حضرت عبدالبهاء مثل اعلای دیانت بهائی

مجموعه مناجاتها و الواح حضرت عبدالبهاء

صدای شب

مناجاتی با صدای دلنشین خانم دکتر نازیلا عدالتی جهت عزیزانی که این جهان فانی را ترک کرده و روحشان به عالم بالا پرواز نمود، دیده از این عالم ظلمانی بربستند و از این جهان تنگ و تاریک رهایی یافته و به جهان باقی شتافتند، برای آمرزش روح این عزیزان دعا کرده و از خداوند متعال برای بازماندگان طلب صبر و اصطبار می کنیم.

هُواللّه
ای پروردگار، اين نَفسِ پاک توجّه به ملکوتِ تو نمود و تَضَرّع و زاری کـرد، تا حال اسيرِ ناسوت بود حال قَصدِ ورود در ملکوتِ بقا نمود و تـوجّه به جهانِ روحانی کـرد و اميدِ الطاف نامُتِناهی داشت. ای آمرزگار، گُنه بيامرز و عَفو و غُفران مَبذول دار، اين تشنه را به چشمۀ حيات رسان و اين ماهی را در بحرِ بی پايانِ غُفران غوطه ده تا اين طير به گلشنِ رحمانی پرواز نمايد و در حَدائقِ عَفو و مَغفرتِ نامتناهی درآيد. توئی آمرزنده و بخشنده و مهربان.

ع ع

مجموعه مناجات های حضرت عبدالبهاء صفحه ۵۰۷


مناجاتی از حضرت عبدالبهاء
به امید تأییدات روزافزون برای تمامی شما

هوالله

اى خداوند مهربان اين بندۀ آستان را روح مؤيّد کن و نور مجسم فرما آرزوى دل و جان بخش و پاسبان عتبۀ عليا فرما موّفق به نفثات روح القدس کن و در صون حمايت محفوظ و مصون دار، در دنيا مورد عطا کن و در جهان بالا محبوب اصفيا فرما شفاى حقيقى بخش و اطمينان نفس عطا کن در دو جهان به عتبۀ مقّدسه مشرف فرما
الهى الهى هذا عبدک المنجذب بنفحات قدسک المشتغل بذکرک المشتعل بنار محبتک قد تأجَّجت فى قلبه شعلة الهدى و توقدت نيران الشوق بين ضلوعه و الأحشاء و قام بالوفاء فى عتبة قدسک العليا رب رَّنحه من کأس مزاجها کافور و ادخله فى حديقة السرور بالفضل الموفور و يسر له کّل معسور و استجب دعائه و وفقه فى جميع الامور رب انه اتبع الهدى بين ُعصبٍة من اهل الهوى و ُثلٍة من اولى الشقى قدرله ما يتمنى ‌و اجعل له مقاماً عِليا . ع ع

مجموعه مناجات های حضرت عبدالبهاء صفحات ۲۶۳-۲۶۲


‍ ذکر دسته جمعی برای گشایش امور
قسمتی از مناجات حضرت عبدالبهاء
با صوت بانو «نوشین»

تلاوت اذکار در دیانت بهائی هم به صورت انفرادی و هم به صورت دسته جمعی انجام می شود. با تلاوت این اذکار (که معمولا با لحن خوش و به صورت آهنگین خوانده می شود) یک فرد بهائی به ذکر عظمت و جلال ذات مقدس خداوند یکتا، بیان حمد و ثنا و ذکر نعوت و صفات کریمه و اوصاف رحمانیه پروردگار عالمیان، همراه با ذکر تقدیس و تنزیه او می پردازد.

گوش جان می سپاریم به شنیدن یکی از این اذکار در فایل صوتی همراه

هوالله

رَبِّ يسّر الأمور و اشرح الصّدور و اسمح بالفضل الموفور و ادخلنا فی جنّة السّرور و الحبور برحمتک يا عزيز و يا غفور. ع ع

مجموعه مناجاتهای حضرت عبدالبهاء
صفحه ۲۹۴

در کانال MILADMUSIC با لینک زیر آثار نفیسی مشاهده خواهید فرمود

@miladrahmani1


مناجاتی از حضرت عبدالبهاء
با صوت خوش جناب «بهروز بیگی»

هُوالحقّ القيّوم

اِلهی تو بينا و آگاهی که مَلجَأ و پناهی جز تو نجسته و نجويم و به غير از سبيلِ محبّتت راهی نپيموده و نپويم، در شبانِ تيرۀ نوميدی ديده‌ام به صبحِ اميدِ الطافِ بی‌نهايتت روشن و باز و در سَحَر گاهی اين جان و دل پژمرده به يـاد جمال و کمالت خرم و دمساز، هر قطره‌ای که به عواطف رحمانيّتت موفّق بحريست بي‌کران و هر ذرّه‌ای که به پرتوِ عنايتت مُؤيّد آفتابيست درخشنده و تابان، پس ای پاکِ يزدان من، اين بندۀ پر شور و شيدا را در پناهِ خود پناهی ده و بر دوستی خويش در عالمِ هستی ثابت و مستقيم بدار و اين مرغِ بی پر و بال را در آشيانِ رحمانی خود و در شاخسارِ روحانی خويش مسکن و مأوائی عطا فرما. ع ع

مجموعه مناجات های حضرت عبدالبهاء صفحه ۲۷

ویدیوی همراه کاری از کانال «وادی عشق» با لینک زیر می باشد.

@vadiyeeshgh


مناجاتی از حضرت عبدالبهاء
به یاد عزیزانی که روحشان به ملکوت ابهی پرواز نموده.

مناجات همراه به یاد تمامی عزیزانی که سال ها در راه خدمت به خلق قدم برداشتند و باعث سرور خاطر و آرامش بسیاری بودند و حال دیگر در کنار ما نیستند اما یادشان و خاطراتشان و ذکرشان همواره با ما خواهد ماند.

هُواللّه
ای پروردگار، اين نَفسِ پاک توجّه به ملکوتِ تو نمود و تَضَرّع و زاری کـرد، تا حال اسيرِ ناسوت بود حال قَصدِ ورود در ملکوتِ بقا نمود و تـوجّه به جهانِ روحانی کـرد و اميدِ الطاف نامُتِناهی داشت. ای آمرزگار، گُنه بيامرز و عَفو و غُفران مَبذول دار، اين تشنه را به چشمۀ حيات رسان و اين ماهی را در بحرِ بی پايانِ غُفران غوطه ده تا اين طير به گلشنِ رحمانی پرواز نمايد و در حَدائقِ عَفو و مَغفرتِ نامتناهی درآيد. توئی آمرزنده و بخشنده و مهربان. ع ع

مجموعه مناجات های حضرت عبدالبهاء صفحه ۵۰۷


لوح مبارک حضرت عبدالبهاء به افتخار شهدای نیریز دوره سوم که در نوروز شهید شدند.

