الواح حضرت بهاءالله: لوح مانکچی صاحب
به نام خداوند یکتا
ستایش بینندۀ پایندهای را سزا است که به شبنمی از دریای بخشش خود آسمان هستی را بلند نمود و به ستاره های دانائی بیاراست و مردمان را به بارگاه بلند بینش و دانش راه داد و این شبنم که نخستین گفتار کردگار است، گاهی به آب زندگانی نامیده می شود چه که مردگان بیابان نادانی را زنده نماید؛ و هنگامی به روشنائی نخستین. و این روشنی که از آفتاب دانش هویدا گشت، چون بتابید جنبش نخستین، نمودار و آشکار شد و این نمودارها از بخشش دانای یکتا بوده .اوست داننده و بخشنده و اوست پاک و پاکیزه از هر گفته و شنیده.
کدام از کیش آوران بر دیگری برتری دارد
حضرت بهاءالله می فرمایند:
«نگارش رفته بود که کدام از کیش آوران بر دیگری برتری دارد در این جا خداوند یگانه می فرماید
يا شيخ اگر اين امور انکار شود کدام امر لائق اقرار است
قسمتی از لوح مبارک حضرت بهاءالله خطاب به شيخ محمّد تقی اصفهانی معروف به نجفی بر اساس نسخه زين المقرّبين – ١٩٢٠ ميلادى چاپ مصر
لوح مقصود
تاریخ نزول ۳۱ دسامبر سال ۱۸۸۱ در عکا
لوح مقصود از الواح نازله در عکا از قلم ملهم حضرت بهاءالله خطاب به میرزا مقصود و از الواح متمم کتاب اقدس می باشد، در این لوح مبارک پنجاه و دو مورد از تعالیم و دیدگاه های دیانت بهائی بیان شده است.
لوح دنيا
بسمی النّاطق فی ملکوت البيان
حمد و ثنا سلطان مبين را لائق و سزاست که سجن متين را بحضور حضرت علی قبل اکبر و حضرت امين مزيّن فرمود و بانوار ايقان و استقامت و اطمينان مزيّن داشت عليهما بهآءاللّه و بهآء من فی السّموات و الارضين
حکایتی زیبا و آموزنده : مهماننوازی فقرا
روحیه خانم تعریف میکردند که در یکی از بازارهای دست دوم با زن و شوهر جوان آنتیک فروشی آشنا شدند که دکّان بسیار کوچکی داشتند .
زیارت حسین
یکی از قدماء احباب به نام جناب آقا رضا سعادتی چنین حکایت کرده است :
امورت را به حضرت بهاءالله واگذار
خانم نور خاطره شیرین و شنیدنی زیر را بیان نمودند:
من پس از ازدواج با سرهنگ عزت الله نور به شرف ایمان مشرف گشتم وقتی فرمان مطاع حضرت ولی امرالله به عموم احبای ایران دائر بر شرکت در نقشه مهاجرتی 45 ماهه صادر گردید من خیلی جوان بودم و همسرم با درجه ستوان یک در ارتش ایران خدمت می کرد .
تشبیه شمس حقیقت
میرزا محمد علی خان بهائی در روزهای نخست ایمان که بعد از مطالعه کتاب ایقان بود به علت پا درد و جراحی در بیمارستان کنار یک کشیش پروتستان بستری بود .
جوهر وفا
از يادداشتهاي روزانه حضرت اَمةُ البهاء , روحيه خانم
امروز علي اصغر را به مريض خانه بردند . در اين سه چهار روز اخير , بِالمرّه صحت خود را از دست داد و هر چه حال او خرابتر مي گردد , حال ما هم پريشان تر مي شود .
ابواب بسته چگونه باز میشود؟
خانم آگنس الکساندر در ژاپن فعّالیتی چشمگیر داشت. نحوۀ عزیمت او به ژاپن داستانی جالب است. خود او گوید:
در وقتی که جنگ اوّل شروع شده بود من در سویس بودم و اثاث من در آلمان بود. نه پول داشتم نه لباس کافی.
استدلالی بسیار زیبا برای مرگ
آن روز، در هنگام دیداری از نیویورک، حضرت عبدالبهاء به سنترال پارک تشریف بردند. چند ساعتی را به تماشای موزۀ تاریخ طبیعی سپری کردند.