حضرت عبدالبهاء مثل اعلای دیانت بهائی

یوم عهد و میثاق

اوّل عهد و میثاق ” پیمانی که حقّ جلّ جلاله با انسان می بندد ”

۱ – اَنّ اوّل ما کتب الله علی العباد عرفان مشرق وحیه و مطلع امره الّذی کان مقام نفسه فی عالم الامر و الخلق من فاز به قد فاز بکلّ الخیر … اذا فزتم بهذا المقام الاسنی و الافق الاعلی ینبغی لکلّ نفس ان یتّبع ما امربه من لدی المقصود لانّهما معاّ لا یقبل احد هما دون الاخر … انّ الّذین اوتوا بصائر من الله یرون حدود اللله السّبب الاعظم لنظم العالم و حفظ الامم… انّ الّذین نکثوا عهدالله فی اوامره و نکصوا علی اعقابهم اولئک من اهل الضّلال لدی الغنیّ المتعال
” منتخباتی از آثار حضرت بهاءالله ”
ش ۱۵۵ ص ۲۱۳

۲ – … پس متابعت نفس ننمائید و عهد الله را مشکنید و نقض میثاق مکنید به استقامت تمام بدل و قلب و زبان به او توجّه نمائید و نباشید از بیخردان … از پروردگار خود مگسلید و مباشید از غفلت کنندگان
” منتخباتی از آثار حضرت بهاءالله ”
ش ۱۵۳ ص ۲۱۱

۳- … نعیماً لک بما وفیت میثاق الله و عهده … کن خادماً لامر مولیک و ذکراً بذکره و مثنیاً بثنائه لینتبه به کلّ غافل بعید …
” مجموعه الواح جمال اقدس ابهی ”
ص ۱۶۸ – ۱۶۹

۴ – … باید روش و سلوکی نمائید که مانند آفتاب از سائر نفوس ممتاز شوید هر نفسی از شما در هر شهری که وارد گردد به خلق خوی و صدق و وفا و محبّت و امانت و دیانت و مهربانی به عموم عالم انسانی مشاربالبنان گردد جمیع اهل شهر گویند که این شخص یقین است که بهائی است زیرا اطوار و حرکات و روش و سلوک و خلق و خوی این شخص از خصائص بهائیان است تا به این مقام نیائید به عهد و پیمان الهی وفا ننموده اید زیرا به نصوص قاطعه از جمیع ما میثاق وثیق گرفته که به موجب وصایا و نصائح الهیّه و تعالیم ربّانیه رفتار نمائیم.

” … هر مظهر الهی به موجب عهد و پیمان عامّ خویش با پیروان خود عهدی می بندد “

سنّت الهی

۵ – ..‌. خداوند عالم هیچ نبیّ را مبعوث نفرموده مگر از کلّ اخذ عهد از ایمان به ظهور بعد و کتاب بعد گرفته زیرا که برای فیض او تعطیل و حدیّ نبوده…
” منتخبات آیات ”
ص ۵۹ – ۶۰

۶ – حضرت ابراهیم علیه السّلام عهد موعود حضرت موسی را گرفت و بشارت به ظهور او داد و حضرت موسی عهد حضرت موعود حضرت مسیح را گرفت و عالم را به بشارت ظهور او مژده داد و حضرت مسیح عهد فارقلیط را گرفت و بشارت به ظهور او داد و حضرت رسول محمّد عهد حضرت باب را گرفت و باب موعود حضرت محمّد بود زیرا بشارت به ظهور او داد حضرت باب عهد جمال مبارک حضرت بهاءالله را گرفت و بشارت به ظهور او داد زیرا جمال مبارک موعود حضرت باب بود و جمال مبارک عهد موعودی گرفت که بعد از هزاران سال یا هزاران سال ظهور خواهد نمود و همچنین به اثر قلم اعلی عهد و میثاقی عظیم از جمیع بهائیان گرفت که بعد از صعود متابعت مرکز میثاق نمایند و سر موئی از اطاعت او انحراف نجویند و در کتاب اقدس در دو موقع صراحتاً امر قطعی فرمودند و به تصریح مبیّن کتاب را تعیین کردند و در جمیع الواح الهیه علی الخصوص سوره غصن که معانی آن جمیع عبودیّت عبدابهاء است ، یعنی عبدالبهاء آنچه باید و شاید از قلم اعلی نازل و عبدالبهاءچون مبین کتابست می گوید این سوره غصن یعنی عبدالبهاء عبودیّت عبدالبهاء است و بس
لوح مبارک حضرت عبدالبهاء
خطاب به چالز میسن ریمی

ظهور حضرت بهاءالله

۷- … ای ربّ هذا یوم بشرّت الکلّ فیه بظهورک و طلوعک و اشراقک و اخذت عهد مشرق وحیک فی کتبک و زبرک و صحفک و الواحک و جعلت البیان مبشرَاً لهذا الظّهور الاعظم الابهی و هذا الطّلوع الانوار الاسنی …
” مناجاه “