ای ياران الهی در اين ايّام نيريز خونريز گشت نفوسی مقدّسه از ياران الهى جان بازى نمودند و در سبيل نور مبين به قربانگاه عشق شتافتند از اين جهت چشم گريان است و دل بريان آه و انين به اوج علّيين رسد و حزن شديد مأتم جديد بنمايد. عبدالبها را نهايت آرزو چنان که جرعه از اين جام وفا نوشد و از باده فدا سرمست گردد و خاتمه حيات فاتحة الألطاف شود. رب أنلنى تلک الکأس الطافحة بالفيض العظيم و رنّحنى بتلک الصهباء الفيض الجليل و أطعمنى من تلک المائدة الّتى لا يذوقها الا کل عبد منيب و توجنى بذلک الأکليل الجليل و اجعل دمى مسفوحاً على الثرى و جسمى مصلوباً فى السماء و جسدى متلاشياً على الغبراء و عظامى مفتّتة من سهام القضاء انّک أنت الکريم انّک أنت العظيم انّک أنت الرحمن الرحيم و عليکم البهاء الأبهى. ع ع


هوالله

ای پروردگار پدر و مادر اين بنده درگاه را در دريای غفران غوطه ده و از گناه و خطا پاک و مقدّس نما عفو و بخشش شايان نما و غفران و آمرزش ارزان کن توئی آمرزنده و توئی غفور توئی بخشندهء فيض موفور ای آمرزگار هر چند گنه کاريم ولی اميد به وعد و نويد تو داريم و هر چند در ظلمت خطا مبتلائيم ولکن توجّه به صبح عطا داشته و داريم به آنچه سزاوار درگاه است معامله کن و هر چه شايگان بارگاه است شايان فرما توئی غفور توئی عفوّ و توئی بخشندهء هر قصور .
ع ع

مجموعه ی مناجات های حضرت عبدالبهاء صفحه ۴۵۲


هوالله

اى خداوند مهربان اين بندۀ آستان را روح مؤيّد کن و نور مجسم فرما آرزوى دل و جان بخش و پاسبان عتبۀ عليا فرما موّفق به نفثات روح القدس کن و در صون حمايت محفوظ و مصون دار، در دنيا مورد عطا کن و در جهان بالا محبوب اصفيا فرما شفاى حقيقى بخش و اطمينان نفس عطا کن در دو جهان به عتبۀ مقّدسه مشرف فرما
الهى الهى هذا عبدک المنجذب بنفحات قدسک المشتغل بذکرک المشتعل بنار محبتک قد تأجَّجت فى قلبه شعلة الهدى و توقدت نيران الشوق بين ضلوعه و الأحشاء و قام بالوفاء فى عتبة قدسک العليا رب رَّنحه من کأس مزاجها کافور و ادخله فى حديقة السرور بالفضل الموفور و يسر له کّل معسور و استجب دعائه و وفقه فى جميع الامور رب انه اتبع الهدى بين ُعصبٍة من اهل الهوى و ُثلٍة من اولى الشقى قدرله ما يتمنى ‌و اجعل له مقاماً عِليا . ع ع

مجموعه مناجات های حضرت عبدالبهاء صفحات ۲۶۳-۲۶۲


‍ (https://attach.fahares.com/Y23xw1JEucjoLs5mZPGY5w==) مناجاتی از حضرت عبدالبهاء مخصوص جوانان عزیز با ترجمه ترکی

Gencler ucun dua

هوالله

ای خداوند مهربان، این مرغان بی پَر و بال را دو بال ملکوتی بخش و قوّتی معنویّه عطا فرما تا در این فضای نامتناهی پرواز کنند و به اوج ملکوت ابهی رسند. ای پروردگار این نهال های بی قوّت را قوّتی بخش تا هر یک درختی بارور و در نهایت طراوت و لطافت جلوه نمایند. به جنود معنوی نصرت و ظفر بخش تا سپاه جهل و ضلال را در هم شکنند و اَعلام محبّت و هُدی را در بین خلق بلند کنند و مانند نسیم بهاری اشجار وجود انسانی را طراوت و لطافت بخشند و به مثابۀ باران نیسانی چمنزار آن اقلیم را سبز و خرّم کنند. توئی مقتدر و توانا و توئی بخشنده و مهربان.
ع ع

ترجمه ترکی:

Sən Ey Mehriban Allah!
Mərhəmətlə bu körpə quşların hər birinə bir cüt səmavi qanad əta eylə və onlara ruhani qüvvə ver ki, bu sonsuz fəzada pərvaz etsinlər və Əbha Mələkutunun zirvəsinə yetişsinlər.

İlahi! Bu kövrək fidanları qüvvətləndir ki, hər biri hədsiz təravət və lətavət içində olan barlı-bəhrəli ağaca çevrilsin. Öz ilahi qoşunlarının köməyilə onlara qələbə və zəfər bəxş eylə ki, cəhalət və azğınlıq ordusunu darmadağın etsinlər, insanlar arasında yoldaşlıq və hidayət bayrağını ucaltsınlar, bahar nəsimi tək insanların ruh ağaclarına təravət bəxş etsinlər, onları canlandırsınlar və yaz yağışı kimi, o diyarın çəmənliyini yaşıl və bərəkətli etsinlər.

Sən Qüvvətli və Qüdrətlisən; Sən Ətaedən və Sevənsən.

-Əbdül-Bəha Abbas

ترجمه این مناجات به زبان ترکی توسط محفل ملی آذربایجان باکو می باشد تلاوت این مناجات در ویدیوی همراه با صدایی دلنشین و شیرین آمده است.


مناجاتی زیبا از حضرت عبدالبهاء
با صوت خوش «سروش» همراه با نوای گیتار

هو اللّه
ای يزدان مهربان و
بخشنده و درخشندهء زمين و آسمان
ما جمعيم پريشان تو
مستمنديم درويشان تو
آوارگانيم بيچارگان
و افتادگانيم آشفتگان
افسردگانيم پژمردگان
دردمنديم درمانی بخش
رنجوريم دوائی عنايت کن
افسرده ايم شعله ئی ده
پژمرده ايم لمعه ئی بيفشان
بيگانه ايم آشنا کن
پروانه ايم پرسوختهء شمع وفا فرما
تشنه ايم و به خون دل آغشته
چشمهء خوشگوار برسان
و از آب حيات بنوشان
ولوله در شهر انداز و آشوبی در آفاق افکن
تا دل ها حيران تو گردد و جان ها قربان تو.
ع ع

مجوعه مناجات های حضرت عبدالبهاء
جلد یک صفحه ۳۲


هو اللّه

ای مسجون، لیلای حقیقی را مجنونی و معشوق معنوی را مجذوب و مفتون این راه راه عشق الهی است و این سبیل سبیل محبوب ابهائی، لهذا صد هزار بلایا و رزایا متتابع و متوالیست جانفشانیست و قربانی و بلایا و محن نامتناهی تیغ است و شمشیر کُند است و زنجیر این است که عاشقان حقیقی در قدم اوّل جمیع این بلایا و محن را به کمال آرزو قبول می کنند تو شکر کن خدارا که از آن نفوس معدودی و از آن طیور حدیقه قدس محسوب و علیک التّحیّة و الثّنآء ع ع

مکاتیب حضرت عبدالبها جلد ۵ صفحه ۱۶۸


لوحی از حضرت عبدالبهاء
«از جانفشانی احبای یزد»

