عالم انسانی هر قدر ترقّی طبیعی نماید باز محتاج نفثات روح القدس است. قُدما خیلی کوشیدند که بقوّهء عقل اسباب تربیت نفوس فراهم نمایند امّا فلاسفه هر چند تربیت خود و نفوس قلیله نمودند لکن تربیت عمومی نتوانستند. هر قوتی از تربیت فوق العاده عمومی عاجز است مگر قوّهء روح القدس.
مثلاً حضرت مسیح بقوّه روح القدس تربیت عمومی نمود و ملل مختلفه را الفت داد تا امّت کلدان و اجیپسیان و رومان و یونان و آشوریان امم مختلفه بقوّهء روح القدس الفت یافتند. پس عالم انسانی محتاج این قوّه الهی است تا از جهت علم و عقل و هم از جهت روحانیت ترقّی نمایند.
دانش و سیاست طبیعی در اکثر موارد سبب تفرقه و اختلاف است چنانچه بر حسب رأی بعضی از سیاسیون فلاسفهء یونان در میان ایرانیان اختلاف انداختند تا قوت نگیرند و این سبب شد که چندین سال ایرانیان متفرق بودند امّا روح القدس سبب اتحاد و اتفاق شد. پس ما باید بکوشیم تا جمیع اقالیم اقلیم واحد شود.
عالم انسانی مانند یک گله است و شبان آنها خداوند. مادام شبان بکل مهربان است چرا اغنام با یکدیگر در نزاع باشند؟ نباید نصایح چنین شبان مهربانی را فراموش نمود او برای ما الفت خواسته، ما چرا تفرقه خواهیم؟
انبیا و اولیا را فرستاد تا همه متفق شویم، چرا اختلاف نمائیم؟
خطابات حضرت عبدالبها ج ۲ ص ۶ _۷
طلوعی دیگر(Tlgrm.in/tolouidigar)