دوّم عهد و میثاق حضرت بهاءالله درباره ظهور بعدی

۸ – … و انّ بمثل ماقد بعث الله الرّسل من قبل نقطه البیان لیبعثنّ الله من یظهره الله ثمّ من یشاء من بعده و الله علی کلّ شی ء قدیر …
منتخبات آیات
ص ۱۰۳

۹ – من یدّعی امراً قبل اتمام الف سنه کامله انّه کذاب مفتر … اگر نفسی بکلّ آیات ظاهر شود قبل از اتمام الف سنه کامله هر سنه آن دوازده ماه بما نزّل فی الفرقان و نوزده شهر بما نزّل فی البیان که هر شهری نوزده یوم مذکور است
از حضرت بهاءالله
منقول در ” دور بهائی ”
ص ۵۵

۱۰ – قرنها بگذرد و دهرها بسر آید و هزاران اعصار منقضی شود تا شمس حقیقت در برج اسد و خانه حمل طلوع و سطوع نماید … و امّا المظاهر المقدّسه الّتی تانی من بعد فی ظّلل مت الغام من حیث الاستفاضه هم فی ظلّ جمال القدم و من حیث الافاضه یفعل ما یشاء و یحکم مایرید .
از حضرت عبدالبهاء
منقول در ” جلوه مدنیّت جهانی ”
ص ۱۵ – ۱۶

سوم عهد و میثاق خاصّ : ” … همان عهدی بود که جمال مبارک راجع به حضرت عبدالبهاء از پیروان خویش گرفت …”

تعیین جانشین

۱۱- باید اغصان و افنان و منتسبین طرّاً به غصن اعظم ناظر باشند انظروا ما انزلناه فی کتابی الاقدس اذا فیص بحر الوصال وقفی کتاب المبداء فی المال توجّهوا الی من اراده الله الّذی انشعب من هذا الاصل القدیم
مقصود از این ایه مبارک غصن اعظم ( حضرت عبدالبهاء ) بوده
کذالک اظهرناه الامر فضلاّ من عندنا و انا الفّضال الکریم
حضرت بهاء الله
” کتاب عهدی ”

۱۲ – به نصّ کتاب اقدس مرکز میثاق را مبیّن کتاب فرمودند که از اوّل ابداع تا یومنا هذا در ظهور مظاهر مقدّسه چنین عهد محکم متینی گرفته نشده
از حضرت عبد البهاء
منقول در ” دور بهائی ”
ص ۶۱

۱۳ – الیوم اهم امور ثبوت و رسوخ بر عهد و میثاق است که سبب رفع هر اختلاف است … عهدی که جمال مبارک گرفت ، آن نیست که عبدالبهاء مظهر موعود است بلکه عبدالبهاء مبیّن کتاب و مرکز میثاق است و موعود حضرت بهاءالله بعد از هزار یا چند هزار سال ظاهر شود این است عهد و میثاق حضرت بهاءالله
هر کس از آن انصراف جوید در آستان مبارک مقبول نباشد . اگر اختلافی در میان آید باید به عبدالبهاء رجوع نمایند و کلّ طائف حول رضای او باشند بعد از عبدالبهاء چون بیت العدل اعظم تشکیل یابد او به رفع اختلاف پردازد . (ترجمه )
از حضرت عبدالبهاء
” نجم باختر”
ج ۴ ، ش ۱۴
ص ۲۳۷

۱۴ – در اعصار گذشته همیشه اختلافات و انشقاقات مذهبی وجود داشته است زیرا هر کسی فکر و عقیده جدیدی را به خدا نسبت داده است . اما حضرت بهاءالله اراده فرمود که در میان بهائیان هرگز علّتی برای ایجاد اختلاف نماند لهذا به قلم مبارک کتاب عهدش را مرقوم و خطاب به منتسبین و اهل عالم چنین فرمود که من شخصی را که مرکز عهد و پیمان….

پیمان من این است معیّن نمودم و باید همه با او توجه نمایند و از او اطاعت کنند زیرا اوست مبیّن کتاب الله و اوست واقف بر مقصد امرالله و مرجع جمیع احبّاءالله . آنچه او بیان کند صواب است چه که اوست واقف بر اسرار کتاب الله ولاغیر .
مقصود از این بیان مبارک آنکه در میان اهل بهاء دیگر اختلاف و انشقاقی نماند و همواره متّحد و متّفق مانند … لهذا هرکس از مرکز میثاقش اطاعت نماید از جمال مبارک اطاعت کرده و هر کس مخالفت نماید با جمال مبارک مخالفت نموده … زنهار زنهار که شخصی از فکر خود حرفی زند و از پیش خود بدعتی گذارد
زنهار زنهار که چنین شخصی را اعتنائی ننمائید زیرا به موجب عهد و پیمان حضرت بهاءالله اجتناب از چنین شخصی واجب و لازم .
حضرت بهاءالله از چنین نفوس بیزارند . ترجمه
‘ABDU’ L- BAHA
”THE PROMULGATION OF UNIVERSALPE ACE”
1982 . PP 322 – 323