«اى ياران حقيقى عبدالبهاء، هر چند شما در آن سامان و عبدالبهاء در اين زندان، ولى فى الحقيقه همنشين يک محفليم و همدم در يک منزل در نهايت الفتيم و مؤانس و مصاحب در انجمن صد هزار کوه و صحرا و دره و دريا مانع اين مصاحبت نگردد و حائل اين الفت نشود زيرا قوت اسم اعظم نفوس متفرقه پريشان را در انجمن رحمانى جمع فرموده و هر يک را مانند شمع بر افروخته تا به مثابه پروانه جان سوخته خود را در شعله آتش افکنند و از هر قيدى برهند و از هر دامى بجهند و در کمال وجد و طرب به قربانگاه عشق دوند و جان فداى جانان نمايند و برهانى در اين مورد اعظم از جانبازى شهيدان يزد نه که نرد محبت باختند و به جهان الهى تاختند و به بزم لقا شتافتند. ملاحظه نمائيد که آن وجوه لامعه و کواکب ساطعه چگونه از افق شهادت کبرى به نور فدا درخشيدند امکان و لامکان را روشن و منير نمودند روحى لهم الفداء و کينونتى لهم الفداء و حقيقتى لهم الفداء از اول ابداع تا يومنا هذا چنين بزم فدائى آراسته نگشت که متجاوز از دويست نفر نفوس طّيبه طاهره در نهايت مظلوميّت و تسليم و محبّت به درندگان خونريز مهربانى نموده جانفشانى نمايند و به قربانى کامرانى جويند اين چه ولوله و شور است و اين چه حشر و نشور، ما بايد کّل تأسى به آن نفوس مبارکه نمائيم ولى به کمال حکمت حرکت کنيم و اين حکمت محض اطاعت امر مبارک است و بر کّل فرض است و واجب تا در خدمت بازماندگان آن ياران حقيقى شهيدان سبيل الهى جانفشانى نمائيم چه که آن مرغان چمنگاه حقيقت به ملکوت عزت ابديه پرواز نمودند و از اين عالم ظلمانى به جهان نورانى شتافتند اما بازماندگان تالان و تاراج ديدند و بى سر و سامان گشتند و در دست تطاول ستمکاران اسيرند بايد اين باز ماندگان آواره سرگردان را از جان و دل مواظبت نمود و به خدمت پرداخت. اى ياران روحانى من، زحمات و مشّقتتان در خدمت امر الله و تحمل مصيبت و بلاء و معاونت ضعفا معلوم و واضح، مکافات اين اعمال مقبوله از جمال ابهى است در ملکوت تقديسش حرف به حرف مذکور و در لوح محفوظش کلمه به کلمه مسطور پاداش اين عبوديّت و جانفشانی را عنقريب در ملکوت رحمانى مشاهده خواهيد نمود و عليکم التحّية و الثناء» ع ع

من مکاتیب حضرت عبدالبهاء صفحات ۴۲۸-۴۲۶


تلاوتی بسیار روحنواز از مناجات لقاء
لیله صعود حضرت عبدالبهاء

هوالابهی
ای مشتعل به نار محبت الله چه نویسم و چه نگارم جان هوای کوی جانان دارد و دل آرزوی صعود از عالم آب و گل دارد. روح مستبشر به نفحات ملکوت ابهی است و وجدان از نسائم حدائق رحمن در کمال روح و ریحان. حقیقت وجود رجای مقامات شهود نموده و کینونت و ذات موجود تمنای انعدام و فقود که شاید به فضل و موهبت حضرت بیچون از جهان چند و چون رها یافته در فضای جان فزای یزدان داخل و به ملکوت تقدیس رهنمون گردد. قسم به اسم اعظم و هویت قدم که بشارت عروج و صعود از برای این عبد در این دم چون نفحات قدس صبحدم است و یا از برای گیاه پژمرده فیض باران و شبنم است، یا رب دعای خسته دلّان مستجاب کن. باری چه موهبتی اعظم از این تصور توان نمود که از این تنگنای ظلمانی خلاصی یافت و چون شمع در زجاجه ملکوت برافروخت. ع ع
منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء
جلد پنجم صفحه ۲۲۸

متن مناجات لقاء
https://www.google.com/amp/s/www.bahaiprayers.io/prayer/amp%3fid=120206110
ترجمه انگلیسی
https://www.bahaiprayers.org/abdulbaha.htm


لوح و ابیاتی بسیار زیبا از مرکز میثاق

«ای مونس یاران سال‌های چند در لباس مستمند سرگشته کوه و صحرا و گمگشته دشت و دریا بودی و لب تشنه چشمه حیات و پر نشئه باده ثبات گشتی تا به عین تسنیم پی بردی و از باده الست سرمست گردیدی و از نیست و هست گذشتی حال یک قدحی از صحرای محبت الله به دست گیر و بر رندان می پرست صلا زن و بگو :

تا چند گمگشته دشت و بیابانید
وقت وصول است این
هنگام حصول است این
بل اصل اصول است این
آسوده شو آسوده شو
وقت پریشانی گذشت
ایام نادانی گذشت
دشت بیابانی گذشت
آسوده شو آسوده شو
شمس حقیقت زد علم
بر کوه و دشت در صبحدم
مقصود کل شاه قدم
ماه ملل میر امم
آسوده شو آسوده شو

حال وقت آن است که درگاه احدیت را ملجأ و پناه کنیم و بیدار و پر انتباه گردیم ، در جهان شوری افکنیم و حشر و نشوری ظاهر سازیم.
ای مونس ، امیدوارم که انیس آن دلبر نازنین گردی و جلیس آن یار دلنشین.
ای مونس، شکر حضرت احدیت را که در آستان مقدس وارد و روی را به خاک درگهش پر انوار و موی را به غبار رهش مشکبار نمودی و طوف کنان گریان و نالان و سوزان اشعار آبدار خواندی و چشم یاران را از سرشک ریزان چون ابر بهاران نمودی و گلزار ما حول بقعه مبارکه را به اشک دیده و آب جویبار تسقیه کردی و حول مطاف ملاء اعلی طواف نمودی ، از فضل الهی استدعا می نمایم که به کلی گرفتار حق گردی و سرمست جام سرشار او ، تا سبب شوی آن جمع پریشان را جمع نمائی و آن بی سر و سامان را سر و سامان دهی. ع ع

کتابخانه بهایی -مکاتیب حضرت عبدالبهاء جلد دوم صفحات ۱۷۰-۱۶۹


هو اللّه

ای قائم بر خدمت، خوشا به حال تو که بر خدمت امراللّه قیام نمودی و در ظلّ سدره منتهی آرمیدی از جام عنایت نوشیدی و در حلقه قائمان بر خدمت درآمدی خدمات تو مشکور است و زحمات تو معروف در دفاتر ملکوت ابهی ثبت است و در لوح محفوظ نقش و ضبط. ملأ اعلی تحسین مینماید و ملائکه جبروت علیا تلقین پس دست به ساحت حضرت بی‌مثل و مانند بلند کن و بگو پاک یزدانا ستایش ترا نیایش ترا و پرستش ترا سزاوار که این بنده حقیر را به چنین امر خطیری موفّق فرمودی ع ع

مکاتیب حضرت عبدالبها جلد ۵ صفحه ۱۸۵


هُواللّه
ای بنده الهی،
وقتی عَلَم جلال برافرازی و رایت استقلال بلند کنی که به عبودیّت آستان بها موفّق گردی
خاکسار شو تا بزرگوار شوی
خاضع شو تا نجم طالع شوی
محو و فانی گرد تا نشئه باده باقی یابی
خود را فراموش کن تا سرود سروش غیب شنوی
و علیک التّحیّة والثّنآء ع ع

مکاتیب حضرت عبدالبها جلد ۶ صفحه ۱۰۱


«شما یاران اسم اعظمید
و یاوران عبدالبهاء»

حضرت عبدالبهاء می فرمایند:

«….بهائی باید شمع آفاق باشد و نجم ساطع از افق اشراق، اگر چنین است نسبتش حقیقی است و الا نسبت مجازی است و بی ثمر و بی پا، مانند شخصی سیاهست نامش الماس و به حقیقت زاغ و غراب است ولی اسمش بلبل خوش آواز، از انتساب اسمی چه فائده و از لفظ بهائی چه ثمر. به حقیقت باید بهائی بود و ملتجی به عتبه مقدّسه حضرت نامتناهی. جمیع یاران را به جان و دل مشتاقم و آرزوی مشاهده دیدار مینمایم و علیکم البهاء الابهی،

ای عزیزان عبدالبهاء اگر بدانید که چه قدر اشتیاق به یاران دارم و چگونه شب و روز به ذکر و یاد شما مشغولم، البتّه از شادمانی پرواز مینمائید، شما یاران اسم اعظمید و یاوران عبدالبهاء، در ظل الطاف جمال مبارکید و بندگان حقیقی صمیمی حضرت کبریاء، طوبی لکم ثمّ طوبی، لهذا در نزد عبدالبهاء عزیزید و جلیل و رفیقید و ندیم و در عبودیّت عتبه بهاء شریکید و سهیم. ع ع

مكاتيب عبدالبهاء جلد دوم صفحه ۲۸۱


‍ ای چشم تو روشن

به مناسبت ولادت با سعادت حضرت اعلی و حضرت بهاءالله مناجات منظوم «ای چشم تو روشن» از حضرت عبدالبهاء که با صوتی ملیح اجرا شده تقدیم به شما همراهان وفادار می شود.

