«… حال وقت آنست که احبّای الهی رايت وحدت را بلند نمايند و آيت الفت را در مجامع وجود تلاوت کنند و کلّ را بر احديّت فيض الهی دلالت نمايند تا آنکه خباء تقديس در قطب امکان بلند گردد و جميع امم را در ظلّ کلمه توحيد در آرد.
اين موهبت وقتی در قطب اکوان جلوه نمايد که احبّای الهی بموجب تعليمات رحمانيّه قيام کنند و بنشر رائحه طيّبهء محبّت عموميّه پردازند. در هر دوری امر بالفت بود و حکم بمحبّت ولی محصور در دائره ياران موافق بود نه با دشمنان مخالف امّا الحمدللّه که در اين دور بديع اوامر الهيّه محدود بحدّی نه و محصور در طائفه نيست. جميع ياران را بالفت و محبّت و رعايت و عنايت و مهربانی بجميع امم امر ميفرمايد. حال احبّای الهی بايد بموجب اين تعاليم ربّانی قيام کنند اطفال بشر را پدر مهربان باشند و جوانان انسان را برادر غمخوار گردند و سالخوردگان را اولاد جانفشان شوند. مقصود اينست که بايد با کلّ حتّی دشمنان بنهايت روح و ريحان محبّ و مهربان بود. در مقابل اذيّت و جفا نهايت وفا مجری داريد و در موارد ظهور بغضا بنهايت صفا معامله کنيد. سهم و سنان را سينه ئی مانند آئينه هدف نمائيد و طعن و شتم و لعن را بکمال محبّت مقابلی کنيد تا جميع امم مشاهدهء قوّت اسم اعظم نمايند و کلّ ملل معترف بقدرت جمال قدم گردند که چگونه بنيان بيگانگی برانداخت و امم عالم را بوحدانيّت و يگانگی هدايت فرمود و عالم انسانی را نورانی کرد و جهان خاک را تابناک فرمود. اين خلق مانند اطفالند و بیباک و بیپروا بايد بکمال محبّت اين اطفال را تربيت کرد و در آغوش رحمت بمحبّت پرورش داد تا شهد روحانی محبّت رحمانی بچشند و مانند شمع در اين عالم ظلمانی بدرخشند و واضح و مشهود ببينند که اسم اعظم و جمال قدم روحی له الفداء چه اکليل جليلی و تاج وهّاجی بر سر احبّای خويش نهاده و چه فيوضاتی بقلوب ياران خود فرموده و چه محبّتی در قلوب بشر انداخته و چه الفتی در بين عالم انسان ظاهر فرموده…»
منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء- ج۱، شماره ۱۷، ص ۱۸