۱۵ – حضرت عبدالبهاء در رتبه اولی مرکز و محور عهد و میثاق بی مثیل حضرت بهاءالله و اعلی صنع ید عنایتش و مرآت صافی انوارش و مثل اعلای تعالیم و مبیّن مصون از خطای آیاتش و جامع جمیع کمالات و مظهر کلیه صفات و فضائل بهائی و غصن اعظم منشعب از اصل قدیم غصن الامر و حقیقت من طاف حوله الاسماء و مصدر و منشاء وحدت عالم انسانی و رایت صلح اعظم قمر سماء این شرع مقدّس بوده و الی الابد خواهد بود و نام معجز شیم عبدالبهاء بنحواتّم و اکمل و احسن جامع جمیع این نعوت و اوصاف است و اعظم از کلّ این اسماء عنوان منیع ” سرالله ” است که حضرت بهاءالله در توصیف آن حضرت اختیار فرموده اند و یا آنکه به هیچ وجه این خطاب نباید عنوان رسالت آن حضرت قرار گیرد مع الوصف حاکی از آن است که چگونه خصوصیاّت و صفات بشری با فضائل و کمالات الهی در نفس مقدّس حضرت عبدالبهاء مجتمع و متحد گشته است
” دور بهائی ”
ص ۵۷ – ۵۸

۱۶ – حضرت بهاءالله مصدر وحی الهی در این دور افخم و مطلع امر و منشاء عدل و رافع صلح اعظم و بانی نظم بدیع در انجمن بنی آدم و منیع الهام و واضح اساس مدنیّت الهیه در عالم و مولّف قلوب و محیی امم و داور کردگار و شارع امر پروردگار ، استقرار ملکوت الله را در بسیط غیر اعلان و حدود و احکامش را نازل و اصولش را معیّن و موسّسانش را ایجاد فرمود و برای آنکه قوای قدسیّه منبعثه از ظهور اعظمش از مجرای صحیح و در جهت مقصود همچنان سریان و جریان یابد ، اساس عهد و میثاق متینی را بنیاد نهاد که قوّه دافعه اش متتابعاً در دوره مرکز میثاق و دوره ولایت امر نیّر آفاق ، ضامن اصالت و کافل وحدت اصلیّه امر مبینش بوده و باعث ترقّی و تقدّم جهانگیر آئین نازنینش گردیده است و حال همان قوّه عظیمه میثاق مقاصد جانفزایش را به واسطه اجرائات بیت العدل اعظم استقرار بخشد و بیت العدل اعظم که یکی از دو وصیّ حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاست مقصد اعلایش آنکه قدرت و سیطره الهیه که از مصدر….”

شریعه رباّنیه جاری گشته تسلسل و استمرار یابد و وحدت جامعه پیروانش محفوظ گردد و تعالیمش از تصرّف و انحراف و تصلّب و انجماد مبرّی و مصون ماند (ترجمه )
” قانون اساسی بیت العدل اعظم “

عهد و میثاق بی سابقه و نظیر حضرت بهاءالله

۱۷ – امّا اعظم امتیاز ظهور حضرت بهاءالله امری است که در ادیان سلف سابقه نداشته و آن تعیین و تنصیص مرکز میثاق است و به این ترتیب جمال مبارک دین الهی را از اختلاف و تفرّق حفظ فرمود تا کسی را مجال نماند که در آن مذهب و مسلکی ایجاد تواند ( ترجمه )
” ABDU “L -BAHA
“THE PROMULGATI ON OF UNIVERSAL PE ACE ”
1982 , PP , 455 – 456