هوالله

ای یار روحانی
آن یوسف اسرار
به بازار در آمد

ای چشم تو روشن ای چشم تو روشن

با روی منور
با موی معنبر
در محفل ابرار در آمد

ای چشم تو روشن این چشم تو روشن

با عارض چون گل
با ساغر پر مُل
در مجلس اغيار در آمد

ای چشم تو روشن ای چشم تو روشن

با نرگس فتان
با آن لب خندان
در منزل اخیار در آمد

ای چشم تو روشن
ای چشم تو روشن
ای چشم تو روشن

ع ع


تکلیف چیست؟

شخصی از احبّاء از مرکز میثاق دربارۀ تکلیف سؤال کرد. در جواب او فرمودند :
رشت، حضرت واعظ لاهیجانی، علیه بهآءالله الابهی

هوالله ای یار مهربان سؤال از تکلیف فرموده بودی؛ تکلیف این است که شریک و سهیم عبدالبهآء گردی و به عبودیت آستان مقدّس در کمال انقطاع قیام نمایی. از جان بگذری و از جمیع مَن فِی الوجود چشم پوشی و با دلی پاک و رُخی تابناک در انجمن ابرار به ثنای پروردگار بپردازی و در کمال خضوع و خشوع و پاکی و بندگی و آزادگی در حضور احبّاء رحمٰن به خدمت موفّق شوی. این است تکلیف مخلصین و این است صفت مقرَّبین. ولی باید حکمت نازله در صُحُف الٓهی را منظور دارید تا سبب فَزَع و جَزَع نادانان و متکبّران از رؤساء ادیان نشود. زیرا در یوم فَزَع اَقدام ضعفا بلغزد و اطفال شیرخوار از ثدی عنایت محروم مانند. لأنَّ الأمرَ عظیمٌ عظیم و الحمل ثقیلٌ ثقیل فأبَیْنَ أنْ یَحمَلْنها، فَحَمَلهَا الإنسان. و عَلَیکَ التّحیّةُ و الثّنآء ع ع
(آهنگ بدیع، سال شانزدهم، شمارۀ ۱۰؛ دیماه۱۳۴۰ [ژانویه 1962])

توضیح : طبق توضیحات جناب اشراق خاوری، “حاج واعظ قزوینی موسوم به شیخ محمّدابراهیم از دوران صباوت بر اثر آبله جهان بینش تاریک شد و به همان حال محفوظات بسیار تحصیل نمود و در لاهیجان به تصدیق امر فائز و به واسطۀ معاندت اعداء مجبور به مهاجرت به قزوین شده سفرهای تبلیغی در ایران فرمود؛ الواح بسیار دارد. قریب صد سال از عمرش میگذشت که در یوم دوشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۱۸ (۱۱ شهرالعزّة۹۶) در قزوین صعود فرمود و در گلستان جاوید مدفون گردید؛ رحمةالله علیه.” (گنجینه حدود و احکام، ص۱۶۸، پاورقی۱)

  • جَزَع و فَزَع = فریاد و فغان
  • یوم فَزَع = اشاره به آیۀ ۱۰۳ سورۀ انبیاء است که به “فزع اکبر” اشاره دارد و زمانی است که آسمان برچیده میشود همانطور که قبلاً خلق شده است. در آثار بهائی مقصود از آن، آسمان دین است. در آیۀ مزبور مقرّبان درگاه الهی را فزع اکبر محزون نخواهد کرد و فرشتگان به استقبالشان آیند : “لایحزُنُهُمُ الفزعُ الأکبر و تَتَلَقَّاهُمُ الملائکة”.
  • فَابَینَ أن یَحمَلَنها… = اشاره به آیۀ ۷۲سورۀ احزاب است که میفرماید، “إنّا عَرَضنا الأمانة علی السّموات و الأرض و الجبال فَابَینَ أن یَحمِلْنَها و اَشفَقنَ مِنها و حَمَلَها الإنسان. ” (مضمون : ما امانت خویش را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم ولی از پذیرفتن آن سر باز زدند و از آن هراسیدند و انسان آن را پذیرفت.)
    در آثار بهائی دربارۀ مقصود از امانت مزبور به چند مورد ذکر شده است :
    ۱) عهد و میثاق الهی؛ ۲) محبّت الهیه؛ ۳)عبودیت؛ ۴) کلام الهی و و حی صمدانی؛ ۵)مجاهده و طلب حق؛ ۶) استقامت. (سفینۀ عرفان، دفتر ۱۶، ص۴۹۰ به بعد)

غم مخور غمخوار مهربان داری

گوش جان می سپاریم به شنیدن لوحی از حضرت عبدالبهاء که با صوت دلپذیر و دلنشین جناب «پیام» می باشد لوحی که زیارتش باعث امیدواری و انبساط خاطر است و تلاوتش سبب آرامش و سکون.

هوالله

ای غریب دلخون، غم مخور غمخوار مهربان داری، محزون مباش مخدوم بزرگوار داری. هر چند در دریای محن و آلام مستغرقیم ولی‌ سفینه ی نجاتی داریم، هرچند در ظلمات مصائب و بلا گرفتاریم ولی‌ مه‌ تابانی داریم، ملجأیی چون ملکوت ابهی داریم و مأمنی چون حصون ملاء اعلی. دیگر چه اضطرابی، چه احتراقی چون در ظل میثاقی. ع ع

مکاتیب حضرت عبدالبهاء جلد ششم صفحات ۱۳۱-۱۳۰


‍ ‍ الله ابهی ای یاران رحمانی

روزی دیگر را با شما عزیزان آغاز می کنیم و خداوند را به خاطر تمامی نعمت هایی که به ما ارزانی داشته ، شاکریم

بیایید برای سلامتی و تندرستی و موفقیت در کار‌ها و همینطور دریافت برکات الهی برای همه انسان‌های گیتی‌ و بر قراری صلح جهانی‌ دعا کنیم.

هوالله
«پروردگارا هر آن چه قلب مرا از قلوب یارانت دور می سازد از من بگیر. ع ع»

خدای من
صدایت کردم پاسخم گفتی
ازتو طلب کردم عطایم کردی
به سوی تو آمدم آغوش رحمتت را گشودی
به تو تکیه کردم باعث نجاتم شدی
به تو پناه آوردم در پناهت گرفتی
از تو مهرت را خواستم مهربانترین شدی

ویدیوی همراه از سایت «پیام بدیع» تلاوت بسیار زیبای مناجات فوق می باشد.


