” اصوات و الحان بدیعه و آهنگ و آوازهای خوش عرضی است که بر هوا عارض میشود ، زیرا صوت یعنی عبارت از تموجات هوائیه است و از تموج هوا اعصاب صماخ گوش متأثّر شود و استماع حاصل گردد .
حال ملاحظه کنید که تموجّات هوا که عَرَضی از اَعراض است و هیچ شمرده شود روح انسان را بجذب و وله آرد و بنهایت درجه تاثیر بخشد گریان کند، خندان کند شاید بدرجه ای آید که بمخاطره اندازد .
پس ملاحظه کنید چه مناسبتی بین روح انسان و تموّج هواست که اهتزاز هوا سبب شود انسان را از حالی به حالی اندازد و بکلّی منقلب نماید بلکه صبرو قرار از برای او نگذارد .
ملاحظه کنید که چقدر این قضیه عجیب است زیرا از خواننده چیزی خروج نیابد و در مستمع دخول ننماید باوجود این تأثیرات عظیمه روحانیّه حاصل شود .
پس این ارتباط عظیم کائنات را لابد از تاثیرات و تأثرّات معنویّه است چنانکه ذکر شد که چگونه این اعضاء و اجزای انسان متأثرّ و مؤثّر دریکدیگرند مثلاً چشم نظر کند قلب متأثّر شود .
گوش استماع کند روح متأثّر شود . قلب فارغ شود فکر گشایش یابد و از برای جمیع اعضای انسان حالت خوش حاصل آید…”.
(از مبحث ٦٩ مفاوضات مبارکه )