی امان، با وجود این سرگشتهُ کوی تواند و آشفتهُ موی تو و دلدادهُ روی تو، هر بلائی را ولا دانند و هر دردی را درمان شمرند، غل و زنجیر را تاج و سریر یابند و زندان را ایوان بی پایان دانند، بکلی جانفشانند، ای خداوند هوشمندان را بنواز و همدم و همراز عبدالبهاء ساز، تا کل جان و دل در کف گرفته نثار درگاه تو نمائیم، و روی تو جوئیم و به کوی تو پی بریم و راز تو گوئیم توئی مقتدر و توانا و واقف و بینا .
ع ع
نیایش و ستایش :
منتخباتی از آثار حضرت بهاءالله و حضرت
عبدالبهاء وحضرت ولی امرالله- ص۶۶-۶۷
اجرا : بانو فتحیه میثاقی
《هوالله》
پروردگارا مهربانا این جمع توجه به تو دارند مناجات به سوی تو نمایند در نهایت تضرع به ملکوت تو تتبل کنند و طلب عفو و غفران نمایند خدایا این جمع را محترم کن این نفوس را مقدس نما انوار هدایت تابان کن قلوب را منور فرما نفوس را مستبشر کن جمیع را در ملکوت خود داخل فرما و در دو جهان کامران نما خدایا ما ذلیلیم عزیز فرما عاجزیم قدرت عنایت فرما فقیریم از کنز ملکوت غنی نما علیلیم شفا عنایت کن خدایا به رضای خود دلالت فرما و از شئون نفس و هوی مقدس دار خدایا ما را بر محبت خود ثابت نما و بر جمیع خلق مهربان فرما موفق بر خدمت عالم انسانی کن تا به جمیع بندگانت خدمت نمائیم جمیع خلقت را دوست داریم و به جمیع بشر مهربان باشیم ، خدایا تویی مقتدر تویی رحیم تویی غفور و تویی بزرگوار ع ع
مجموعه مناجات های حضرت عبدالبهاء
ص۱۹۴-۱۹۵
اجرا : جناب هوشمند عقیلی
《هوالله》
پروردگارا مهربانا این جمع توجه به تو دارند مناجات به سوی تو نمایند در نهایت تضرع به ملکوت تو تتبل کنند و طلب عفو و غفران نمایند خدایا این جمع را محترم کن این نفوس را مقدس نما انوار هدایت تابان کن قلوب را منور فرما نفوس را مستبشر کن جمیع را در ملکوت خود داخل فرما و در دو جهان کامران نما خدایا ما ذلیلیم عزیز فرما عاجزیم قدرت عنایت فرما فقیریم از کنز ملکوت غنی نما علیلیم شفا عنایت کن خدایا به رضای خود دلالت فرما و از شئون نفس و هوی مقدس دار خدایا ما را بر محبت خود ثابت نما و بر جمیع خلق مهربان فرما موفق بر خدمت عالم انسانی کن تا به جمیع بندگانت خدمت نمائیم جمیع خلقت را دوست داریم و به جمیع بشر مهربان باشیم ، خدایا تویی مقتدر تویی رحیم تویی غفور و تویی بزرگوار ع ع
مجموعه مناجات های حضرت عبدالبهاء
ص۱۹۴-۱۹۵
اجرا : جناب هوشمند عقیلی
هُواللّه
ای پروردگار ای پناه آوارگان، تو آگاهِ فغان و آهِ صبحگاهی، عنايتی فرما و رحمتی کن تا جانهای مشتاقان به مَلکوت احديّتت بشتابند و ارواح آوارگان در سايۀ رحمتت بياسايند، فُرقت پر حرقت جانرا بگدازد و حِرمان و هِجران روان را مرده و پژمرده نمايد. پس ای خدای مهربان، تأييدی بخش و توفيقی ده تا از اين دام و دانه بِرَهيم و به آشيانه رحمت بَر پَريم و در شاخسار وحدت در حَديقۀ عِنايت به انواعِ اَلحان به مَحامِد و نُعُوتِ تو مشغول گرديم. ع ع
《بنامِ یزدانِ مِهربان》