مناجاتی از حضرت عبدالبهاء
به منظور طلب تأیید و توفیق

هوالله

ای متوجه الی الله، دیده به ملکوت غیب جبروت باز کن و به این مناجات آغاز نیاز کن که ای مهربان
تو ستر کن و بپوش
خطا از ما، عطا از تو
جفا از ما، وفا از تو
گناه از ما، پناه از تو
بیماری از ما، شفا از تو
بپوش و بیامرز
وفا کن، پناه ده
شفا بخش. ع ع

مجموعه مناجات های حضرت عبدالبهاء صفحه ۲۸۵


مناجاتی از مناجات های مرکز میثاق
با صوتی دلپذیر

به یاد تمام عزیزانی که در راه امر مبارک جانفشانی کردند و «گوی سبقت از همگنان» ربودند و نام خود را در تاریخ امر پر آوازه ساختند،

هوالله

پاک یزدانا, تاییدی بخش و توفیقی عنایت فرما تا بیگانه و خویش فراموش کنیم و از هر ذکری خاموش گردیم و از نسائم ریاض تقدیست به جوش و خروش آییم. ای پروردگار, بنده خویش را آیتی باهره فرما و رایتی مشتهره نجمی بازغ کن و کوکبی بارق. هر دردی را درمان کن و هر زخمی را مرهم لطف و احسان. هر جمعی را شمع روشن کن و درهر انجمنی طوطی خوش سخن. ع ع

مجموعه مناجات های حضرت عبدالبهاء صفحات ۲۰۴-۲۰۳


هُواللّه

ای خداوندِ مهربان، اين دل را از هر تَعلّقی فارغ نما و اين جان را به هر بشارتی شادمانی بخش، از قيدِ آشنا و بيگانه آزاد کن و به محبّتِ خويش گرفتار نما تا بکُلّی شيدایِ تو گردم و ديوانۀ تو، جز تو نخواهم و جز تو نجويم و به‌غير از راه تو نپويم و به جز رازِ تو نگويم، مانند مـرغِ سحر در دامِ محبّت تو گرفتار گردم و شب و روز بنالم و بزارم و بگريم و بگويم: يا بهاء‌الابهی.

ع ع

مجموعه مناجات های حضرت عبدالبهاء صفحه ۳۹


ای عزیزان عبدالبهاء اگر بدانید که چه قدر اشتیاق به یاران دارم و چگونه شب و روز بذکر و یاد شما مشغولم البتّه از شادمانی پرواز مینمائید شما یاران اسم اعظمید و یاوران عبدالبهاء در ظلّ الطاف جمال مبارکید و بندگان حقیقی صمیمی حضرت کبریاء طوبی لکم ثمّ طوبی. لهذا در نزد عبدالبهاء عزیزید و جلیل و رفیقید و ندیم و در عبودیّت عتبه بهاء شریکید و سهیم ع ع


حضرت عبدالبها می فرمایند:…

…ای یاران الهی قدر این آئین نازنین بدانید و به موجب آن حرکت و سلوک فرمائید و سبیل مستقیم و منهج قویم پیمائید و به خلق بنمائید * آهنگ ملکوت بلند کنید و تعالیم و وصایای رب ودود منتشر نمائید تا جهان جهان دیگر شود و عالم ظلمانی منور گردد و جسد مرده خلق حیات تازه جوید هر نفسی بنفس رحمانی حیات ابدیه طلبد این زندگانی عالم فانی در اندک زمانی منتهی گردد و این عزت و ثروت و راحت و خوشی خاکدانی عنقریب زائل و فانی شود خلق را به خدا به خوانید و نفوس را به روش و سلوک ملاء اعلی دعوت کنید.یتیمان را پدر مهربان گردید و بیچارگان را ملجاء و پناه شوید ، فقیران را کنز غنا گردید و مریضان را درمان و شفا،معین هر مظلومی باشید و مجیر هر محروم.در فکر آن باشید که خدمت به هر نفسی از نوع بشر نمایید وبه اعراض و انکار و استکبار و ظلم و عدوان اهمیت ندهید و اعتنا نکنید و بالعکس معامله نمایید.وبه حقیقت مهربان باشید نه به ظاهر و صورت.هرنفسی از احبای الهی باید فکر را در این حصر نماید که رحمت پروردگار باشد و موهبت آمرزگار.به هر نفسی خیری بنماید و نفعی برساند وسبب تحسین اخلاق گردد و تعدیل افکار تا نور هدایت تابد و موهبت حضرت رحمانی احاطه نماید * محبت نور است در هر خانه بتابد و عداوت ظلمت است در هر کاشانه لانه نماید * ای احبای الهی همتی به نمائید که این ظلمت بکلی زائل گردد تا سرّ پنهان آشکار شود و حقایق اشیا مشهود و عیان گردد ( ع ع )

خطابات حضرت عبدالبها جلد اول صفحه ۴۱_۴۳


هُوالأبهی
ای ناظر بملکوت ابهی،
اگر طالب جمال ذوالجلالی تشبّث بذيل رضا بجو و اگر تشنه سلسبيل حياتی از معين صافی صدق و وفا بنوش اگر سالک سبيل نجاتی باديه اشتياق بپيما و اگر ناظر بملکوت ابهائی از بشارات ملأ اعلی رخی روشن نما و اگر متوسّل بذيل هدائی در گلشن توحيد رخی بي فروز و اگر مصطلی از قبسه شعله سينائی آتش حبّی برافروز و اگر مجنون صحراء اشتياقی بنار عشق بسوز و اگر مفتون روی دلجوی محبوب آفاقی سر پرشوری بجو و آتش جانسوزی بخواه واله و شيدا شو سرگشته و رسوا شو تا نامت محرّک قلوب قدسيان گردد و شامت روشنتر از صبح خاکيان چشم بنور قديم بينا گردد گوش باستماع کلام ربّ مجيد شنوا شود دل جنّت ابهی گردد و گِل گل و ريحان اهل وفا جميع اين مراتب حصولش منوط بثبوت بر عهد و ميثاق اللّه و البهاء عليک ع ع

مکاتیب حضرت عبدالبهاء جلد ششم صفحه ۵۱


هُواللّه

ای بنده پاینده آستان حق، جمیع خلق آزادگی خواهند و بزرگواری جویند و سروری طلبند ولی تو پند از عبدالبهآء گیر بندگی خواه و کهتری جو و چاکری طلب زیرا بنده آن آستان سرور دو جهانست و در بند آن زلف مشکبار آزاده لامکان زحمت و مشقّتی که در سبیل جانان کشیدی همیشه در خاطر این آوارگانست و سبب تقرّب درگاه یزدان نفسی که در سبیل آن دلبر آفاق صدمه و بلا نکشد در خسران و زیانست و مبتلا بزاویه نسیان و هر بزرگواری که مانند جام سرشار از باده بلا لبریز است پر روح و ریحان و محرم خلوتگاه یزدان پس ای یار مهربان از مشقّت و بلائی که کشیدی شادمان باش و شکرانه نما زیرا تحمّل این بلایا مانند بذر افشانیست و برکت خرمن محقّق و مقرّر. امة اللّه رقیّه سلطان را تحیّت برسان و همچنین امة اللّه قمر سلطان را و همچنین آقا جلال را از الطاف بی پایان حضرت رحمن امیدوارم که مشمول الطاف گردند و منظور بعین عنایت حضرت رحمن و علی الکلّ التّحیّة و الثّنآء و البهآء الی الأبد الآباد ع ع