۱۸ – برای آنکه قوای فائقه محیطه که از مشیّت نافذه سبحانّیه سر چشمه گرفته پس از افول نیّر توحید از حیّز امکان و طلوع و اشراقش از مطلع لامکان در مجاری حقیقیّه خویش سریان یابد و وحدت و عظمت آن محفوظ ماند جمال اقدس ابهی اساسی منصوص و بنیانی مرصوص که با قدرت و قوّت بالغه مخصّص و با نفس مقدّس شارع اعظم ، موسس و موجد این کور ابداع افخم ، مرتبط و پیوسته است بنهاد و آن اساس تاسیس میثاق حیّ مبین و پیمان حضرت ربّ العالمین است که اصول و دعائم آن را طلعت نوراء قبل از عروج بعالم بقا بکمال متانت اتفاق بنیاد فرمود . این عهد وثیق و میثاق غلیظ همان عهد قدیم و منهج قویمی است که از قبل در کتاب مستطاب اقدس تصریح گردیده و هیکل قدم به نفسه المقدّس هنگامی که عائله مبارک در ایام قرب به صعود در آخرین تودیع آن محیی رمم در بالین مبارک مجتمع شده بودند بدان اشاره فرمود و آن را در کتاب وصیّت خود که به ” کتاب عهدی” ملقّب و موصوف است مندرج ساخت و آن ودیعه الهیّه را در همان احیان به غصن اعظم و مرکز عهد اتمّ اقوامش بسپرد … آن رقّ منشور و کتاب مسطور که از کلک منیر ابهی به ” اکبر الواح ” مرسوم و در رساله ابن ذئب به ” صفیحه حمراء ” موصوف و منعوت … عهد و میثاقی که جمال اقدس ابهی تاسیس فرمود در کتب و صحف مقدّسه و الواح و زبر سماویّه در اعصار و ادوار ماضیه حتّی در بین آثار مبارکه حضرت ربّ اعلی نظیر و مثیل ندارد چه که در هیچ یک از شرایع و ادیان سالفه چنین میثاق عظیم و پیمان قویم که در این دور کریم بنیاد گردیده موجود نیست و چنین قدرت و اختیار عمیم که به نصّ صریح من دون تاویل و تلویح از طرف شارع قدیر به مرکز منصوص و مقرّ مخصوص عنایت شده مذکور و مشهود نه .
” کتاب قرن بدیع ”
ج ۳ ، ص ۳ – ۶

۱۹ – … امّا بین این ظهور و ظهورات سابقه فرق و امتیاز فراوان در میان ، زیرا حضرت بهاءالله به نصّ صریح فرمود ” هذا یوم لا یعقبه اللّیل ” و عهد و میثاقی تاسیس فرمود که به موجب آن مرکز هدایت الهیّه در جهان دوام یابد . امرالله از نفوس جاه طلب که مقصدی جز قبضه زمام امور و تحریف کلمه الله نداشته خالی نبوده است . امّا این نفوس مغروره همیشه سرشان به سنگ میثاق خورده و امیدشان با یئس مبدّل شده است . (ترجمه)
قسمتی از دست خطّ صادره از طرف بیت العدل اعظم
۱۴ ژانویه ۱۹۷۹

چهارم – عهد و میثاق خاصّ : ” … حضرت عبدالبهاء چنین عهدی را از یاران الهی درباره نظم اداری گرفت “

دو وصّی

۲۰ – ای یاران مهربان بعد از مفقودی این مظلوم باید اغصان و افنان سدره مبارکه و ایادی امرالله و احبّای جمال ابهی توجّه به فرع دو سدره که از دو شجره مقدّسه مبارکه اثبات شده و از اقتران دو فرع دوحه رحمانیّه به وجود آمده یعنی شوقی افندی نمایند زیرا آیت الله و غصن ممتاز و ولیّ امرالله و مرجع جمیع اغصان و افنان و ایادی امرالله و احباء الله است و مبیّن آیات الله و من بعده بکراُ بعد بکر یعنی در سلاله او .
” الواح وصایا ”
ص ۱۱ – ۱۲

۲۱ – امّا بیت عدل الّذی جعله الله مصدر کلّ خیر و مصوناً من کلّ خطاء باید به انتخاب عمومی یعنی نفوس مومنه تشکیل شود و اعضاء باید مظاهر تقوای الهی و مطالع علم و دانائی و ثابت بر دین الهی و خیر خواه جمیع نوع انسانی باشند …
” الواح وصایا ”
ص ۱۵

۲۲ – … مرجع کلّ کتاب اقدس و هر مساله غیر منصوصه راجع به بیت عدل عمومی ، به بیت عدل آنچه بالاتّفاق و یا به اکثریّت آراء تحقق یابد همان حقّ و مراد الله است …
” الواح وصایا ”
ص ۲۱

۲۳ – … آیا هیاکل مقدّسه ، ( حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء) با بیانی صریح و قاطع دو موسّسه تواَمان بیت العدل اعظم و ولایت امرالله را به عنوان جانشینان خود معیّن فرموده اند که بر وفق تقدیرات مقدّره الهیّه به وظائفشان پردازند و این وضائف همانا اجراء اصول و ترویج حدود و محافظه موسّسات و تطابق امرالله در عین امانت و حکمت با مقتضیات دائم التّغیّر زمان و تحقّق میراث مرغوب خلل ناپذیر بانی امر یزدان در عالم امکان است . ( ترجمه)
” The world order of baha ‘ ulla ‘ h ”
1982 , pp . 19 – 20