پاک يزدانا، خاکِ ايران را از آغاز مُشکبيز فرمودی و شورانگيز و دانشخيز و گوهرريز، از خاورش همواره خورشيدت نور افشان و در باخترش ماهِ تابان نمايان، کشورش مِهر پَرور و دَشتِ بهشت آسايش پُر گُل و گياهِ جان پرور و کُهسارش پر از ميوۀ تازه و تر و چمن زارش رشکِ باغِ بهشت، هوشش پيغامِ سروش و جوشش چون دريایِ ژرف پر خُروش. روزگاری بود که آتشِ دانشش خاموش شد و اخترِ بزرگواريش پنهان در زير روپوش، بادِ بهارش خزان شد و گُلزارِ دلربايش خارزار، چشمۀ شيرينش شور گشت و بزرگانِ نازنينش آواره و دربهدرِ هر کشورِ دور، پرتوش تاريک شد و رودش آبِ بـاريک تا آنکه دريایِ بخششت به جوش آمد و آفتابِ دَهِش دَردَميد، بهارِ تازه رسيد و بادِ جانپرور وزيد و ابرِ بهمن باريد، پَرتوِ آن مِهرِ ِمِهرپَرور تابيد، کشور بجنبيد و خاکدان گلستان شد و خاکِ سياه رشکِ بوستان گشت، جهان جهانی تازه شد و آوازه بلند گشت، دشت و کهسار سبز و خرم شد و مرغانِ چمن به ترانه و آهنگ هَمدَم شدند، هنگامِ شادمانی است، پیغامِ آسمانی است، بُنگاهِ جاودانی است بیدار شو بیدار شو. ای پروردگارِ بزرگوار، حال انجمنی فراهم شده و گروهی هَمداستان گشته که به جان بکوشند تا از آن بارانِ بخششت بهره ای به یاران دهند و کودکانِ خود را به نیروی پرورشت در آغوشِ هوش پَرورَده رَشکِ دانشمندان نمایند، آئین آسمانی بیاموزند و بخشش یزدانی آشکارکنند. پس ای پروردگارِ مهربان، تو پُشت و پناه باش و نیروی بازو بخش تا به آرزوی خویش رسند و از کم و بیش در گذرند و آن مَرز و بوم را چون نمونهُ جهان بالا نمایند. ع ع
مآخذ: نیایش و ستایش- منتخباتی از حضرت بهاءالله
حضرت عبدالبهاء و حضرت ولی امرالله- ص۱۷۱-۱۷۲
《ذکر دسته جمعی》
یا نور النّور يا نوراً فوق كلّ نور يا مظهر كلّ ظهور يا رحمن يا رحيم.
رساله تسبيح و تهلیل-ص۲۲۳
مضمون :
ای نور بخش هر نوری، ای فروغ برتر از هر فروغی، ای ظاهر كنندۀ هر ظهوری، ای بخشنده، ای مهربان.
ای یزدانِ مهربان
یارانت بی سر و سامانند و دوستانت اسیر در دست عوانان. از هـر طرف تیر و سنانـی و از هـر شخصی زخمی بی امان. با وجود اين سر گشتۀ کوی تواند و آشفتۀ موی تو و دلداده روی تو. هر بلائی را وَلا دانند و هر دردی را درمان شمرند. غُل و زنجير را تاج و سَرير يابند و زندان را ايـوان بی پايان دانند بهکلّی جان فشانند. ای خداوند، هوشمندان را بنواز و همدم و همرازِ عبدالبهاء ساز، تا کُلّ جان و دل در کَف گرفته نثارِ درگاه تـو نمائيم و روی تـو جوئيم و به کوی تـو پی بريم و رازِ تـو گوئيم. تـوئی مقتدر و تـوانا و واقف و بينا. ع ع
《هوالابهی》
ای پروردگار این بندهُ درمانده را در کهف منیعت ماوی ده و در ملاذ رفیعت مسکن بخش شمع روشنی در قلبش برافروز و چشمهُ سلسبیلی از دلش جاری کن ابواب فیض بر رخش بر گشا و اسرار غیب به فوادش الهام فرما.
توئی نصیر توئی ظهیر توئی مُجیر توئی دستگیر چون به تو پردازیم از همه چیز آزادیم چون به پیمان و ایمان تو ثابت و استواریم از غیر تو بیزاریم پروردگارا رحم کن استقامت بخش. ع ع
مجموعه مناجاتهای حضرت عبدالبهاء-ص۱۶
《هوالابهی》
ای پروردگار این بندهُ درمانده را در کهف منیعت ماوی ده و در ملاذ رفیعت مسکن بخش شمع روشنی در قلبش برافروز و چشمهُ سلسبیلی از دلش جاری کن ابواب فیض بر رخش بر گشا و اسرار غیب به فوادش الهام فرما.