مکاتیب حضرت عبدالبهاء جلد ۶صفحه ۱۱۲


لوحی از حضرت عبدالبهاء
در وصف ارض اقدس و مقام مقدّس

هوالابهی
ای طائف حول ضریح مطهّر حمد کن خدا را که به چنین موهبت الهیّه فائز شدی و به چنین نعمت غیرمتناهیه واصل. در مقامی وارد شدی که مطاف ملأ اعلی است و کعبۀ اهل ملکوت ابهی…… حضرت کلیم الله را وادی اَیمن است و حضرت خلیل الله را ملجأ امن و ملاذ مأمن. حضرت لوط را رکن شدید است و حضرت یعقوب را موطن مجید. حضرت داود را محراب عبادت است و حضرت سلیمان را سریر “ربّ هَب لی مُلکاً لاینبغی لأحدٍ مِن بعدی”. حضرت زکریا را مسجد تبتّل و عبودیت است و حضرت یحیی را وادی ملکوت و صحرای بشارت. حضرت روح الله را محلّ تجلّیات است و حضرت حبیب الله را “سبحان الله الّذی اسری.” معاهد انبیا است و مشرق انوار آیات ربّ الکبری. مطلع تقدیس است و مشکوة انوار ربّ مجید. معهد لقا است و محلّ معراج سیّد “او ادنی”. هر اشراق و ظهوری یا مبدئش از این ارض مبارک است و یا محلّ هجرت آن نیّر مکرّم و یا مُنتهایش راجع به این ارض مقدّسه…… و الرّوح و البهآء علیک. ع ع

برای زیارت لوح کامل به منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء، جلد ۶ صفحه ۳۲۰ مراجعه فرمایید.


هوالله
ای عزيزان عبدالبهاء اگر بدانيد كه چه قدر اشتياق به ياران دارم و چگونه شب و روز به ذكر و ياد شما مشغولم البتّه از شادمانی پرواز مي نمائيد شما ياران اسم اعظميد و ياوران عبدالبهاء در ظلّ الطاف جمال مباركيد و بندگان حقيقی صميمی حضرت كبرياء طوبی لكم ثمّ طوبی. لهذا در نزد عبدالبهاء عزيزيد و جليل و رفيقيد و نديم و در عبوديّت عتبه بهاء شريكيد و سهيم ع ع

مكاتيب حضرت عبدالبهاء جلد ٢ صفحه ٢٨١


ای بندۀ جمال ابهی

تا توانی صبر و تحمّل دار و از کسی به صرفِ تصوّر مُکدّر مشو. چه بسیار امور که به نظر نوع دیگر می آید و چون حقیقت منکشف گردد واضح شود که صِر فِ تصوّر بوده، نه تحقّق.
در جمیع اوقات انسان باید در امور احتمالات خیریه بدهد و حمل بر خیر خواهی کند، و یا موانعی مخفی. چون مسلک چنین باشد راحت جان و آسایش وجدان حاصل گردد، والّا انسان همواره مُعَذَّبست.
امیدوارم که این مقام اِفاضه گردد تا سبب روح و ریحان مستمر شود. ابداً خاطر نرنجد و اغبرار حاصل نشود، بلکه همواره انوار بدرخشد.
وَ عَلیکَ التّحِیَّةُ وَ الثناء ع ع

سفینۀ عرفان جلد ۵ صفحه ۳۲


مناجاتی از حضرت عبدالبهاء
با صدایی خوش از یار روحانی جناب «بیگی»

هُو اللّه
ای پروردگار من گنه کارم و تو آمرزگار مدهوش از خمر غفلتم هوشی عنايت کن ،مشغول به اذکار جهان پر غمم ، گوشی عنايت فرما
تا آهنگ ملأ اعلی بشنود و گلبانگ عندليب قدست استماع نمايد و نفحات طيور شکور به قوّه واعيه احساس کند.
ای پروردگار پرده از چشم بردار تا مشاهدهء آيات کبری کنم و ملاحظه دقايق اسرار کبريا نمايم دل را جانی ببخش و جان را روح و ريحانی عطا فرما که سزاوار اين قرن عظيم باشد و لايق اين عصر مجيد ، و علیک البهآء.

ع ع

مجموعه مناجات های حضرت عبدالبهاء صفحات ٢٨۵-۲۸۴


هوالله

پروردگارا هر آنچه قلب مرا از قلوب یارانت دور می سازد از من بگیر. ع ع

دکتر امین بنانی معتقد است که در فرهنگی که بر فصاحت و بلاغت تاکید داشته است آثار حضرت عبدالبهاء به وسیله دوست و دشمن و عرب و عجم به عنوان نمونه ممتاز فصاحت و بلاغت شناخته شده است و می نویسد :
به اعتقاد اهل بهاء حضرت مولی الوری ملهم به الهامات غیبی و هدایت الهی بودند و آثار ایشان جزء آثار مقدسه و همچنین به عنوان تبیین و تفسیر کتب الهیه به شمار می رود.
آثار حضرت عبدالبهاء تجلی وحی و بیان آن وجود مقدس است ….شیوه نگارش حضرت عبدالبهاء کاملا مشخص و به صورت غیر قابل اشتباهی وابسته به وجود آن حضرت می باشد

جناب دکتر رافتی در مقاله مفصل و مبسوطی که در کتاب خوشه های از خرمن ادب و هنر جلد 14
درج شده در اهمیت آثار مبارکه از قلم مبارک حضرت عبدالبهاء چنین می نویسند :
آثار حضرت عبدالبهاء انسان را به تحرک می خواند تا برخیزد ، طرح الفت ریزد ، خفتگان را بیدار نماید ، خاموشان را به خروش آرد و مدهوشان را سرمایه هوش شود…
آثار حضرت عبدالبهاء درس اخلاق می دهد ، انسان را به توکل و صبر و سعه صدر دعوت می کند ، ادب و انسانیت را شرح و تعریف می نماید ، میزان اخلاقی به دست می دهد ، هدف اخلاق را معین می سازد و راه وصول به اهداف عالیه را نشان می دهد. تقوی و صلاح درع انسان است. مرضی که بر جهان مستولی است به داروی سیاسی و درمان آزادی و های و هوی انقلابات اجتماعی و نظامی درمان نگردد و علاج نپذیرد زیرا درد این جان خسته و دل افسرده با معجون محبت الهیه زدودنی است….

ویدیوی همراه نمونه ایی از مناجات های مبارک است كه معنایی عمیق و اثری شگرف بر روح و جان انسان می گذارد و با صوت بسیار خوشی که تلاوت می شود تأثیرش به مراتب بیشتر می شود.


تقرب الهی به چه وسیله ممکن است

در سفرنامه جلد اوّل مسطور است:
حضرت عبدالبهاء
“فرمودند اگر تقرّب الهی خواهید از جمیع اشیاء منقطع شوید و از آلایش دنیای فانی پاک و مقدّس گردید. در بحر محبّت الله مستغرق باشید و بذکر و ثنای او اوقات را حصر نمائید. بهاءالله وحده باید محبوب عالم باشد. ملاحظه نمائید تا حواریان حضرت مسیح از خود فانی نشدند عالم را زنده نکردند. پس باید دائم بذکر الهی مشغول باشید و در صدد نشر تعالیم حضرت بهاءالله برآئید.” انتهی

مائده آسمانی، ج ۵، صص ۴۱-۴۰


هوالله
ای احبّای الهی اساس ملکوت الهی بر عدل و انصاف و رحم و مروّت و مهربانی بهر نفْسی است. پس بجان و دل باید بکوشید تا بعالَم انسانی مِن دون استثناء محبّت و مهربانی نمائید، مگر نفوسی که غرض و مرضی دارند. با شخص ظالم و یا خائن و یا سارق نمیشود مهربانی نمود، زیرا مهربانی سبب طغیان او میگردد نه انتباه او. کاذب را آنچه ملاطفت نمائی بر دروغ میافزاید، گمان میکند که نمیدانی و حال آنکه میدانی ولی رأفت کبری مانع از اظهار است.”