۲۴ – … بنا بر عهد و میثاق الهی حضرت شوقی افندی در دوره حیات مبارکش به عنوان ولیّ امرالله مرجع اهل بهاء محسوب … و حال مقام مرجعیّت اهل بهاء به بیت العدل اعظم راجع . ( ترجمه )
قسمتی از دست خطّ صادره از طرف بیت العدل اعظم
۹ نوامبر ۱۹۸۱

سلطه و اختیار

۲۵ – … فرع مقدّس ولیّ امرالله و بیت عدل عمومی که به انتخاب عموم تاسیس و تشکیل شود در تحت حفظ و صیانت جمال ابهی و حراست و عصمت فائض از حضرت اعلی روحی لهما الفداست . آنچه قرار دهند من عندالله است من خالفه و خالفهم فقد خالف الله و من جحده فقد جحد الله و من انکره فقد انکرالله و من انحاز و افترق و اعنزل عنه فقد اعنزل و اجتنب و ابتعد عن الله …

” الواح وصایا ”

۲۶ – … از این بیانات کاملاً واضح و روشن است که ولیّ امر مبیّن آیات الله و بیت عدل اعظم واضح احکام غیر منصوصه است . تفسیر و تبیین ولایت امر در دایره خویش همانقدر مورد تمکین و انقیاد است که قوانین موضوعه بیت عدل که حقوق و امتیازاتش وضع قوانین و احکام غیر منصوصه حضرت بهاءالله است هیچیک از این دو نمی تواند به حدود مقدّسه دیگری تجاوز نماید و هرگز نیز تعدّی نخواهد نمود …
” دور بهائی ”
ص ۷۹ – ۸۰

۲۷ – باید به خاطر داشت که الواح حضرت بهاءالله بالصّراحه حاکی از آنست که اعضای بیت عدل اعظم در تمشیت امور اداری امرالله و وضع قوانین لازمه مکلمله کتاب اقدس مسئول منتخبین خود نمی باشند و نباید تحت تاثیر احساسات و آراء عمومیّه و حتّی عقاید جمهور مومنین و مومنات و یا نفوسی که مستقیماً ایشان را انتخاب نموده اند قرار گیرند بلکه باید همواره در حال توجّه و ابتهال به حکم وجدان خویش رفتار نمایند و بر ایشان فرض است که به اوضاع و احوال جاریه هیات جامعه آشنایی کامل حاصل نمایند و به قضایای مرجوعه بدون شائبه غرض رسیدگی کنند ولی حقّ نهائی اخذ تصمیم را برای خویش محفوظ دارند . کلمه مبارکه ” انّه یلمهم ما یشاء ” اطمینان صریح حضرت بهاءالله به این نفوس است و بنابراین فقط این نفوس مهابط هدایت وا لهامات الهیّه اند نه هیات منتخبین .
” دور بهائی “

صعود حضرت ولیّ امرالله

۲۸ – در موقع صعود حضرت ولیّ محبوب امرالله از اوضاع و احوال و همچنین مقتضیات صریح نصوص مبارکه واضح بود که برای آن حضرت غیر ممکن بود طبق مندرجات الواح وصایای حضرت عبدالبهاء جانشینی برای خود انتخاب نمایند …( ترجمه )
” دست خطّ های بیت العدل اعظم ”
ج ۱ ، ص ۱۵۸

۲۹ – بیت العدل اعظم متوجّهاً مبتهلاً بعد از غور و تمعّن دقیق در نصوص مقدّسه مبارکه راجع به تعیین وصیّ حضرت شوقی افندی ربّانی ولیّ امرالله و بعد از مشاورات مفصّل و همچنین ملاحظه آراء حضرات ایادی امر الله مقیم ارض اقدس به این نتیجه رسید که طریق تعیین ولیّ ثانی امر بهائی وصیّ حضرت شوقی افندی ربّانی بکلی مسدود و امکان تشریع قوانینی که تعیین من هو بعده را میسّر سازد بالمرّه مفقود است . این قرار را به جمیع یاران ابلاغ نمائید .
” دست خط های بیت العدل اعظم “
ج ۱ ، ص ۱۵

بیت العدل اعظم

۳۰ – عهد و میثاق حضرت بهاءالله ناگسستنی و قدرت فائقه محیطه اش خلل ناپذیر است دو کیفیّت خاصّ که این میثاق عظیم را از مواثیق الهیّه در ادیان سالفه ممتاز و مشخّص می سازد پیوسته لن یتغیّر و نافذ بوده و خواهد بود . اول کلمه الله که در این دور اعظم بطهارت و اصالت خود باقی و به تبیینات مقدّسه حضرت عبد البهاء و حضرت ولیّ امرالله موکّد و از تصرّفات افکار و عقاید مجعوله بشری مبرّی و از قیاسات و استنباطات نارسا و تعبیرات و تفسیرات غیر منصوص مصون و محفوظ خواهد بود . ثانی هدایت الهیّه که باب ان همواره مفتوح بوده و هست و اکنون از طریق موسّسه عظیمه ای که به اراده مقدّسه حضرت بهاءالله تاسیس یافته و به عنایات مبارکه اش قدرت عالیه و هدایت لاریبیه بدان مفوّض گشته تجلّی می نماید . موسّسه ای که بر حسب مقتضیات زمان و مکان امور جامعه انسانی را تمشیت می بخشد . حضرت مولی الوری راجع به این موسّسه عظیمه چنین می فرماید ” این مجمع مرجع کلّ امور است ” حال مصداق بیان مبارکه حضرت بهاءالله واضح و آشکار می گردد که می فرماید : ید قدرت الهیّه این ظهور اعظم را بر اساس…..”

