در سال ۱۲۵۸هجری شمسی (١٨٧٩میلادی)، حضرت عبدالبهاء قصری را که عودی خمّار در نزدیکی عکا ساخته بود، اجاره کردند. این قصر بهجی (به معنی سرور و شادی) نام داشت و مقدّر بود که در دوازده و نیم سال باقیماندۀ زندگی حضرت بهاءالله در این جهان فانی، خانۀ ایشان باشد.
عکس تاریخی از قصر بهجی جایی که حضرت بهاءالله آخرین سالهای زندگی خود را بر این کرۀ خاکی، در آن گذراندند.
این قصر مکانی که حضرت بهاءالله و خانوادۀ ایشان برای ملاقات با مهمانان و دوستان لازم داشتند، فراهم کرد. با ادامه یافتن رشد دین حضرت بهاءالله در مناطقی فراتر از ایران و امپراطوری عثمانی، این افراد می آمدند تا حضرت بهاءالله را ملاقات کنند.
عکس: چشم اندازی از قصر بهجی از سمت جنوب.
حضرت بهاءالله قصر بهجی را به عنوان «قصر رفیع» توصیف کرده اند و نیز مقامی که خداوند آن را منظر اکبر برای بشر قرار داده است.
حضرت بهاءالله آخرین اثر بزرگ دورۀ پیامبری خود، لوح ابن ذئب را در زمانی که در قصر بهجی بودند، نوشتند.
«به نام خداوند فرد واحد مقتدر علیم حکیم، ستایش مخصوص خدایی است که باقی بدون فنا است، دائم بدون زوال و نابودی است، قائمی است که تغییر و تبدیل نیابد، اوست که به قدرتش رهبر است و به آیاتش ظاهر است و به اسرارش باطن است. اوست که به امرش رایت کلمۀ علیا در ناسوت عالم آفرینش بلند شد و پرچم ’ آنچه کند او کند‘ بین مردم برافراشته شد.» (مضمون)
عکس: منظره ای امروزی از قصر، از سمت جنوب. جامعۀ بهائی دهه های زیادی صرف زیباسازی ساختمانها و زمینهایی که حضرت بهاءالله سالهای پایانی زندگی دنیوی خود را در آن گذراندند، کرده است.
سازندۀ اصلی قصر بهجی، در سال ١٢٤٩هجری شمسی (١٨٧٠میلادی) نقشی به زبان عربی بالای در قرار داده است که بر روی آن نوشته شده است: «سلام و درود بر این قصر باد که با گذشت زمان بر شکوه و جلال آن افزوده می شود. در آن شگفتی ها و غرایب متعدّد یافت می شود و قلمها از توصیف آن عاجزند.»
عکس: ورودی قصر بهجی.
دستور زندانی بودن حضرت بهاءالله در عکا هیچ گاه فسخ نشد. حضرت بهاءالله دربارۀ ایامشان در بهجی می فرمایند:«به راستی مي گويم که بدترين حبس مبدّل به جنّت عدن شد.»
عکس: کوبه درِ قصر بهجی از نزدیک.
حضرت بهاءالله در زمان اقامت در بهجی، تعالیمشان را توضیح دادند و الواح و نامه هایی به بخشهای مختلف دنیا فرستادند. در آنها به اساسی ترین تعلیم اجتماعی ایشان یعنی وحدت و یگانگی نوع بشر اشاره شده بود. تمام تعالیم اجتماعی دیگر حضرت بهاءالله وسایلی هستند برای دستیابی به اتحاد عملی نوع بشر و حفظ آن، تا مردم بتوانند به هدف از آفرینش دست یابند و به نحوی مسالمت آمیز یک تمدن همواره در حال پیشرفت بسازند.
حضرت بهاءالله تعالیم روحانی مهم را که در ادیان قبل یافت می شوند، تجدید کردند و مهمترین این تعالیم روحانی، نیاز به شناخت پیامبر خدا و پیروی از تعالیم او در دورۀ ظهور او می باشد.
عکس: پله های منتهی به طبقۀ بالای قصر بهجی.
حضرت بهاءالله با نهایت سادگی در بهجی، میان خانواده، پیروان و زائرانشان زندگی کردند. ایشان مهمانان موقعیتی و ضمنی نیز داشتند. یکی از این مهمانان پروفسور ادوارد گرانویل براون انگلیسی بود. او یکی از معدود غربیانی بود که حضرت بهاءالله را زیارت کرد.
عکس: تالار مرکزی طبقۀ بالای قصر بهجی. پس از تعمیر قصر در دهۀ ١٣٠٩هجری شمسی (١٩٣٠میلادی)، شوقی ربانی، نوۀ فرزند حضرت بهاءالله و ولی امر بهائی، اثاثیه را در مکانهای مناسب قرار داد.
در سال ١٢٦٩هجری شمسی (١٨٩٠میلادی)، پروفسور ادوارد گرانویل براون، از دانشگاه کمبریج، طی چهار مصاحبۀ پی در پی با حضرت بهاءالله ملاقات کرد. پروفسور براون دربارۀ اولین دیدارش می نویسد: «جمالی را که مشاهده نمودم هرگز فراموش ننمايم هر چند که از عهدۀ توصيف بر نيايم. آن چشمان نافذ گوئی تا اعماق روح و ضمير را ميخواند و قدرت و عظمت بر جبين مبينش نمودار … مپرس در حضور چه کسی ايستادهام، چه سر تعظيم بآستان کسی فرود آوردهام که محلّ پرستش و محبّتی است که پادشاهان حسرت ميبرند و سلاطين غبطه ميخورند.»
در آن ملاقات حضرت بهاءالله فرمودند:
«آيا اگر تمام اقوام و ملل در ظلّ يک ديانت درآيند و جميع مردمان مانند برادر شوند روابط محبّت و يگانگی ميان ابناء بشر استحکام يابد و اختلافات مذهبی از ميان برود و تباين نژادی محو و زائل شود چه عيب و ضرری دارد … بلی البتّه چنين خواهد شد . اين جنگهای بیثمر و منازعات خانمانسوز منتهی شود و صلح اکبر تحقّق يابد… فخر از آنِ آن کس نیست که وطن را دوست دارد بلکه از آن ِ کسی است که عالم را دوست دارد.» (مضمون)
عکس: اتاق حضرت بهاءالله در قصر بهجی.