مکاتیب حضرت عبدالبهاء، ج ۳، ص ٢١١


هُو الأبهی
… چه نویسم که از آن بوجد و طرب آئی و بشوق و وَلَه درآئی جز ذکر حضرت دوست هر وقت ظلمت احزان هجوم نماید ذکر جمال قدم کن تا روشنائی کاشانه قلب را احاطه کند پژمردگی و افسردگی زائل گردد و لطافت و طراوت بی‌منتها حاصل شود و در ظلّ عنایت اسم اعظم مسرور و مستبشر باش و پر روح و ریحان گرد الحمدللّه جام آمالت از صهبای عطا لبریز است دیگر چه خواهی و چه جوئی بشارت اندر بشارتست و فرح اندر فرح و علیک البهآء
ع‌ع

مکاتیب حضرت عبدالبهاء، ج ۷، صص ۱۲۳-۱۲۲


ای بنده بها، اين جهان چون هيکلی مرده و ناتوان. جانش کلمة اللّه است و قوّتش تعاليم حضرت يزدان. تا کلمه الهيّه بمثابه روح رحمانيّه در هيکل امکان در کمال قوّت نافذ نگردد، هيکل امکان بحرکت نيامده جسم ممکنات زنده نشود. عالم ظلمانی نورانی نگردد و شئون شيطانی بمواهب ربّانی مبدّل نشود. پس احبّای الهی بايد بجان و دل بکوشند تا علوّ کلمة اللّه ظاهر گردد و آثار باهره اسم اعظم منتشر شود. آنوقت مشاهده نمائيد که هيکل اکوان در نهايت ملاحت و صباحت و جمال جلوه نمايد و مطلع انوار حضرت يزدان گردد.

منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء، ج ٢، صص ۴۰ و ۴۱


هوالابهی

در خصوص اجتماع سلاله اسرائیل در اورشلیم به موجب نصوص انبیا سوال نموده بودید
اورشلیم و قدس الاقداس هیکل مکرم و اسم اعظم است زیرا آن مدینه الهیه و شهربند یزدان است چه که جامع جمیع آلا و نعم و حائز کل غنا و ثروت حقیقیه و تحف و زینت معنویه و مشتمل بر شئون و خصائص حیاتیه و محل ظهور آثار غریبه ربانیه است و اجتماع اسرائیل در آن عبارت از آن و بشارت بر آن است که کل اسرئیل در ظلّ لواء الهی وارد و بر بحر قدم وارد می گردد چه که این اورشلیم الهی که قدس الاقداس در قطبش واقع مدینه و شهر آسمانی است شرق و غرب در زاویه ای از آن واقع ولی با وجود این و بحسب ظاهر نیز اسرائیل در اقدس جمع خواهند گشت وذلک وعد غیر مکذوب مقصود این است که ذلتی را که اسرائیل در دوهزار و پانصد سال کشیدند حال بعزت سرمدیه خواهد گشت و به ظاهر ظاهر نیز عزیز خواهد شد بقسمی که محسود اعدا گردند و مقبوط اودّا طوبی لهم ثم بشری و البهاء علیهم اجمعین ع ع

مائده آسمانی 2 ص 22


حضرت عبدالبهاء میفرمایند:
“ای یاران الهی تا توانید بر اتحاد و اتفاق با یکدیگر کوشید زیرا کل قطرات یک بحرید و اوراق یک شجر و لئالی یک صدف و گل و ریاحین یک ریاض، پس از آن در تالیف قلوب سائر ادیان بیکدیگر جانفشانی نمایید وبا هر فردی از افراد انسانی نهایت مهربانی کنید نفسی را بیگانه نخوانید و شخصی را بدخواه مشمرید چنان رفتار نمایید که جمیع خلق خویش و پیوندند و آشنا و ارجمند. چنان سلوک نمایید که اینجهان فانی نورانی گردد و این گلخن ظلمانی گلشن رحمانی شود. اینست وصیت عبدالبهاء اینست نصیحت این عبد بینوا وعلیکم البهاء الابهی.”

مائده آسمانی ج 5 ص 20


کرَم

سالها این بیان مبارک حضرت بهاءالله را زیارت کرده‌ایم که،

“الکرم و الجود مِن خصالی، طوبی لمن تزیّن بخصالی.” امّا این که کَرَم که از خصائل الهی است چگونه شامل حال بندگان می‌شود، مقوله‌ای است که بیانش را باید از
مرکز میثاق و مبیّن آیات شنید:

“ای بندۀ الهی، کَرَم بر دو قسم است:
در عالم مُلک و در عالم ملکوت.
مُلکی عامّ است و شامل کلّ «و لکلٍّ نصیبٌ من هذا البحر الخضّم العظیم.» امّا ملکوت کرمش خاصّ خاصّان حق و مخصوص جانفشانان سبیل ربّ جلیل.

زیرا نفحات جانبخش نوگل خندان الهی مشام بلبل را معطّر نماید نه خراطین و جُعَل و انوار ساطعۀ شمس حقیقت دیدۀ حربا را منوّر نماید نه چشم خفّاش ضعیف‌البصر.”

منتخباتی ازمکاتیب،ج2،ص149.150


حضرت عبدالبهاء می فرمایند:

«…در شهر صیام صائم گردید و در لیالیش قائم، ولی به کمال حکمت نه بنوعی که سبب جزع و فزع جهّال گردد و یک خواهش از جمیع یاران الهی دارم
و آن آرزوی جان من است که مرا به صرف عبودیّت آستان مقدّس من دون تأویل بستایند به جز به کلمات و تعبیراتی که از نفس خامه این عبد صادر عبدالبهآء را نستایند ابداً تجاوز از آن نکنند به همان قدر کفایت کنند ، انّ نعتی و صفتی و سمتی و اسمی و لقبی و کینونتی و ذاتی و حقیقتی و علانیتی عبدالبهاء ، لیس لی شأن غیر هذا البتّه یاران الهی استدعای این عبد را که به کمال عجز و نیاز نموده قبول خواهند فرمود و این قلب حزین را شادمان خواهند کرد و این جسم علیل را حیاتی جدید مبذول خواهند داشت تا عبدالبهاء به استماع این بشارت کبری و حصول این موهبت عظمی شادمانی کند
سرور و فرح رحمانی یابد .
ع‌ع

مکاتیب حضرت عبدالبهاء جلد ۱ صفحه ۲۶۴

کلیپ همراه موسیقی آرام «سوغاتی» شاهکاری بسیار ماندگار و زیبا از آقای «فرید فرجاد» می باشد , صبحتان را با شنیدن این موزیک هر چه زیباتر سازید.