متین و محکم استوار فرموده که طوفان انقلابات عالم امکان بنیان آن را هرگز منهدم ننماید و اوهام بشریّه بنیاد آن را متزلزل نسازد ”
” دست خطّ های بیت العدل اعظم ”
ج ۱ . ص ۳۲۰

۳۲ – معصومیّت بیت العدل اعظم در حدود معیّنه خودش به معلق به حضور ولیّ امرالله به عنوان عضو آن هیات نیست … هرچند از وظیفه ولیّ امرالله به عنوان عضو و رئیس مقدّس مادام العمر بیت العدل اعظم خارج باشد معذلک در عین انجام امور در دایره مخصوص خود این حقّ و وظیفه را دارد که حدود عمل قانونگذاری ” بیت العدل اعظم را معلوم نماید به عبارت اخری ولیّ امرالله اختیار بیان این مطلب را داشته است که فلان موضوع در نصوص مقدّسه ذکر شده است یا نه و بنابراین آیا در حیطه اختیار بیت العدل اعظم بوده است که درباره آن قانونی وضع نماید یا خیر و غیر از ولیّ امرالله هیچکس حقّ و اقتدار چنین اظهار نظری را ندارد و در نتیجه این سوال پیش می آید که در غیبت ولیّ امرالله آیا بیت العدل اعظم در معرض انحراف از منهج مستقیم خود نخواهد بود و در ورطه خطا و اشتباه نخواهد افتاد ؟ در اینجا سه موضوع را باید به خاطر بیاوریم :
اوّل اینکه حضرت شوقی افندی طیّ سی و شش سال دوره ولایت خود تبیینات و توضیحات بیشمار ادا فرموده و بیانات حضرت عبدالبهاء و جمال اقدس ابهی را تکمیل نموده است و چنانچه قبلاً به یاران خاطر نشان گردیده ، بیت العدل اعظم برای اینکه در موضوعی بخواهد وضع قانون نماید این عمل قانون گذاری همیشه مسبوق به تمعّن دقیق در آثار و تبیینات مبارکه می باشد .
ثانیا بیت العدل اعظم با اینکه متّکی به هدایت الهیّه است به خوبی غیبت ولیّ امرالله را درک می کند و تنها موقعی بوضع قانون می پردازد که از شمول آن در حوزه حاکمیّت و اختیار خود مطمئن باشد . حوزه حاکمیّتی که حضرت ولیّ امرالله موکّداً درباره آن می فرمایند : ” به کمال وضوح تعیین و تصریح گردیده است ” .
ثالثاً ما نباید بیان کتبی حضرت ولیّ امرالله را درباره این دو موسّسه فراموش کنیم که می فرمایند : ” هیچکدام از آنها نمی تواند و هرگز نباید به حدود و وضائف مقدّسه و مقررّه دیگری تخطّی نماید ” .
” دست خطّ های بیت العدل اعظم “

۳۳ – بیت العدل اعظم علاوه بر وظائف وسیعه دیگری یعنی محافظه و اداره امر الله و حلّ مسائل مبهمه و حکم در امور ما به الاختلاف نیز موظّف گشته است .
” MESSAGES FROM THE UNIVESAL HOUSD OF JUSTICE
1968 – 1973 ”
PP . 38 – 39

۳۴ – به بیت العدل عمومی بنا به فرموده حضرت ولیّ امرالله ” این حقّ انحصاری اعطا شده که درباره مسائل غیر منصوص در آثار بهائی وضع قانون نماید ” احکام صادره از بیت العدل عمومی که خود آن هیات حقّ اصلاح و نسخ آن را دارد در حکم متمّم و وسیله اجرای قانون الهی است . هر چند وظیفه تبیین به بیت العدل تفویض نشده ولکن این هیات صلاحیّت دارد که برای استقرار نظم جهانی حضرت بهاءالله در روی زمین به هر اقدامی که لازم داند قیام نماید و یقین است امر بهائی با در دست داشتن نصوص محکمه الهیّه و تبیینات مفصّله حضرت عبدالبهاء و حضرت شوقی رباّنی وحدت عقیده و ایمان حفظ می گردد مضافاً به اینکه علیه هرکس که از پیش خود تفسیر یا تبیین نماند و آن را به اصطلاح ” معتبر ” یا ” ملهم ” داند و به خواهد وظیفه ولیّ امرالله را غصب نماید منع و تحذیر اکیداً صادر گردیده است . وحدت اداری و تشکیلات بهائی نیز با اقتداری که به بیت العدل عمومی داده شده تامین شده است . ( ترجمه )
ج ۱ . ص ۱۷۵ – ۱۷۴