توئی نصیر توئی ظهیر توئی مُجیر توئی دستگیر چون به تو پردازیم از همه چیز آزادیم چون به پیمان و ایمان تو ثابت و استواریم از غیر تو بیزاریم پروردگارا رحم کن استقامت
بخش. ع ع
مجموعه مناجاتهای حضرت عبدالبهاء-ص۱۶
《هوالله》
ای غریب دلخون غم مخور غمخوار مهربان داری محزون مباش مخدوم بزرگوار داری هر چند در دریای محن و آلام مستغرقیم ولی سفینهُ نجاتی داریم هر چند در ظلمات مصائب و بلا گرفتاریم ولی مه تابانی داریم ملجئی چون ملکوت ابهی داریم و ماُمنی چون حصون ملاء اعلی دیگر چه اضطرابی چه احتراقی چون در ظلّ میثاقی. ع ع
مکاتیب حضرت عبدالبهاء – جلد۶-ص۱۳۰ – ۱۳۱
اجرا : جناب پیام
《ای دوستان آن يار مهربان》
آن آفتاب حقيقت نيّر اعظم فلک رحمانيّت پرتوش جهانگير است و بخششش بر شرق و غرب
مبذول و بینظير نيسان عنايتش در ريزش است و ابر رحمتش در پرورش ابواب فيوضاتش مفتوح است و قوای تأييدش نفحات روح نسيم موهبتش حيات بخش است و شميم مرحمتش جان مشتاقان روی دلکش. پس اميدوار باشيد که صبح اميد دميده است و خورشيد فيضش درخشيده کلّ از بحر عطايش مستفيضيم و از دريای وفايش مستفيد. اگر روی پنهان نمود خوی آشکار کرد اگر تن ستر نمود جان بياران همدم راز فرمود. چون اختران انوار بدرخشيد و چون نوبهار بطراز گلزار جلوه نمائيد چون ابر بگرييد و چون برق بخنديد چون نسيم به هر اقليم بوزيد و مشام طالبان معطّر نمائيد. کلّ ياران او هستيد و همدم اسرار او دمساز رازيد و مرغان خوش آواز. پس بسرائيد و بنوازيد که در گلشن عرفانش عندليبان خوش الحان گرديد و طوطيان هند يزدان تا گوشها باز گردد و دلها واقف راز. اوست مؤيّد اوست موفّق اوست مجلّی اوست متجلّی. خوشا بحال ما که چنين دلبری داريم و چنين مهربان سروری .
منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء
جلد۲- ص۱۹-۲۱
《هوالله》
ای غریب دلخون غم مخور غمخوار مهربان داری محزون مباش مخدوم بزرگوار داری هر چند در دریای محن و آلام مستغرقیم ولی سفینهُ نجاتی داریم هر چند در ظلمات مصائب و بلا گرفتاریم ولی مه تابانی داریم ملجئی چون ملکوت ابهی داریم و ماُمنی چون حصون ملاء اعلی دیگر چه اضطرابی چه احتراقی چون در ظلّ میثاقی. ع ع
مکاتیب حضرت عبدالبهاء – جلد۶-ص۱۳۰ – ۱۳۱
اجرا : جناب پیام
《ای عزیزان عبدالبهاء》
هر گاه غمی دارید آزار می بینید، به شما جفا میکنند و ستم روا میدارند، شما بزرگوار و دلیر و مهربان باشید و این مناجات را با عبدالبهاء در میان نهید :
هوالله
ای پروردگارا بی کسم و بی نفس، خاشاکم و خس، ضعیفم و بس تویی فریاد رس. ع ع
《ای عزیزان عبدالبهاء》
هر گاه غمی دارید آزار می بینید، به شما جفا میکنند و ستم روا میدارند، شما بزرگوار و دلیر و مهربان باشید و این مناجات را با عبدالبهاء در میان نهید :
هوالله
ای پروردگارا بی کسم و بی نفس، خاشاکم و خس، ضعیفم و بس تویی فریاد رس. ع ع
《هوالله》
ای خوشخو، شکفته رو باش و از هر سو بوی خوش جانان بگیر، دیده به حضرت بی نیاز بگشا و محرم راز شو، با هر حالی بساز و به راحت جان دمساز گرد امروز فرخندگی به آزادگی است و افتادگی و یگانگی، تا توانی با آشنا و بیگانه مهربان باش تا مورد بخشایش یزدان گردی. ع ع
اجرا : بانو شکوه رضایی
《هوالله》
ای خوشخو، شکفته رو باش و از هر سو بوی خوش جانان بگیر، دیده به حضرت بی نیاز بگشا و محرم راز شو، با هر حالی بساز و به راحت جان دمساز گرد امروز فرخندگی به آزادگی است و افتادگی و یگانگی، تا توانی با آشنا و بیگانه مهربان باش تا مورد بخشایش یزدان گردی . ع ع
اجرا : بانو شکوه رضایی
الواح و آثار الهی