هو الأبهی
ای بنده حقّ، الفت یاران باعث حصول روح و ریحانست و محبّت اخوان بادی سرور دل و جان علی الخصوص اخوان روحانی و یاران معنوی تا توانی با نفوسی انس گیر که از گلشن دلهاشان بوی خوش محبّت اللّه استشمام نمائی و از جبین منیرشان نور مبین مشاهده کنی قسم به جمال قدم حلاوت صحبت دوستان حقیقی چون انگبین کام دل و جان را شکرین و شیرین مینماید و البهآء علیک
ع ع


«هوالابهی»

ای گوش پرهوش شنوا اگر خواهی که خروش سروش شنوی، یک سر سیم را در مرکز صدور نصب نما و سر دیگر را به ملکوت ابهی و رفرف اعلی متّصل نما تا پیاپی فیض دمادم رسد و راز و اسرار حضرت بی نیاز جلوه گر گردد؛ محرم لاهوت شوی و مؤیَّد به الهامات حیّ قیّوم لایموت؛ کاشف اسرار شوی و هاتف ابرار؛ گهی ربطی بین لاهوت و ناسوت دهی و واسطۀ بین مکان و لامکان گردی؛کثیف صِرف را مستفیض از لطیف بحت نمائی و ثقیل گران را مستفید از خفیف آسمان کنی؛ جسم مرده را در روح عالم جان دهی و جهان تاریک را رشک انوار آسمان نمائی. سبحان الله این چه موهبت است که از حضرت احدیت در این کور اعظم شده و چه عنایت است که از جمال قدم به مظاهر محبّت شده که چنین قوّۀ قدسیّه در حیّز حصول است. حرارت معانی قلم و مداد و اصابع و فؤاد کلّ را مضمحل نموده؛ دیگر چگونه توان دست نگاه داشت و خط را مرتّب و منظّم نگاشت. و البهآء علیک ع ع

مكاتيب حضرت عبدالبها – جلد ٤: صفحه ۳۳


مناجاتی از حضرت عبدالبهاء
با صوت خوش جناب «بهروز بیگی»

هُوالحقّ القيّوم

اِلهی تو بينا و آگاهی که مَلجَأ و پناهی جز تو نجسته و نجويم و به غير از سبيلِ محبّتت راهی نپيموده و نپويم، در شبانِ تيرۀ نوميدی ديده‌ام به صبحِ اميدِ الطافِ بی‌نهايتت روشن و باز و در سَحَر گاهی اين جان و دل پژمرده به يـاد جمال و کمالت خرم و دمساز، هر قطره‌ای که به عواطف رحمانيّتت موفّق بحريست بي‌کران و هر ذرّه‌ای که به پرتوِ عنايتت مُؤيّد آفتابيست درخشنده و تابان، پس ای پاکِ يزدان من، اين بندۀ پر شور و شيدا را در پناهِ خود پناهی ده و بر دوستی خويش در عالمِ هستی ثابت و مستقيم بدار و اين مرغِ بی پر و بال را در آشيانِ رحمانی خود و در شاخسارِ روحانی خويش مسکن و مأوائی عطا فرما. ع ع

مجموعه مناجات های حضرت عبدالبهاء صفحه ۲۷

ویدیوی همراه کاری از کانال «وادی عشق» با لینک زیر می باشد.

@vadiyeeshgh


هوالابهی!
ربّم رحمانِم آرامِ جانِم! هر سَحرگآه اَسیرِ دَردو آهِم و هر شبانگاه دستگیر بیداد حال تباهِم. ظٌلمت شب، تیرگی یه اندوهِ پنهانِم در و شمع جمع، شٌعله یه جانسوز قلب سوزانِم در. فریاد و فغانم؛ داغ نمایانم؛ چشم گریانم؛ حسرت اشتیاقِمهَ بٌرهانِم در. لطف و احسان امید ایدرم. یاالله! عبدالبهاء عباس

Hüvəl-Əbha
Rəbbim Rəhmanım aramı canım! Hər səhər-gah əsir dərd və ahım və hər şəban-gah dəstgiri bidadı halı təbahım. Zülməti şəb tirəgiyi ənduhi pinhanımdur və şəmi cəm şüləyi cansuzı qəlbi suzanımdır. Fəryad və Fəğanım dağı nimayanım çişmi giryanım həsrəti iştiyaqımə burhanımdır. Lütf və ihsan ümüd eyidərəm. Ya Allah. Əbdul-Baha Əbbas.

فایل صوتی همراه تلاوت مناجات ترکی فوق با صوتی زیبا می باشد.


صبح همگی شما منور به انوار الهی

شمع شبستان حق ، نور به آفاق بخش
مقتبس از شمس شو شعله و اشراق بخش

شرق منور نما غرب معطر نما
روح به صقلاب ده نور به افلاق بخش

جسم علیل جهان خسته شده و ناتوان
مرهم هر زخم شو داروی دریاق بخش

فتنه عالم مجو در ره آدم مپو
خالی از این گفتگو نور به اخلاق بخش

گاه چو برق سحاب گاه چو ابر بهار
خنده به لب ها بده گریه به آماق بخش

یوسف کنعان من مصر ملاحت خوش است
جلوه به بازار کن بهره به احداق بخش

فیض بهائی سراج عون بهائی زجاج
خاک درش بر تو تاج مژده به مشتاق بخش

جان به چنین دلبری آفت انس و پری
گر بدهی بر پری فرصت عشاق بخش

بلبل گویا بیا نغمه به گلشن سرا
صیحه بزن یا بهاء رجفه بر اطباق بخش

از آثار حضرت عبدالبهاء

مجموعه مناجات حضرت عبدالبهاء جلد اول صفحه ۵۰


وظیفه احباءالهی در مهر و محبت به جمیع عالم که محتاج و دردمندند، «محبت دردها را تسکین دهد».

حضرت عبدالبهاء میفرمایند:

“الیوم عالم امکان مریض خانه است و جمیع خلق دردمند و بیمار ، احّبای الهی طبیبان رحمانی اند و پزشکان سبحانی. باید مریضان را معالجه نمایند و بیماران را به نهایت مهربانی مداوا کنند. زیرا امراض و علل روحانی است، علاج و درمان معنوی باید و ِدریاق فاروق الهی شاید.

لهذا با جمیع بشر مهرپرور گردید و به مهربانی به نوع انسانی پردازید. از نفسی شکایت نکنید و به کسی عتاب منمایید. با کل به نهایت خوشی و محّبت و مؤانست و خوش رفتاری و ملایمت و راستی و امانت معاشرت کنید.

مکاتیب عبدالبهاء،
جلد نهم -ص ۱۳۰


حضرت عبدالبهاء مرقوم فرمودند :

” سه شرط تبلیغ امرالله عبارت از لطف محضر و حسن سلوک و شیرینی گفتار است . “

ترجمه — نجم باختر ، سال ۱۲ شماره۱۱
بیانات مبارکه


…از قلم حیات بخش مرکز عهد ابهىٰ صادر:

«ملاحظه فرما که حضرت سیدالشهدا و سندالاتقیاء ، روحی له الفدا ،چگونه به رفتار و کردار جمیع من فی الوجود را وعظ و نصیحت فرمود که صفت عاشقان جمال ذوالجلال چنین است و سِمَت مشتاقان ربِّ جمال چنان

تا جان ندهی، به جانان نرسی تا منقطع نگردى، متمتع نشوى تا نسوزی نیفروزى، تا نگریی نخندی. پس از خدا بخواه که جام لبریزی از این باده فرح انگیز به کام این ناکام ریزد*.

پیام آسمانی جلد یک صفحه ۷۱

ويديوى همراه قسمتی از بیانات فوق با صوتی بسیار ملیح و دلنشین تلاوت شده است.

دوستان عزيز عبارت«والبهاءعلیک» در کتاب پیام آسمانی نوشته نشده است البته در کتاب مکاتیب جلد ۶ صفحه ۱۲۵ لوح به طور کامل قید شده و عبارت والبهاءعلیک قید شده است و در ویدیو نیز تلاوت می شود.


طلوع کرمل(https://t.me/Tolo_E_Carmel)

الواح و آثار الهی(https://t.me/Alvah_O_Asare_Elahi)