۳۵ – در مرکز بهائی دو مرکز منصوصند که به عنوان مرجع یاران تعیین شده اند در حقیقت مبیّن کلمه الله به منزله فرع مرکزی است که عبارت از نفس کلمه الله است . یعنی کتاب الهی مجموعه بیانات حضرت بهاءالله است مبیّن به منزله لسان زنده آن کتاب زیرا فقط و فقط مبیّن است که اختیار دارد بگوید معنی آیات کتاب چیست . به این نحو ملاحضه می شود که یک مرکز عبارت است از کتاب الله و مبیّن منصوصش و مرکز دیگر بیت العدل اعظم که به هدایت الهی به تشریع آنچه بالصّراحه در کتاب الله منصوص نگشته مامور است . شیوه مذکور یعنی وجود دو مرکز امرالله و تعیین روابط بین آنها در هر مرحله از مراحل امر الهی مشهود است . در کتاب اقدس حضرت بهاءالله مومنان را دلالت می فرماید که پس از صعود حضرتش به کتاب الله و به ” من اراده الله الّذی انشعب من هذا الاصل القدیم ” ناظر باشند . در کتاب عهدی حضرت بهاءالله می فرماید که مقصود از آن ایه مبارکه حضرت عبدالبهاء است . و نیز حضرت بهاءالله در کتاب اقدس موسّسه بیت العدل اعظم را تاسیس و اختیاراتی را که برای اجراء وظائف معیّنه اش لازم است تنصیص فرموده است . حضرت عبدالبهاء در الواح وصایا صریحاً به تاسیس موسّسه ولایت امر الله که بنا به تصریح حضرت شوقی افندی در آیات کتاب اقدس نیز مندرج است پرداخته و نیز در همان الواح وصایا اختیارات بیت العدل اعظم را تایید و توضیح می فرماید و جمع مومنان را باز متوجّه کتاب الله می سازد … ” مرجع کلّ کتاب اقدس و هر مسئله غیر منصوصه راجع به بیت عدل عمومز ” و در آخر الواح وصایا می فرماید ” کل اقتباس از مرکز امر و بیت عدل نمایند و ما عداهما کلّمخالف فی ضلال مبین ” ( ترجمه )

پنجم – وفای به عهد و میثاق ضامن آن است که : ” … وحدت و صفای امر الهی محفوظ ماند … ”

۳۶ – … قوّه میثاق امر بهاءالله را از شبهات اهل ضلال محافظت نماید و حصن حصین امرالله است و رکن متین دین الله . الیوم هیچ قوّه ای وحدت عالم بهائی را جز میثاق الهی محافظه ننماید والاّ اختلاف مانند طوفان اعظم عالم بهائی را احاطه نماید . بدیهی است که محور وحدت عالم انسانی قوّه میثاق است و بس … پس باید اوّل قدم را برمیثاق ثابت نمود تا تائیدات بهاءالله از هر جهت احاطه کند و جنود ملاء اعلی معین و ظهیر گردد و نصایح و وصایای عبدالبهاء در قلوب مانند نقش در حجر نافذ و باقی و برقرار ماند .
” مکاتیب عبدالبهاء ”
ج ۳ . ص ۲۹ – ۳۰

۳۷ – … پس قدم را ثابت نمائید و به نهایت قوّت به نشر نفحات الهیّه و اعلاء کلمه الله و ثبات بر میثاق پردازید و یقین بدانید که اگر نفسی با کمال استقامت ندا به ملکوت نماید و به نهایت متانت ترویج میثاق کند اگر مور ضعیف است فیل عظیم را از میدان فرار دهد و اگر پشه نحیف باشد عقاب کاسر را بال و پر بشکند ….
” منتخباتی از مکاتیب ”
ش ۱۸۴ . ص ۲۰۴

۳۸ – … تقدّم و اعتلای امر الهی یوماً قیوماً در ازدیاد است به یقین مبین می توان در انتظار روزی بود که جامعه بهائی به مشّیت ربّانی مراحلی را که ولیّ محبوب امرش پیش بینی فرموده طیّ کند و در این خاکدان پرابتلا سراپرده ملکوت الله را برافرازد تا عالم امکان از هیجان و اضطراب و هرج و مرج و خرابی و دماری که به دست خود فراهم آورده رهائی یابد و لهیب نا ضغینه و بغضا و ظلم و جفا به روابط ابدیّه اخوّت و الفت و وفا و صلح و سلام عمومی مبدّل شود این امور کلاً در ظلّ لوای میثاق آب جاودانی یعنی عهد و پیمان جمال اقدس ابهی تحقّق خواهد یافت . ( ترجمه )
پیام بیت العدل اعظم ، رضوان ۱۳۰ (۱۹۷۳)
اخبار امری ایران ، سال ۵۲ ، ش ۵ ، ص ۱۲۸

۳۹ – اهل بهاء باید به یقین مبین بداند که امر الله در قبضه حفظ و حراست پروردگار است و عهد و میثاق حضرت بهاءالله در سرّ از فساد مصون و مبرّی . باید اعتماد کامل داشته باشند به اینکه بیت العدل اعظم ” تحت حفظ و صیانت جمال ابهی و حراست و عصمت فائض از حضرت اعلی روحی لهما الفدا ” قادر است باجراء وظائف محوله موفّق گردد. ( ترجمه )
قسمتی از دست خطّ صادره از طرف بیت العدل اعظم
۲۸ می ۱۹۷۵

۴۰ – الیوم قوّه نبّاض در شریان آفاق روح میثاق است که سبب حیات است هر که این روح زنده شد تولّد تازه یافت و روح القدس تعمید گرفت و حیاتش جمال و صفائی تازه پذیرفت . از قید ظلم و عداوت و غفلت و قساوت برست و از مرگ روحانی نجات یافت و به زندگی پاینده رسید . الحمدلله که تو بر عهد و میثاق ثابتی و نیّر آفاق ، حضرت بهاءالله متوجّه و ناظر. ( ترجمه )
از آثار حضرت عبدالبهاء

منقول در” نجم باختر “
ج ۱۴ . ش ۷ ، ص ۲۲۵

۴۱ – … بدیهی است که محور وحدت عالم انسانی قوّه میثاق است و بس … قوّه میثاق مانند حرارت آفتاب است که جمیع کائنات ارضیّه را تربیت و نشو و نما بخشد به همچنین نور میثاق عالم عقول و نفوس و قلوب و ارواح را تربیت نماید .

” کتاب قرن بدیع ”
ج ۳ ، ص ۶ – ۷

۴۲ – امروز ربّ الجنود حامی میثاق است و قوای ملکوت محافظ میثاق و نفوس آسمانی خادم میثاق و فرشته های ملکوتی مروّج میثاق بلکه اگر بدیده بصیرت نظر بشود جمیع قوای عالم بالنّتیجه خادم میثاق …

” منتخباتی از مکاتیب ”
ش ۱۹۲ ص ۲۲۱

۴۳ – … سوء تفاهم ممکن نیست به هیچ قوّه ای زائل شود مگر به قوّه میثاق . قوّه میثاق کلمه جامعه است و حلاّل مشکلات زیرا به نصّ صریح به اثر قلم اعلی می فرماید هر سوء تفاهمی که حاصل شود مراجعت به مرکز عهد کنید …
لوح مبارک حضرت عبدالبهاء

خطاب به مارثا روت

۴۴ – اگر حصن حصین امرالله را قوه حارسه محافظت نمی نمود در جمع اهل بهاء در یک روز هزار فرقه به مثل ادوار سابقه ایجاد می شد . امّا در این دور مبارک جهت دوام امرالله و حفظ احبّاء الله از تفرقه و اختلاف . جمال مبارک روحی له الفدا به قلم اعلی عهد و میثاق را مرقوم فرمود . ( ترجمه )
” BAHA’I WORLD FAITH
1976 , PP. 357 – 358

جمال مبارک در لوح غصن می فرمایند :

این هیکل مقدس پر جلال و این شاخه قدسی از سدره المنتهی (درختی که در دورترین نقطه بهشت روئیده است و هیچ کس به ماورای آن راه نمی یابد) منشعب گردیده است. خوشا به حال کسی که در پناه او پناه یابد و در سایه او بیارامد. بگو به درستی شاخه امر از این ریشه ای که خداوند آن را در زمین اراده الهی محکم نموده روئیده است و شاخه آن چنان عظیم گشته که تمام موجودات را احاطه نموده است. حمد و سپاس به خاطر این صنع پر شکوه و مبارک و عزیز و بلند مرتبه … بگو به راستی که خداوند از روی فضل کلمه ای از بزرگترین لوح جدا نموده و او را به زیور نفس خویش زینت بخشیده و او را سلطان همه عالمیان و نشانی از بزرگی و اقتدار خویش در بین جهانیان قرار داده است …

حضرت ولی امرالله کلمه سدره المنتهی در لوح غصن را – درختی که در دورترین نقطه بهشت روئیده است و هیچ کس به ماورای آن راه نمی یابد – ترجمه فرموده اند.


کانال رشح عما(@RAsllhAmA)